mahban
[مدیریت ارشد کتابینو+ مدیر تالار ادبیات بینالملل]
پرسنل مدیریت
مدیریت ارشد
مدیر رسمی تالار
عکاس انجمن
برترین کاربر ماه
ارسالکنندهی برتر ماه
سطح
6
خجالت انکار
روی جلد مجله تایم به تاریخ بیست و دوم دسامبر 2002 این عنوان نقش بسته بود: «خبر چین ها» و زیر آن عکسی از سه زن به چشم می خورد که شرکت ایران را به سقوط واداشته بودند. ببخشید، آیا «خبر چین» لقب افتخار آمیزی است؟ آیا این بهترین کاری بود که آمریکا می توانست برای سه زن بسیار شجاع که بزرگترین کلاهبرداری تجاری در تاریخ این کشور را افشا کردند، انجام دهد؟
آیا نباید عنوان این عکس را «قهرمانان»، «ستارگان»، «شجاعان» یا «ابر زن ها» می گذاشتیم؟ البته مطمئن هستم که همه به اندازه من از این عنوان ناراحت نشدند، اما من به شدت ناراحت شدم که این، حداکثر کار ما برای چنین زنانی بود.
احساس می کردم باید اندکی مسؤولیت فرهنگی را که در آن زندگی می کنم بپذیرم، زیرا هرگز برنخاسته ام و انسان های دنیا را به این چالش فرانخوانده ام که ابر قهرمان یا به قول مجله تایم، خبر چین شوند! تا آن هنگام من پنج کتاب نوشته بودم، پس می توانستم کاری کنم که در نگرش ما نسبت به خبر چین ها تغییری به وجود بیاید. اما حتی یادداشتی برای مجله تایم نفرستادم تا عقیده خود را به سردبیران درباره عنوان انتخابی آنها برای معرفی این زن ها و کاری که انجام داده بودند، اعلام کنم.
در واقع، واکنش من درست برعکس این کار بود. به شدت از «دو به هم زن» موجود در من خجالت کشیدم و به همین دلیل است که اکنون آن را آشکار می کنم. هنگامی که روی جلد مجله را دیدم، نخستین فکرم این بود : «من نمی خواهم چنین کسی باشم»، خجالت، مرا به سوی این انتخاب هدایت کرد که هیچ کاری نکنم. ترسم از خبر چین موجود در من موج انقباض شکمم شد و دختر کوچولوی درونم که می خواست کار درست را انجام دهد، پریشان شد.
این رویداد، همه اوقاتی را که با صراحت حرفم را زده بودم، سپس خجالت زده و تحقیر شده بودم یا مرا طرد کرده بودند، به یاد من آورد.
روی جلد مجله تایم به تاریخ بیست و دوم دسامبر 2002 این عنوان نقش بسته بود: «خبر چین ها» و زیر آن عکسی از سه زن به چشم می خورد که شرکت ایران را به سقوط واداشته بودند. ببخشید، آیا «خبر چین» لقب افتخار آمیزی است؟ آیا این بهترین کاری بود که آمریکا می توانست برای سه زن بسیار شجاع که بزرگترین کلاهبرداری تجاری در تاریخ این کشور را افشا کردند، انجام دهد؟
آیا نباید عنوان این عکس را «قهرمانان»، «ستارگان»، «شجاعان» یا «ابر زن ها» می گذاشتیم؟ البته مطمئن هستم که همه به اندازه من از این عنوان ناراحت نشدند، اما من به شدت ناراحت شدم که این، حداکثر کار ما برای چنین زنانی بود.
احساس می کردم باید اندکی مسؤولیت فرهنگی را که در آن زندگی می کنم بپذیرم، زیرا هرگز برنخاسته ام و انسان های دنیا را به این چالش فرانخوانده ام که ابر قهرمان یا به قول مجله تایم، خبر چین شوند! تا آن هنگام من پنج کتاب نوشته بودم، پس می توانستم کاری کنم که در نگرش ما نسبت به خبر چین ها تغییری به وجود بیاید. اما حتی یادداشتی برای مجله تایم نفرستادم تا عقیده خود را به سردبیران درباره عنوان انتخابی آنها برای معرفی این زن ها و کاری که انجام داده بودند، اعلام کنم.
در واقع، واکنش من درست برعکس این کار بود. به شدت از «دو به هم زن» موجود در من خجالت کشیدم و به همین دلیل است که اکنون آن را آشکار می کنم. هنگامی که روی جلد مجله را دیدم، نخستین فکرم این بود : «من نمی خواهم چنین کسی باشم»، خجالت، مرا به سوی این انتخاب هدایت کرد که هیچ کاری نکنم. ترسم از خبر چین موجود در من موج انقباض شکمم شد و دختر کوچولوی درونم که می خواست کار درست را انجام دهد، پریشان شد.
این رویداد، همه اوقاتی را که با صراحت حرفم را زده بودم، سپس خجالت زده و تحقیر شده بودم یا مرا طرد کرده بودند، به یاد من آورد.