mahban
[مدیریت ارشد کتابینو+ مدیر تالار ادبیات بینالملل]
پرسنل مدیریت
مدیریت ارشد
مدیر رسمی تالار
عکاس انجمن
برترین کاربر ماه
ارسالکنندهی برتر ماه
سطح
6
مهم ترین پرسشی که ممکن است یک آمریکایی در مورد مقام و جایگاه خود در این فرهنگ مطرح کند آن است که: جایگاه واقعی من در درون این مادی گرایی کجاست و چگونه می توانم به رفاه و آرامش روحی و غنا و برکت الهی برسم؟ آیا در محدوده ای سرشار از حرص و طمع و زراندوزی، بهره مندی از یک زندگی سرشار از شادی و هماهنگی باطنی ممکن و میسر است؟ چگونه ممکن است در میان مردمی که برای چنگ افکندن و منال بیشتر به بیگانگی و خشونت دامن می زنند زندگی کنم و همچنان از شادابی و سرور باطنی برخوردار باشم.
به اعتقاد من، رهایی از دلبستگی ها، تنها نوشدارویی است که تمام دردهای اجتماعی یاد شده را درمان می کند. وارستگی و عدم تعلق خاطر حقیقت ننوشته عالم هستی و بر تمام شؤونات ما حكمفرمایی می کند. خواه مایل باشید که با این اصل هماهنگ هم آواز باشید و خواه نه، این اصل بر یکایک کنش های عالم شما حاکم است.
در جوامع مادی، رهایی از دلبستگی به سادگی از سوی کسانی که در پی دارایی و تصاحب بیشتر جانفشانی می کنند، مردود شمرده می شود و مورد استهزاء قرار می گیرد. زیرا این اصل با عقاید و سنت های ریشه دار مال پرستی و زراندوزی به مبارزه برمی خیزد. اشتباه نشود هرگز قصد ندارم که جمع آوری ثروت مادی و یا تملک را ناپسند و زیان آور توصیف کنم.
به اعتقاد من پول و ثروتی که از کار و تلاش عاید می شود به طور قطع تملک گرایی نیست. من به دستاوردهای خود می بالم و از این که می توانم در اثر تلاش و تکاپو آنچه را که بر میگزینم بخرم خرسندم. رهایی از تملک گرایی بدان معنا نیست که لذت کسب ثروت و تمول را انکار کنید. در حقیقت رهایی از دلبستگی، نه تنها اشياء و اموال ما را از چنگ ما در نمی آورد، بلکه نعمت های بیشتری را نیز به زندگیمان فرا می خواند.
به اعتقاد من، رهایی از دلبستگی ها، تنها نوشدارویی است که تمام دردهای اجتماعی یاد شده را درمان می کند. وارستگی و عدم تعلق خاطر حقیقت ننوشته عالم هستی و بر تمام شؤونات ما حكمفرمایی می کند. خواه مایل باشید که با این اصل هماهنگ هم آواز باشید و خواه نه، این اصل بر یکایک کنش های عالم شما حاکم است.
در جوامع مادی، رهایی از دلبستگی به سادگی از سوی کسانی که در پی دارایی و تصاحب بیشتر جانفشانی می کنند، مردود شمرده می شود و مورد استهزاء قرار می گیرد. زیرا این اصل با عقاید و سنت های ریشه دار مال پرستی و زراندوزی به مبارزه برمی خیزد. اشتباه نشود هرگز قصد ندارم که جمع آوری ثروت مادی و یا تملک را ناپسند و زیان آور توصیف کنم.
به اعتقاد من پول و ثروتی که از کار و تلاش عاید می شود به طور قطع تملک گرایی نیست. من به دستاوردهای خود می بالم و از این که می توانم در اثر تلاش و تکاپو آنچه را که بر میگزینم بخرم خرسندم. رهایی از تملک گرایی بدان معنا نیست که لذت کسب ثروت و تمول را انکار کنید. در حقیقت رهایی از دلبستگی، نه تنها اشياء و اموال ما را از چنگ ما در نمی آورد، بلکه نعمت های بیشتری را نیز به زندگیمان فرا می خواند.