mahban
[مدیریت ارشد کتابینو+ مدیر تالار ادبیات بینالملل]
پرسنل مدیریت
مدیریت ارشد
مدیر رسمی تالار
عکاس انجمن
برترین کاربر ماه
ارسالکنندهی برتر ماه
سطح
6
سرانجام تصمیم گرفتم تدریس در دانشگاه را ترک کنم، ترک دانشگاه ناشی از عدم رضایتم نبود. از این که پروفسور دایر خطابم می کردند احساس غرور می کردم. از این که کارم را به عنوان پادوی سوپر مارکت در دیترویت آغاز کردم و تا استادی دانشگاه در شهر نیویورک ارتقاء مقام یافتم به خودم میبالیدم.
شیفته و شیدای حرفه ام بودم. با وجود این قصد داشتم به هر قیمت ممکن از استقلال کامل برخوردار باشم. میل نداشتم کسی به من بگوید که چه وقت در فلان ساختمان باشم، و یا در وقتی خاص در فلان کمیته حضور پایم. آزادی می خواستم، آزادی مطلق. برای این که بتوانم زندگیم را تحت کنترل کامل داشته باشم، تصمیم گرفتم در دانشگاه شگفت انگیز زندگی، تکلیفی شکوهمند برای خود تعیین کنم.
من همواره با آرمان ها، مقاصد و خواسته های خود یکی بوده، نسبت به آن وفادار باقی مانده ام. هیچ گاه فکر رها کردن مسؤوليت ها و تعهدات خویش را در سر نپرورانده ام. خانواده ام در درجه اول اهمیت قرار دارد؛ همیشه تعهداتم را به عنوان پدر و همسر برآورده کرده ام. اعضای خانواده ام همواره حامی و پشتیبانم بوده و بدون توجه به این که رویاهایم تا چه اندازه ممکن است مهمل و غیر واقعی به نظر برسد، مرا در پیگیری آن ترغیب کرده اند. آنان می دانند که «وین» از جمله افرادی است که نمی تواند با پیروی از اصول و قواعد دیگران جان سالم به در ببرد.
مادام که همسر و فرزندانم عشق و هماهنگی خویش را نثار خود و دیگران کنند، به نیاز آنان برای مخاطره جویی در راه دستیابی به هدف هایشان ارج می نهم. این نوع احترام دو جانبه که حقوق همه را در بر می گیرد برای پیگیری رویاهایمان و در نتیجه آفرینش زندگی سرشار از وفور و فراوانی از اهمیت بنیادی برخوردار است. ما باید اطرافیان خود را در مسیر دستیابی به خواسته، مقاصد و امیالشان حمایت و پشتیبانی کنیم. هر گونه مخالفت، ستیزه جویی و مجادله در این راستا به زیان همه تمام خواهد شد.
شیفته و شیدای حرفه ام بودم. با وجود این قصد داشتم به هر قیمت ممکن از استقلال کامل برخوردار باشم. میل نداشتم کسی به من بگوید که چه وقت در فلان ساختمان باشم، و یا در وقتی خاص در فلان کمیته حضور پایم. آزادی می خواستم، آزادی مطلق. برای این که بتوانم زندگیم را تحت کنترل کامل داشته باشم، تصمیم گرفتم در دانشگاه شگفت انگیز زندگی، تکلیفی شکوهمند برای خود تعیین کنم.
من همواره با آرمان ها، مقاصد و خواسته های خود یکی بوده، نسبت به آن وفادار باقی مانده ام. هیچ گاه فکر رها کردن مسؤوليت ها و تعهدات خویش را در سر نپرورانده ام. خانواده ام در درجه اول اهمیت قرار دارد؛ همیشه تعهداتم را به عنوان پدر و همسر برآورده کرده ام. اعضای خانواده ام همواره حامی و پشتیبانم بوده و بدون توجه به این که رویاهایم تا چه اندازه ممکن است مهمل و غیر واقعی به نظر برسد، مرا در پیگیری آن ترغیب کرده اند. آنان می دانند که «وین» از جمله افرادی است که نمی تواند با پیروی از اصول و قواعد دیگران جان سالم به در ببرد.
مادام که همسر و فرزندانم عشق و هماهنگی خویش را نثار خود و دیگران کنند، به نیاز آنان برای مخاطره جویی در راه دستیابی به هدف هایشان ارج می نهم. این نوع احترام دو جانبه که حقوق همه را در بر می گیرد برای پیگیری رویاهایمان و در نتیجه آفرینش زندگی سرشار از وفور و فراوانی از اهمیت بنیادی برخوردار است. ما باید اطرافیان خود را در مسیر دستیابی به خواسته، مقاصد و امیالشان حمایت و پشتیبانی کنیم. هر گونه مخالفت، ستیزه جویی و مجادله در این راستا به زیان همه تمام خواهد شد.