به انجمن رمان نویسی بوکینو خوش آمدید.

بوکینو با هدف ترویج فرهنگ کتاب و کتاب‌خوانی ایجاد شده‌ است و همواره در تلاشیم تا فضایی با کیفیت و صمیمیت را خدمت شما ارائه دهیم. با بوکینو، طعم شیرین و لذت‌بخش موفقیت را بچشید!

ثبت‌نام ورود به حساب کاربری
  • نويسندگان گرامی توجه کنید: انجمن بوکینو تابع قوانین جمهوری اسلامی ایران می‌باشد؛ لذا از نوشتن آثار غیراخلاقی و مبتذل جداً خودداری کنید. در صورت عدم رعایت قوانین انجمن، آثار شما حذف خواهد شد. در صورت مشاهده هرگونه تخلف، با گزارش کردن ما را یاری کنید.
    (کلیک کنید.)
  • قوانین فعالیت و ارسال محتوا در انجمن بوکینو
    (کلیک کنید.)
  • انجمن مجهز به سیستم تشخیص کاربران دارای چند حساب کاربری می‌باشد؛ در صورت مشاهده حساب کاربری شما مسدود می‌گردد.
  • باز کردن گره‌ از یک ماجرای جنایی، زمانی راحت است که شواهد و مدارک کافی داشته باشیم یا حداقل کسی باشد که بتواند با حرف‌هایش، ما را به کشف حقیقت نزدیک‌تر کند؛ اما اگر تمام افراد به قتل رسیده باشند، چه؟!
    رمان - کاراکال | حدیثه شهبازی کاربر انجمن بوکینو

mahban

[مدیریت ارشد کتابینو+ مدیر تالار ادبیات بین‌الملل]
پرسنل مدیریت
ارسال‌کننده‌ی برتر ماه
سطح
6
 
تاریخ ثبت‌نام
2024-07-04
نوشته‌ها
3,195
مدال‌ها
10
سکه
18,687
● انتخاب دنیای محدودیت ها ساده تر است. ما عادت کرده ایم که از جاده باریک تر گذر کرده و از محدودیت ها و قید و بندها دفاع نماییم. زیستن در دنیایی که شالوده آن توسط افرادی که هزاران سال پیش می زیسته اند پی ریزی شده و کارآیی آن سال ها از محک آزمون گذشته آسان تر است ولو این که ثمرات و فواید آن بسیار کمتر باشد.

به جای این که در برابر نگرشی که به خصومت و کینه منجر می شود مقاومت کنیم، برایمان راحت تر است که دشمنان خود را کسانی بدانیم که بزرگترها از پیش آنان را به ما معرفی کرده اند.

● دفاع از تفرقه و جدایی، دستاویزی را در اختیارمان می گذارد تا با توسل به آن دیگران را مقصر کاستی ها و کمبودهای خود بشناسیم. به عکس هرگاه به یگانگی اعتقاد داشته و با آن زندگی می کنیم، مقصر شمردن دیگران تقریبا ناممکن خواهد بود؛ چرا که ما جملگی یکی هستیم. هرگاه جدایی هدف تلقی شود ناخودآگاه مایلیم دیگران را در قبال کمبودها و فقدان های زندگی خویش مقصر بشماریم.

کدامیک را ساده تر می یابید؟ این که کاستی ها، لغزش ها و کمبودهای خویش را به اطرافیانتان نسبت دهید و نفرت و انزجار خود را نثارشان کنید و یا این که بپذیرید جملگی یکی هستیم و رنج بشریت رنج خودمان است؟ مادام که به مقصر شمردن دیگران برای توجیه مسایل خویش متکی باشید، در مقابل یگانگی مقاومت خواهید کرد.
 

mahban

[مدیریت ارشد کتابینو+ مدیر تالار ادبیات بین‌الملل]
پرسنل مدیریت
ارسال‌کننده‌ی برتر ماه
سطح
6
 
تاریخ ثبت‌نام
2024-07-04
نوشته‌ها
3,195
مدال‌ها
10
سکه
18,687
● افرادی که تنها خودشان از جدایی سود می برند، اغلب مفهوم یگانگی را به مسخره می گیرند و آن را استهزاء می کنند. افرادی که در تولید و خرید و فروش سلاح برای از پای در آوردن خواهران و برادران خویش دخالت دارند، واژه یگانگی را چرند و مهمل می شمرند و به آن می خندند.

افرادی که به راه و رسم زندگی سنتی، که ما را، عالی، متوسط و ضعیف دسته بندی کرده، پایبندند، در برابر رهنمودهای من در این فصل مقاومت می ورزند. هر فعالیتی که شما را به داوری درباره وضعیت دیگران برانگیزد، با وحدت و یگانگی در تضاد و تقابل است.

در حقیقت هر فرد که نیروی زندگیش در جهت اغتشاش و بی نظمی صرف شود، مبحث یگانگی را موضوعی پر درد سر و مسأله ساز تلقی می کند.
به گواهی صفحه های تاریخ، بسیاری از رهبرانی که به وحدت و یگانگی اعتقاد داشته و مردم را در این راستا موعظه کرده اند، مورد سوء قصد قرار گرفته اند. به علاوه افرادی که برای جلوگیری از جنگ و خونریزی می کوشند بیشتر به عنوان كمال طلب های نادان مورد تمسخر قرار می گیرند و ترانه سرایانی که مضمون اشعارشان یگانگی است.

آنها نیز به خاطر تلاشهایشان مورد تهاجم قرار می گیرند.
آنچه گفته شد، تعداد محدود از دلایلی بود که در مقابل اصل جهانی وحدت و یگانگی مقاومت می کند. حال آن که بقاء و سیر تکامل ما به عنوان نژاد بشر مستلزم آن است که فکر خود را یکسره به وحدت و یگانگی متمرکز کنیم و با تمام روح و فکر خود با آن یکی شویم. به اعتقاد من، انسان ها به ناچار روزی سرود یگانگی سر خواهند داد و از پیام حیات بخش آن پیروی خواهند کرد. ما هر روز به این روز فرخنده و میمون نزدیکتر می شویم.

توصیه های زیر حرکت شما را در مسیر دگرگونی و پیروی از اصل شگفت انگیز یگانگی سرعت خواهد بخشید.
 

mahban

[مدیریت ارشد کتابینو+ مدیر تالار ادبیات بین‌الملل]
پرسنل مدیریت
ارسال‌کننده‌ی برتر ماه
سطح
6
 
تاریخ ثبت‌نام
2024-07-04
نوشته‌ها
3,195
مدال‌ها
10
سکه
18,687
چند توصیه برای به کارگیری اصل جهانی وحدت


● امروز، به مدت یک ساعت افکار انگیخته از جدایی و تفرقه را در ذهنتان مسکوت گذارید. در خلال این مدت، افرادی را که با شما سر و کار دارند به گونه ای نامریی، متصل به خود تلقی کنید. به مجرد این که افکارتان در مسیر وحدت و یگانگی به جریان بیفتد، حس می کنید خشم و کینه و انزجار از دیگران، برای شما کاری سخت و دشوار است.

زیرا درست مثل آن است که با خودتان چنین رفتاری در پیش گرفته اید. شما انسانیت را با دیگران سهیم هستید و هر چه کمتر به جدایی خودتان از آنان میل پیدا کنید، کمتر به احساسات ناگوار ناشی از جدایی دچار خواهید شد. عنوان ها و برچسب هایی را که برای خود به کار می برید، مرور و بررسی کنید. این نکته را از یاد نبرید که هر عنوان، نوعی قید و بند و محدودیت محسوب می شود. اگر از نژاد و تبار انگلیسی و یا آفریقایی باشید و این عنوان را به خود نسبت دهید، مانعی را فرا راه خود قرار داده اید که اجازه نمی دهد هر چیز غیر انگلیسی و یا آفریقایی را تجربه کنید. خودتان را تنها یک انسان در نظر بگیرید.

● عنوان و برچسب بی مورد است. افکار را نمی توان به طور دقیق به چند تکه مجزا تجزیه کرد. شما در قلمروی اندیشه پیر و یا جوان نیستید. این صفات تنها به قالب جسمانی شما قابل اطلاق است. جهان بینی سیاسی و مشخصه های جسمانی نیز این گونه است. در عرصه اندیشه می توانید هر چیز و همه چیز باشید. پیوسته به خود خاطرنشان کنید که جسم، کوچکترین بخش وجود شماست.

در حقیقت جسم وسیله و مستمسکی است برای ظهور روح در جهان مادی. جامع و جهانی بیندیشید؛ خود را سلولی همراه با میلیاردها سلول، در سلولی بزرگ به نام بشریت مشاهده کنید. هرگاه خود را متصل به دیگران حس کنید، به طور خودکار به مساعدت و همکاری روی می آورید و این مفهوم واقعی فرآیند شفاست.
 

mahban

[مدیریت ارشد کتابینو+ مدیر تالار ادبیات بین‌الملل]
پرسنل مدیریت
ارسال‌کننده‌ی برتر ماه
سطح
6
 
تاریخ ثبت‌نام
2024-07-04
نوشته‌ها
3,195
مدال‌ها
10
سکه
18,687
ادامه ...


● در هنگام نوجوانی، دختری به من گفت که دوستم دارد. گفتم: «اگر من ناگهان به پیرمردی نود و نه ساله با جثه ای ضعیف و چهره ای چروکیده تبدیل شوم، آیا هنوز مرا دوست خواهی داشت؟» او اندکی مات و مبهوت اندیشید و گفت: «خیر، اما تو آن پیرمرد نود و نه ساله نیستی.»

به او گفتم: «اما وجود من به این جسم محدود نمی شود، من آن پیرمرد نحیف نود و نه ساله نیز هستم.»
غالب افراد وقتی به چیزی و یا کسی عشق می ورزند، تنها قالب فیزیکی او را کانون توجه قرار می دهند و از آنچه در درون اوست غافلند. حال آن که عنوان ها و صفات و مشخصه ها تنها در حیات مادی اعتبار دارند. پس هرگز اجازه ندهید که این برچسب ها شما را از توجه به زندگی درونیتان باز دارد.

باور کنید که سفر و هدف یکسان است. سفر زندگی هرگز پایان نمی یابد و شما هرگز به یک هدف نهایی دست نمی یابید. زندگی عبارت است از رشد و تحول. تمام هدف های خود را در چارچوب یگانگی ارزیابی کنید. هر گام در طول مسیر و هر روز از زندگیتان، ضمن این که تجربه ای منفرد است، بخشی از کلیتی است که زندگی نامیده می شود.

هرگز لحظات زندگی را معمولی و پیش پا افتاده نینگارید. این لحظه بخشی از یک کلیت است و هرگز از کل زندگی شما منفک و جدا نیست. یک ضرب المثل قدیمی می گوید: «زندگی عبارت از رویدادهایی است که در حین طراحی برنامه های دیگر با آنان رو به رو می شوید.» درک این پیام شما را یاری می کند که ذهن را به یگانگی هر چیز متمرکز کنید و در این حالت باقی بمانید.
 

mahban

[مدیریت ارشد کتابینو+ مدیر تالار ادبیات بین‌الملل]
پرسنل مدیریت
ارسال‌کننده‌ی برتر ماه
سطح
6
 
تاریخ ثبت‌نام
2024-07-04
نوشته‌ها
3,195
مدال‌ها
10
سکه
18,687
● شما همه روزه انسانیت را با اعضای خانواده خویش سهیم می شوید. خانواده شما ذره کوچکی از کلی عظیم است که بشریت لقب گرفته است. هرگاه با کسانی که دوستشان دارید با درشتی و ترشرویی سخن گویید، بی درنگ این نکته را به یاد آورید که آنان در انرژی زندگی با شما سهیم اند.

ما تنها می توانیم چیزهایی را که در درون داریم به دیگران عطا کنیم. اگر برای خویش عشق و احترام قائل باشید، این موهبت ها را به اطرافیان خود نیز ارزانی می کنید. اگر خود را حقیر شمرید و سزاوار احترام ندانید، این احساس از طرز برخوردتان به دیگران منعکس خواهد شد. هرگاه من حس کنم که در پذیرفتن سخن و یا رفتار فرزندانم دچار مشکل هستم، می کوشم آن نیروی نامریی را که در قلمروی انسانیت، من و آنان را به هم مرتبط ساخته در ذهن ترسیم کنم. آنگاه به وضوح مشاهده می کنم که رفتار آنان رفتار من است، و رفتار من رفتار آنان؛ به این ترتیب می توانم آنان را بهتر درک کنم و محبت بیشتری به ایشان داشته باشم.

با توجه به این اصل، در مورد افرادی که آن ها را دشمن خویش می خوانید تأمل و تعمق کنید. فراموش نکنید که انسان ها در نقاط مختلف جهان دارای رنگ و نژاد و فرهنگ و آداب و رسوم متفاوتند. اما این بدان معنا نیست که آنان جزیی از کل محسوب نمی شوند و عضوی از جامعه بشری به شماره می آیند. هرگز اجازه ندهید که فرد دیگر و یا عوامل پیش پا افتاده نظیر وضعیت جغرافیایی و یا فرهنگی زمینه ای را برای کینه و نفاق و دشمنی به وجود آورند.
 

mahban

[مدیریت ارشد کتابینو+ مدیر تالار ادبیات بین‌الملل]
پرسنل مدیریت
ارسال‌کننده‌ی برتر ماه
سطح
6
 
تاریخ ثبت‌نام
2024-07-04
نوشته‌ها
3,195
مدال‌ها
10
سکه
18,687
● اگر مدیر یک تشکیلات هستید، چنان فضایی در محیط کار پدید آورید که کارکنان شما در آن فضا نسبت به کل، احساس احترام و تعلق خاطر داشته باشند. به وسیله پرداختهای تشویقی، یا سهیم کردن در سود و با روشهای دیگر، از افرادی که در جهت پیشرفت، بهبود وضعیت شرکت و رفاه همه کارکنان کمک و همکاری می کنند تجلیل کنید.

وظایف افراد را چنان مجزا و تخصصی نکنید که از انجام کارهایی که به خیر و صلاح همه کارکنان است محروم شوند. ببینید که چگونه هر یک از افراد می توانند مجموعه را یاری و همراهی کنند؛ برنامه های آموزشی را به گونه ای طرح ریزی کنید که تأثیر کلی هر رفتار بر روی مجموعه به خوبی روشن باشد. در این مدت، اصول آزادی فردی و حق انتخاب افراد را محترم بشمارید.

تنها زمانی افراد یک مجموعه احساس استقلال می کنند و خود را مهم و ارزشمند می شمارند که تا اندازه ای از استقلال داخلی برخوردار باشند. یک سلول کج رفتار و منحرف تمام سلول های یک واحد را به اعمال و رفتار ناصواب سوق می دهد. به عکس سلولی که از هماهنگی درونی بهره مند است، به تندرستی و شادکامی کل واحد یاری می رساند. بنابراین اصول آزادی فردی و حس کلیت، گرچه ممکن است متقابل و متضاد به نظر آید، اما از یک منبع سرچشمه می گیرد.

درک این نکته که در جریان به ظاهر مخالف می توانند در یک مجموعه با هماهنگی کار کنند، جلوه ای از اشراق و روشن بینی را به نمایش می گذارد.
 

mahban

[مدیریت ارشد کتابینو+ مدیر تالار ادبیات بین‌الملل]
پرسنل مدیریت
ارسال‌کننده‌ی برتر ماه
سطح
6
 
تاریخ ثبت‌نام
2024-07-04
نوشته‌ها
3,195
مدال‌ها
10
سکه
18,687
● عیسی مسیح یکبار گفت: «هرگونه نفرت و انزجار را با عشق پاسخ گویید و در این زمینه از هیچ کوششی فروگذار نکنید.» تنها با بهره مندی از عشق و هماهنگی باطنی می توان این موهبت ها را به دیگران عطا کرد.

تمام خصومت ها ۔ حتی کینه ای که در قبال یک خشونت و ستمگری به دل گرفته اید و به ظاهر قابل توجیه است . بخشی از غده سرطانی است، که انسانیت را به زوال و نیستی می کشاند. بدون توجه به رفتار دیگران، هر چه بیشتر عشق و هماهنگی نثار دیگران کنید، از اصل یگانگی بیشتر پیروی کرده اید.

طبیعی است که زندان و سایر امکانات حفاظتی برای جلوگیری از تج*وز و تخطی به حقوق دیگران مورد نیاز است. اما باید از کینه و دشمنی به عنوان واکنشی نسبت به رفتار غیر اصولی دیگران دست بشوییم.
 

mahban

[مدیریت ارشد کتابینو+ مدیر تالار ادبیات بین‌الملل]
پرسنل مدیریت
ارسال‌کننده‌ی برتر ماه
سطح
6
 
تاریخ ثبت‌نام
2024-07-04
نوشته‌ها
3,195
مدال‌ها
10
سکه
18,687
● افرادی را که با آنان سر و کار دارید معلم تلقی کنید. هر فرد را بخشی از وجودتان که آماده رشد و تعالی است به حساب آورید. به جای این که بر مسند قضاوت بنشینید و در مورد این و آن حکم صادر کنید، افراد را جزیی از وجود خویش قلمداد کنید و آنگاه از خود بپرسید که چه نکاتی می توانید از آنان فرا بگیرید. به جنبه های به ظاهر متضاد زندگی خویش عشق بورزید. افرادی که بیشترین غم و اندوه را در شما پدید می آورند کسانی اند که به شما خاطر نشان می کنند: چیزی درون شماست که هنگام رویارویی با رفتار تحریک آمیز، حساسیت شما را بر می انگیزد.

این وضعیت را مشکل آنان تلقی نکنید، بلکه آن را فرصتی برای یادگیری خویش به حساب آورید. سراسر سیاره زمین مجموعه ای از تفاوتهاست. خود شما کلی عظیم هستید که از مجموعه بسیار وسیعی از تفاوت ها شکل گرفته اید. بنابراین از دیگران انتظار نداشته باشید که شبیه به شما باشند. وجود منحصر به فرد آنان را به عنوان بخشی از تنوع مولد عالم هستی تلقی کنید.

هیچ کس نمی تواند به شما بگوید که «چگونه و چطور» به کدام جریان بیشتر مرتبط و به کدام جریان کمتر متصل شوید. افکارتان را خودتان کنترل می کنید. من صرفاً می توانم یاریتان کنم که آرمان وحدت و یگانگی را در روحتان جای دهید و جایگاه مناسبی برای آن در نظر بگیرید. شاید بتوانم یاریتان کنم سدی را که بر سر راه پیشرفت و گشایش افق روحی خود به وجود آورده اید بشکنید.

در عین حال این تنها شمایید که می توانید در این زمینه تصمیم بگیرید. به مجرد این که تصمیم بگیرید که در ارکستر سمفونی جهانی که سرود یگانگی سر داده نقشی به عهده گیرید، احدی نمی تواند شما را از انجام این کار باز دارد. این مسیری است که به انتخاب خود در پیش گرفته اید و به هر شیوه ای که مایل باشید، می توانید از آن عبور کنید. نهایتا آنچه می توانید از به کارگیری اصل یگانگی انتظار داشته باشید آن است که با توسل به احساس تازه ای از هماهنگی و شعف باطنی روحتان را از هرگونه خصومت و کینه جویی پاک و مصفا سازید.

در چنین شرایطی از پرس و جو پیرامون نقشی که در هر چیز به عهده دارید دست می شویید و اجازه می دهید که عشق به وحدت قلب، تن، آگاهی و هستی شما را لبریز کند و از جانب شما به هر سو ساطع شود. شما به نیروی عشق تبدیل می شوید، نخست در حیات باطنی خویش و سپس در زندگی خارج از وجودتان و در برخورد با اعضای خانواده، روابط شخصی، همکاران و نهایتا با تمام افراد جامعه. همچنین حس قدردانی از تمام موجودات زنده را در خود رشد و توسعه می بخشید؛ دیگر هرگز با تفاوتها هویت خود را تعیین نمی کنید و نیک می دانید که تفاوتها در جسم و در حیات مادی مفهوم و معنا پیدا می کند.
 

mahban

[مدیریت ارشد کتابینو+ مدیر تالار ادبیات بین‌الملل]
پرسنل مدیریت
ارسال‌کننده‌ی برتر ماه
سطح
6
 
تاریخ ثبت‌نام
2024-07-04
نوشته‌ها
3,195
مدال‌ها
10
سکه
18,687
فصل 4

فراوانی

شمارش دانه هایی که در مغز یک سیب وجود دارد کاری ساده است اما چه کسی می تواند بگوید که چند سیب از یک دانه به عمل می آید


هیچ کس نمی تواند بگوید که چند سیب از یک دانه به عمل می آید. پاسخ آن بی نهایت است؛ بی کرانه و بی پایان. وفور و فراوانی نیز وضعیتی مشابه دارد: بی انتها و نامحدود. البته این مقوله با باورهای ما در تناقض و تباین است، زیرا ما هر کاری را در زمان معین آغاز می کنیم و به پایان می رسانیم؛ بنابراین کلمه بی انتها در قلمرو حیات مادی معنا ندارد.

از سوی دیگر تصور این نکته که جهان دارای حد و مرز است و در جایی به پایان می رسد برایمان دشوار است. عالم هستی بی حد و حصر است. از این رو این واقعیت را که نمی توان برای جهان پایانی متصور شد، سرلوحه زندگی خویش قرار دهید، هیچ محدودیتی برای آنچه که می توانید داشته باشید، قایل نشوید.


پیش از این گفتیم که برای اندیشه، یعنی بخش عمده وجود نمی توان حد و حصری تصور کرد. با این منطق انسان نیز موجودی بی انتها و بی کرانه است. از مطالب فوق چنین استنتاج می شود که فراوانی فارغ از محدودیت ها و قید و بندها، برای عالم هستی به منزله اسم شب است. این استدلال برای ما و برای هر چیز دیگر از عالم هستی نیز قابل اطلاق است. وفور و فراوانی واکنش جهان در قبال اعتقاد ما مبنی بر فقر و کمبود و نداری است. طبیعت سخاوتمند و گشاده دست است. خلاف طبيعت نباید رفتار کرد.
 

mahban

[مدیریت ارشد کتابینو+ مدیر تالار ادبیات بین‌الملل]
پرسنل مدیریت
ارسال‌کننده‌ی برتر ماه
سطح
6
 
تاریخ ثبت‌نام
2024-07-04
نوشته‌ها
3,195
مدال‌ها
10
سکه
18,687
اگر ذهنیت کمبود و نداری دامنگیرمان شود، تمام جنبه های زندگی خویش را بر حسب فقدان و تنگنا ارزیابی خواهیم کرد. اگر در محدوده کمبود و ندارمی ساکن شویم، تمام نیروی خود را در جهت آنچه نداریم صرف می کنیم و این شیوه زندگی را برای همیشه ادامه می دهیم.

وضعیت زندگی بسیاری از مردم براساس این تصور است که: «من به اندازه کافی مال و منال ندارم» یا «وقتی نمی توانم لباس های فرزندانم را تأمین کنم، چگونه وفور نعمت را باور کنم؟» و یا «اگر ... داشتم، خیلی خوشحال تر می شدم» آنان به جای این که فقر و کمبود خویش را در اعتقادشان جستجو کنند، بخت و اقبال نامساعد را تنها مسئول و مسبب وضعیت ناهنجار خویش تلقی می کنند.

مادام که این کسان زندگی را با ذهنیت کمبود توصیف کنند، چیزی به جز فقر و نداری دستگیرشان نخواهد شد. آنچه برای از میان برداشتن این موقعیت نامطلوب مورد نیاز است پیشاپیش در اختیار ماست.
به مجرد این که به این نکته واقف شویم که ما جزیی از این عالم بی کرانه ایم و توانگری و فراوانی در همه سطوح مقام طبیعی ماست، وفور نعمت به راه های مختلف در دسترس ما قرار خواهد گرفت.

من در زندگی به این کشف بزرگ نایل شده ام که تمام افرادی که زندگی سرشار از فقر و نداری را پشت سرگذاشته و به زندگی لبریز از وفور نعمت راه یافته اند، شیوه باور کردن و زیستن با این اصل را فرا گرفته اند. حال ببینیم که چگونه می توان از ذهنیت کمبود و نداری خلاص شد؟
 
بالا