Liza
[سرپرست خدماتینو-مدیر تالار ترجمه-دلنگار انجمن]
پرسنل مدیریت
سرپرست انجمن
مدیریت رسمی
مترجم انجمن
برترین کاربر ماه
تدوینگر آزمایشی
سطح
0
در دل شب، در سکوت، فقط صدای اشکهایم است که میریزد.
پدر همیشه میگفت: "حتی وقتی نمیبینیام، همیشه با شما خواهم بود."
اما هیچچیز نمیتواند جای خالی او را پر کند.
این دردی است که هیچوقت درمان نمیشود، فقط تحمل میشود.
چطور میشود کسی را فراموش کرد که تمام هستیاش را برایت فدا کرده است؟
پدر همیشه میگفت: "حتی وقتی نمیبینیام، همیشه با شما خواهم بود."
اما هیچچیز نمیتواند جای خالی او را پر کند.
این دردی است که هیچوقت درمان نمیشود، فقط تحمل میشود.
چطور میشود کسی را فراموش کرد که تمام هستیاش را برایت فدا کرده است؟