mahban
[مدیریت ارشد کتابینو+ مدیر تالار ادبیات بینالملل]
پرسنل مدیریت
مدیریت ارشد
مدیر رسمی تالار
عکاس انجمن
برترین کاربر ماه
ارسالکنندهی برتر ماه
سطح
6
خستگی است. صد ساعت در سال به هفته ای فقط دو ساعت تقسیم می شود. تحقیقات نشان می دهند اگر افراد دو ساعت در هفته کار داوطلبانه انجام دهند، خوشبختی، رضایت و عزت نفس شان یک سال بعد بالا می رود. به نظر می رسد دو ساعت کار در هفته در حوزه ای جدید موقعیت خوبی است که افراد در آن بدون استیصال یا فدا کردن اولویت های دیگر،
تأثیرگذاری معناداری ایجاد می کنند.
همچنین محدوده ای است که کار داوطلبانه بیشترین احتمال رسیدن به یک تعادل سالم را دارد و به اندازه ی ذی نفعان این کار به داوطلب هم نفع می رساند(۱۴۹ .(در پژوهشی در سطح
ملی، چند هزار کانادایی تعداد ساعات کار داوطلبانه شان را گزارش کرده و اعلام کردند طی این مدت آیا مهارت و دانش سازمانی، اجتماعی یا فنی جدیدی یاد گرفته اند یا نه.
در ساعات اولیه ی کار در هفته، داوطلب ها با نرخ ثابتی مهارت و دانش کسب کرده بودند. با پنج ساعت کار در هفته، داوطلب شدن عواید کمتری داشت: افراد با هر ساعت اضافی، کمتر و کمتر یاد می گرفتند. پس از یازده ساعت کار در هفته، هر چقدر که می گذشت دیگر مهارت و دانش جدیدی به داوطلب ها اضافه نمی شد. وقتی کانری داوطلب آموزش به مدرسان سابق تی اف ای شد، تقریباً
هفتادوپنج ساعت در سال بخشندگی می کرد. وقتی مایندزمتر را راه اندازی کرد که برنامه ی آموزش غیرانتفاعی برای دانش آموزان دبیرستان بود، کار دواطلبانه اش از صد ساعت هم بیشتر شد. شاید اتفاقی نباشد که در همان نقطه انرژی اش بازیابی شد.
ولی مسأله ی مهم فقط مدت زمان نبود، در بخشندگی کانری شکل دیگری از کار یک جا وجود دارد که در بخشندگی شان هگرتی هم هست و تقابلی کلیدی را بین بخشندگی ملاحظه گرایانه و ازخودگذشته آشکار می کند. وقتی شان هگرتی برای تدریس زمان بیشتری صرف کرد، مشتاق فرصت های بیشتری برای بخشندگی بود. او می گوید: «می خوام به روش خودم این جا رو بهتر از روزی کنم که واردش شدم» و شروع به سؤال از خودش کرد که چگونه می تواند روی جهان تأثیر بگذارد.
وقتی به طور عمیق به راه های مختلف بخشندگی فکر کرد، به الگویی رسید که چگونه زمان آزادش را می گذراند. «متوجه شدم دارم بیشتر و بیشتر درباره ی آموزش مطالعه می کنم. یه اشتیاق ذاتی براش داشتم». شان تصمیم گرفت دو برنامه ی جدید را در زمینه ی آموزش راه اندازی و رهبری کند. یکی از
برنامه ها «آموزش مدیریت مالی به کودکان» نام دارد و تمرکزش بر کل کشور است: شان و همکارانش اصول اولیه ی مدیریت پول را به بچه های مهدکودکی سراسر ایالات متحده آموزش می دهند.
برنامه ی دیگر او «تیمِ
ونگارد» نام دارد که برنامه ای در سطح محلی است: شان با مدرسه ای مستقل در فیلادلفیا برای اجرای یک برنامه ی چهارساله ی آموزشی همکاری
تأثیرگذاری معناداری ایجاد می کنند.
همچنین محدوده ای است که کار داوطلبانه بیشترین احتمال رسیدن به یک تعادل سالم را دارد و به اندازه ی ذی نفعان این کار به داوطلب هم نفع می رساند(۱۴۹ .(در پژوهشی در سطح
ملی، چند هزار کانادایی تعداد ساعات کار داوطلبانه شان را گزارش کرده و اعلام کردند طی این مدت آیا مهارت و دانش سازمانی، اجتماعی یا فنی جدیدی یاد گرفته اند یا نه.
در ساعات اولیه ی کار در هفته، داوطلب ها با نرخ ثابتی مهارت و دانش کسب کرده بودند. با پنج ساعت کار در هفته، داوطلب شدن عواید کمتری داشت: افراد با هر ساعت اضافی، کمتر و کمتر یاد می گرفتند. پس از یازده ساعت کار در هفته، هر چقدر که می گذشت دیگر مهارت و دانش جدیدی به داوطلب ها اضافه نمی شد. وقتی کانری داوطلب آموزش به مدرسان سابق تی اف ای شد، تقریباً
هفتادوپنج ساعت در سال بخشندگی می کرد. وقتی مایندزمتر را راه اندازی کرد که برنامه ی آموزش غیرانتفاعی برای دانش آموزان دبیرستان بود، کار دواطلبانه اش از صد ساعت هم بیشتر شد. شاید اتفاقی نباشد که در همان نقطه انرژی اش بازیابی شد.
ولی مسأله ی مهم فقط مدت زمان نبود، در بخشندگی کانری شکل دیگری از کار یک جا وجود دارد که در بخشندگی شان هگرتی هم هست و تقابلی کلیدی را بین بخشندگی ملاحظه گرایانه و ازخودگذشته آشکار می کند. وقتی شان هگرتی برای تدریس زمان بیشتری صرف کرد، مشتاق فرصت های بیشتری برای بخشندگی بود. او می گوید: «می خوام به روش خودم این جا رو بهتر از روزی کنم که واردش شدم» و شروع به سؤال از خودش کرد که چگونه می تواند روی جهان تأثیر بگذارد.
وقتی به طور عمیق به راه های مختلف بخشندگی فکر کرد، به الگویی رسید که چگونه زمان آزادش را می گذراند. «متوجه شدم دارم بیشتر و بیشتر درباره ی آموزش مطالعه می کنم. یه اشتیاق ذاتی براش داشتم». شان تصمیم گرفت دو برنامه ی جدید را در زمینه ی آموزش راه اندازی و رهبری کند. یکی از
برنامه ها «آموزش مدیریت مالی به کودکان» نام دارد و تمرکزش بر کل کشور است: شان و همکارانش اصول اولیه ی مدیریت پول را به بچه های مهدکودکی سراسر ایالات متحده آموزش می دهند.
برنامه ی دیگر او «تیمِ
ونگارد» نام دارد که برنامه ای در سطح محلی است: شان با مدرسه ای مستقل در فیلادلفیا برای اجرای یک برنامه ی چهارساله ی آموزشی همکاری