mahban
[مدیریت ارشد کتابینو+ مدیر تالار ادبیات بینالملل]
پرسنل مدیریت
مدیریت ارشد
مدیر رسمی تالار
عکاس انجمن
برترین کاربر ماه
ارسالکنندهی برتر ماه
سطح
6
شغل شان می گیرند برای شان مهم است، ولی بخشنده ها بیشتر به انجام کاری اهمیت می دهند که به دیگران نفع برساند. وقتی تماس گیرنده ها کمک مالی می گرفتند، بیشتر آن پول مستقیم برای بورس تحصیلی دانشجویان کنار گذاشته می شد، ولی تماس گیرنده ها بی اطلاع بودند: نمی دانستند این پول به چه کسانی می رسد و چطور زندگی شان را تحت تأثیر قرار می دهد.
در جلسه ی آموزشی بعدی، از تماس گیرنده های جدید دعوت کردم تا نامه های دانشجویانی را بخوانند که بودجه ی بورس تحصیلی شان با کار تماس گیرنده ها تأمین می شد. یک دانشجوی بورسیه به نام ویل نوشته بود: وقتی نوبت به تصمیم گیری رسید، فهمیدم هزینه ی تحصیل در خارج از ایالت بسیار گران است. ولی این دانشگاه در تاروپودم ریشه دارد. پدربزرگ و مادربزرگم این جا همدیگر را ملاقات کردند. پدرم و هر چهار برادرش همه در این جا درس خوانده اند. حتی برادر کوچکم را مجبور می کنم تا به این دانشگاه بیاید، شبی که مسابقه ی بسکتبال اتحادیه ی ملی ورزش دانشگاهی را بردیم متقاعد شده بود به این دانشگاه بیاید. در تمام زندگی ام رؤیای آمدن به این جا را داشتم. وقتی بورسیه را گرفتم سر از پا نمی شناختم و آمدم که نهایت استفاده را از فرصتی ببرم که به من داده شده بود. بورسیه ی تحصیلی زندگی ام را از جنبه های بسیاری بهبود بخشیده...
بعد از خواندن نامه ها، فقط یک هفته طول کشید تا بخشنده ها از نظر عملکردی به پای گیرنده ها برسند. گیرنده ها هم کمی پیشرفت نشان دادند، ولی بخشنده ها با قدرت بیشتری پاسخ گو بودند، تماس های هفتگی و کمک های مالی نزدیک به سه برابر شده بود. اکنون، آن ها درک عاطفی قوی تری از تأثیر کارشان داشتند: اگر پول بیشتری به دست می آوردند، می توانستند به دانشجویان بورسیه شده ی بیشتری مانند ویل کمک کنند. با صرف پنج دقیقه برای بررسی تأثیر کارشان بر زندگی دانشجویان، بخشنده ها انگیزه پیدا کرده بودند تا به همان میزان بهره وری گیرنده ها برسند.
ولی بخشنده ها هنوز تأثیر کامل شغل شان را نمی دیدند. اگر به جای خواندن نامه ها، یکی از دانشجویان بورسیه را حضوری ملاقات می کردند، چه می شد؟ معلوم شد وقتی تماس گیرنده ها به صورت حضوری با دانشجویان
بورسیه تعامل داشته باشند، بیشتر انرژی می گیرند. به طور متوسط در طول هفته تعداد تماس های هر تماس گیرنده در یک ساعت و دقیقه هایی که به صحبت اختصاص می داد، دو برابر شد. با سخت کوشی بیشتر، تماس گیرنده ها به فارغ التحصیلان بیشتری دسترسی پیدا کردند، در نتیجه هر
هفته ۱۴۴ درصد فارغ التحصیلان بیشتری کمک مالی می کردند.
حتی ورودی مالی پنج برابر شد: تماس گیرنده ها پیش از ملاقات با دانشجویان بورسیه به طور متوسط ۴۱۲ دلار و پس از آن بیش از ۰۰۰ /۲ دلار ورودی مالی
در جلسه ی آموزشی بعدی، از تماس گیرنده های جدید دعوت کردم تا نامه های دانشجویانی را بخوانند که بودجه ی بورس تحصیلی شان با کار تماس گیرنده ها تأمین می شد. یک دانشجوی بورسیه به نام ویل نوشته بود: وقتی نوبت به تصمیم گیری رسید، فهمیدم هزینه ی تحصیل در خارج از ایالت بسیار گران است. ولی این دانشگاه در تاروپودم ریشه دارد. پدربزرگ و مادربزرگم این جا همدیگر را ملاقات کردند. پدرم و هر چهار برادرش همه در این جا درس خوانده اند. حتی برادر کوچکم را مجبور می کنم تا به این دانشگاه بیاید، شبی که مسابقه ی بسکتبال اتحادیه ی ملی ورزش دانشگاهی را بردیم متقاعد شده بود به این دانشگاه بیاید. در تمام زندگی ام رؤیای آمدن به این جا را داشتم. وقتی بورسیه را گرفتم سر از پا نمی شناختم و آمدم که نهایت استفاده را از فرصتی ببرم که به من داده شده بود. بورسیه ی تحصیلی زندگی ام را از جنبه های بسیاری بهبود بخشیده...
بعد از خواندن نامه ها، فقط یک هفته طول کشید تا بخشنده ها از نظر عملکردی به پای گیرنده ها برسند. گیرنده ها هم کمی پیشرفت نشان دادند، ولی بخشنده ها با قدرت بیشتری پاسخ گو بودند، تماس های هفتگی و کمک های مالی نزدیک به سه برابر شده بود. اکنون، آن ها درک عاطفی قوی تری از تأثیر کارشان داشتند: اگر پول بیشتری به دست می آوردند، می توانستند به دانشجویان بورسیه شده ی بیشتری مانند ویل کمک کنند. با صرف پنج دقیقه برای بررسی تأثیر کارشان بر زندگی دانشجویان، بخشنده ها انگیزه پیدا کرده بودند تا به همان میزان بهره وری گیرنده ها برسند.
ولی بخشنده ها هنوز تأثیر کامل شغل شان را نمی دیدند. اگر به جای خواندن نامه ها، یکی از دانشجویان بورسیه را حضوری ملاقات می کردند، چه می شد؟ معلوم شد وقتی تماس گیرنده ها به صورت حضوری با دانشجویان
بورسیه تعامل داشته باشند، بیشتر انرژی می گیرند. به طور متوسط در طول هفته تعداد تماس های هر تماس گیرنده در یک ساعت و دقیقه هایی که به صحبت اختصاص می داد، دو برابر شد. با سخت کوشی بیشتر، تماس گیرنده ها به فارغ التحصیلان بیشتری دسترسی پیدا کردند، در نتیجه هر
هفته ۱۴۴ درصد فارغ التحصیلان بیشتری کمک مالی می کردند.
حتی ورودی مالی پنج برابر شد: تماس گیرنده ها پیش از ملاقات با دانشجویان بورسیه به طور متوسط ۴۱۲ دلار و پس از آن بیش از ۰۰۰ /۲ دلار ورودی مالی