mahban
[مدیریت ارشد کتابینو+ مدیر تالار ادبیات بینالملل]
پرسنل مدیریت
مدیریت ارشد
مدیر رسمی تالار
عکاس انجمن
برترین کاربر ماه
ارسالکنندهی برتر ماه
سطح
6
بخشندگان به طور طبیعی انجام می دهند، احتمال اینکه غرور و جزئیات کوچک نگران شان کند کمتر است. این گونه افراد به تصویر کلان نگاه می کنند و چیزی را در اولویت قرار می دهند که بیشترین اهمیت را برای دیگران دارد.
حال که این ها را می دانیم، بهتر است به داستان استو اینمن نگاه دیگری بیندازیم. بهعنوان فردی بخشنده، با اینکه احساس می کرد باید روی افرادی سرمایه گذاری کند که در ردیف های بالایی درفت انتخاب کرده است، ولی احساس مسئولیتش به تیم بیشتر بود. وین تامسون به من گفت: «استو آدم مهربونی بود، به احساسات بقیه احترام می ذاشت. اما هرگز اجازه نداد چنین چیزی روی انتخاب هاش تأثیر بذاره. اگه فکر می کرد فردی نمی تونه خوب بازی کنه، اون فرد رو در بغلش می گرفت و براش آرزوی خوبی می کرد».
اینمن کسی نبود که مسئولیت ماندن سم بویی را بر عهده داشته
باشد، اینمن در سال ۱۹۸۶ ،فقط دو سال پس از انتخاب بویی در زمان درفت، بلیزرز را ترک کرد. اگر فرد گیرنده ای به جای او بود، از تصمیم بدش دفاع می کرد و به کار خود ادامه می داد، اما اینمن اشتباهش در انتخاب بویی به جای جردن را پذیرفت. به قول خود اینمن: «همه ی کارشناسامون فکر می کردن بویی جواب مشکلات ماست و منم نیز همین فکر رو داشتم، اما اشتباه بود(۱۰۹.«( اینمن تعهدش به لارو مارتین را نیز بالا نبرد. گرچه بلیزرز مارتین را چهار فصل نگه داشت، اینمن و همکارانش به سرعت به عملکرد ضعیف مارتین واکنش نشان دادند. در فصل اول که مشخص بود مارتین درجا می زند، ممکن بود فردی با شخصیت گیرنده به او زمان بازی بیشتری بدهد تا انتخاب او به جای باب مک آدو یا جولیوس اروینگ را توجیه کند. اما چنین اتفاقی نیفتاد.
بلیزرز پست میانی را به بازیکن سخت کوش تیم به نام لوید نیل با دو متر قد داد و مارتین را نیمکت نشین کرد. در فصل اول، مارتین در هر بازی کمتر از ۱۳ دقیقه در زمین بود، در حالی که مک آدو سی ودو دقیقه و اروینگ چهل ودو دقیقه در هر بازی در زمین بودند. مارتین در فصل دوم بازی خود نیز عملکرد ضعیفی داشت و بلیزرز به جای اینکه زمان بیشتری در زمین به او بدهد و تعهداتش را افزایش دهد، زمان بازی او را در زمین کاهش داد و به کمتر از یازده دقیقه در هر بازی رساند، در حالی که مک آدو چهل وسه دقیقه و اروینگ بالای چهل دقیقه در زمین بازی حضور داشتند.
اینمن و همکارانش توانستند بر وسوسه شان برای سرمایه گذاری بیش از اندازه روی مارتین غلبه کنند. یکی از دلایل اصلی اینکه بخشندگان نسبت به گیرندگان آسیب پذیری کمتری در برابر افزایش تعهد دارند، واکنش شان در برابر بازخورد است. آدری
کورسگارد، بروس مگلینو و اسکات لستر درباره ی نحوه ی واکنش
حال که این ها را می دانیم، بهتر است به داستان استو اینمن نگاه دیگری بیندازیم. بهعنوان فردی بخشنده، با اینکه احساس می کرد باید روی افرادی سرمایه گذاری کند که در ردیف های بالایی درفت انتخاب کرده است، ولی احساس مسئولیتش به تیم بیشتر بود. وین تامسون به من گفت: «استو آدم مهربونی بود، به احساسات بقیه احترام می ذاشت. اما هرگز اجازه نداد چنین چیزی روی انتخاب هاش تأثیر بذاره. اگه فکر می کرد فردی نمی تونه خوب بازی کنه، اون فرد رو در بغلش می گرفت و براش آرزوی خوبی می کرد».
اینمن کسی نبود که مسئولیت ماندن سم بویی را بر عهده داشته
باشد، اینمن در سال ۱۹۸۶ ،فقط دو سال پس از انتخاب بویی در زمان درفت، بلیزرز را ترک کرد. اگر فرد گیرنده ای به جای او بود، از تصمیم بدش دفاع می کرد و به کار خود ادامه می داد، اما اینمن اشتباهش در انتخاب بویی به جای جردن را پذیرفت. به قول خود اینمن: «همه ی کارشناسامون فکر می کردن بویی جواب مشکلات ماست و منم نیز همین فکر رو داشتم، اما اشتباه بود(۱۰۹.«( اینمن تعهدش به لارو مارتین را نیز بالا نبرد. گرچه بلیزرز مارتین را چهار فصل نگه داشت، اینمن و همکارانش به سرعت به عملکرد ضعیف مارتین واکنش نشان دادند. در فصل اول که مشخص بود مارتین درجا می زند، ممکن بود فردی با شخصیت گیرنده به او زمان بازی بیشتری بدهد تا انتخاب او به جای باب مک آدو یا جولیوس اروینگ را توجیه کند. اما چنین اتفاقی نیفتاد.
بلیزرز پست میانی را به بازیکن سخت کوش تیم به نام لوید نیل با دو متر قد داد و مارتین را نیمکت نشین کرد. در فصل اول، مارتین در هر بازی کمتر از ۱۳ دقیقه در زمین بود، در حالی که مک آدو سی ودو دقیقه و اروینگ چهل ودو دقیقه در هر بازی در زمین بودند. مارتین در فصل دوم بازی خود نیز عملکرد ضعیفی داشت و بلیزرز به جای اینکه زمان بیشتری در زمین به او بدهد و تعهداتش را افزایش دهد، زمان بازی او را در زمین کاهش داد و به کمتر از یازده دقیقه در هر بازی رساند، در حالی که مک آدو چهل وسه دقیقه و اروینگ بالای چهل دقیقه در زمین بازی حضور داشتند.
اینمن و همکارانش توانستند بر وسوسه شان برای سرمایه گذاری بیش از اندازه روی مارتین غلبه کنند. یکی از دلایل اصلی اینکه بخشندگان نسبت به گیرندگان آسیب پذیری کمتری در برابر افزایش تعهد دارند، واکنش شان در برابر بازخورد است. آدری
کورسگارد، بروس مگلینو و اسکات لستر درباره ی نحوه ی واکنش