به انجمن رمان نویسی بوکینو خوش آمدید.

بوکینو با هدف ترویج فرهنگ کتاب و کتاب‌خوانی ایجاد شده‌ است و همواره در تلاشیم تا فضایی با کیفیت و صمیمیت را خدمت شما ارائه دهیم. با بوکینو، طعم شیرین و لذت‌بخش موفقیت را بچشید!

ثبت‌نام ورود به حساب کاربری
  • نويسندگان گرامی توجه کنید: انجمن بوکینو تابع قوانین جمهوری اسلامی ایران می‌باشد؛ لذا از نوشتن آثار غیراخلاقی و مبتذل جداً خودداری کنید. در صورت عدم رعایت قوانین انجمن، آثار شما حذف خواهد شد. در صورت مشاهده هرگونه تخلف، با گزارش کردن ما را یاری کنید.
    (کلیک کنید.)
  • قوانین فعالیت و ارسال محتوا در انجمن بوکینو
    (کلیک کنید.)
  • انجمن مجهز به سیستم تشخیص کاربران دارای چند حساب کاربری می‌باشد؛ در صورت مشاهده حساب کاربری شما مسدود می‌گردد.
  • باز کردن گره‌ از یک ماجرای جنایی، زمانی راحت است که شواهد و مدارک کافی داشته باشیم یا حداقل کسی باشد که بتواند با حرف‌هایش، ما را به کشف حقیقت نزدیک‌تر کند؛ اما اگر تمام افراد به قتل رسیده باشند، چه؟!
    رمان - کاراکال | حدیثه شهبازی کاربر انجمن بوکینو

انگیزشی چگونه مثل یک بیلیونر فکر کنیدهر آنچه که می خواهید درباره موفقیت، املاک و زندگی بدانید/ دونالد جی. ترامپ _ ' مترجم: الهام شریف ' تایپیست : " mahban"

mahban

[مدیریت ارشد کتابینو+ مدیر تالار ادبیات بین‌الملل]
پرسنل مدیریت
ارسال‌کننده‌ی برتر ماه
سطح
6
 
تاریخ ثبت‌نام
2024-07-04
نوشته‌ها
3,160
مدال‌ها
10
سکه
18,012
اکید به شما توصیه می کنم بهتر است از بدهی سنگین اجتناب کنید. من امروز در خصوص بدهی آدم بسیار محافظه کارتری هستم و به شما نیز نصیحت می کنم که محافظه کار باشید.

اگر شما برای پیشامدهای احتمالی و بدبیاری ها درست پیش بینی و برنامه ریزی کنید می توانید بدهی های خود را نیز مدیریت کنید. از شرایط و جریمه هایی که مشمول بدهی تان می شود آگاه باشید و اگر خود را زیر باروبدهی می برید مطمئن شوید که می توانید از آن قرض استفاده ی بهینه ببرید و به قولی، کاری انجام دهید که ارزش مقروض بودن را داشته باشد. برای مخارج عادی زیر بار قرض نروید.

فقط زمانی می توانید بدهی داشته باشید که از آن برای سرمایه گذاری کردن روی طرح های سودآور استفاده کنید.
افرادی که روی کارت های اعتباری خود بدهی های سرسام آور دارند و برای بدهی های بی دلیل خود بهره های تصاعدی هم می پردازند مرتکب خودکشی
مالی شده اند و می شوند. اگر اکنون بدهی دارید، وضعیت خود را به دقت ارزیابی کنید. چقدر
بدهکارید؟ برای این بدهی هر ماه چقدر بهره می پردازید؟ برای خلاص شدن از این بدهی چه قدم هایی می توانید بردارید؟

هزینه های خود را محدود کنید. به دنبال راهی برای تأمین سرمایه ی مجدد و پایین آوردن نرخ بهره ی بدهی خود باشید. اگر هیچ یک از این اقدامات مؤثر واقع نشدند، با کارشناس مدیریت بحران مالی مشورت کنید. ممکن است راهکارهایی وجود داشته باشد که به ذهن شما نرسیده است.


چطور برای دانشگاه پس انداز کنیم؟

بهترین زمان برای شروع پس انداز هزینه ی دانشگاه فرزندانتان اگر قبل از تولد آن ها نباشد، همان وقتی است که به دنیا می آیند. تحصیلات خوب ارزان نیست و این هزینه برای تثبیت موقعیت فرزندانتان در دنیای رو به رشد امروز حیاتی است. پس هر چه سریع تر یک حساب پس انداز دانشگاه بازکنید.

اگر می خواهید برای تحصیلات خودتان هزینه کنید، به دنبال بورسیه و کمک هزینه های تحصیلی هم باشید. از طرفی، از آن جا که این روزها هزینه ی
تحصیل بالاست، باید خلاق باشید و راهی پیدا کنید که حین تحصیل درآمد هم داشته باشید. ازکار کردن در کنار درس خواندن آه و ناله نکنید؛ زیرا، در بلندمدت به نفع شما خواهد بود. این روش هم از لحاظ مالی به نفع تان است و هم به شکل گیری شخصیت شما کمک می کند؛ چرا که هم با تحصیلات عالی فارغ التحصیل شده اید و هم تجربه ی خوب کاری برای
 

mahban

[مدیریت ارشد کتابینو+ مدیر تالار ادبیات بین‌الملل]
پرسنل مدیریت
ارسال‌کننده‌ی برتر ماه
سطح
6
 
تاریخ ثبت‌نام
2024-07-04
نوشته‌ها
3,160
مدال‌ها
10
سکه
18,012
بهره برداری آن در آینده را در دست دارید. همچنین عاقلانه است که از سنین پایین تر حرفه های پردرآمد مورد علاقه تان را در نظر بگیرید و در راستای آن برنامه ریزی کنید.

حرفه های فیزیکی مثل ورزش و غیره در مقایسه باحرفه های پزشکی و وکالت کوتاه مدت و جانبی هستند. از طرفی، شما باید خود و فرزندانتان را تشویق کنید که در خصوص علاقه و
مهارت های تان با خودتان صادق باشید. مردم اغلب مهارت های خود را نادیده می گیرند و به دنبال کارهایی می روند که برای شان مناسب نیست.

این راه ها فقط به شکست ختم می شوند. افراد باید همیشه برای دنبال کردن رؤیاهای شان تشویق شوند، اما به خاطر داشته باشید که گاه ممکن است برای به تحقق پیوستن رؤیایی غیرعملی و ناممکن زمان و پول زیادی تلف شود. پس بیگدار به آب نزنید.


چگونه برای زمان بازنشستگی برنامه ریزی کنیم؟


پیر شدن سراشیبی مطلق است. من از پیری متنفرم. هیچ چیز خوبی ندارد و هیچ یک از ما هم کاری از دستمان بر نمی آید. خداوند به همه ی ما یک کارت اعتباری برای زندگی کردن داده است که تاریخ انقضای ثابت و قطعی دارد. اگر ما از این کارت اعتباری درست استفاده نکنیم، هیچ کس را نمی توانیم سرزنش کنیم جز خودمان.

متأسفانه بخشی از پیری برنامه ریزی برای دوران بازنشستگی است. بیمه مشکل بزرگی است و هر کسی که برای گرفتن حقوق بازنشستگی روی آن حساب کرده است، دچار مشکلی بزرگ تر از خود بیمه می شود. شما باید از
قبل برنامه ریزی کنید، در غیر این صورت، پیر شدن جز بدبختی چیزی نخواهد بود.

راه های ارزان و هوشمندانه ی بسیاری برای پس انداز دوران بازنشستگی وجود دارد. هر چه به دوران بازنشستگی نزدیک تر می شوید باید بودجه ی سالیانه ی بیشتری برای پس انداز کنار بگذارید و سعی کنید راه هایی برای محدود کردن هزینه های اضافی پیدا کنید.

در قدم اول، باید بخش بیشتری از درآمد خود را پس انداز کنید.
اگر کار می کنید مطمئن شوید که ازمزایای طرح بازنشستگی کارفرمای خود، برخوردار خواهید شد. هرکارمند یا کارگری باید از این مزایا بهره مند باشد و اگر شرکت شما چنین فرصتی را برای تان فراهم نکرده است، آن را
تقاضا کنید. طرح بازنشستگی، در واقع، بخشی از درآمد شما را در حساب بازنشستگی پس انداز می کند. این عالی است. هیچ بهانه ای برای بهره مند نشدن از این مزایا وجود ندارد و هر چه زودتر، بهتر. علاوه بر همه ی این ها
 

mahban

[مدیریت ارشد کتابینو+ مدیر تالار ادبیات بین‌الملل]
پرسنل مدیریت
ارسال‌کننده‌ی برتر ماه
سطح
6
 
تاریخ ثبت‌نام
2024-07-04
نوشته‌ها
3,160
مدال‌ها
10
سکه
18,012
شما باید خودتان نیز سالیانه مبلغی برای دوران بازنشستگی خود اختصاص دهید.

همچنین سرمایه های موجود خود را نیز بررسی کنید تا مطمئن شوید ترکیب فعلی آن اهداف کوتاه مدت و بلند مدت شما را تأمین می کند. برای مثال، آیا
شما پول زیادی در بازار سهام سرمایه گذاری کرده اید؟ اگر این طور است باید مقداری از آن را بردارید و در جای مطمئن تری سرمایه گذاری کنید که راحت تر به پول تبدیل شود.

هنگامی که سرمایه ی خود را در مسیر بهتری گذاشتید و موجودی فعلی خود را به دقت ارزیابی کردید، یک روش پس انداز و مصرف صحیح برای خود مشخص کنید تا بقیه ی زندگی شما را تحت پوشش قرار دهد. می توانید طرح خود را بر اساس چارچوب زمانی و میزان خطری که می توانید متحمل شوید تعریف کنید.

اوراق قرضه و حساب های پس انداز می توانند مناسب ترین راه های سرمایه گذاری برای افراد بازنشسته یا در شرف بازنشستگی باشد. اگر درست و تا جایی که ممکن است از سنین پایین تر برنامه ریزی کنید، بازنشستگی شما به همان گونه ای خواهد بود که دوست دارید. اما فراموش نکنید حتی زمانی که بازنشسته شدید، کار کردن روی یک بخش از زندگی را نباید متوقف کنید و آن پول است.

درواقع، افراد بازنشسته باید برای تضمین خانه را بزند، جدی تر با پول خود کار مالی زندگی خود تا زمانی که مرگ درِ کنند.


چگونه برای بازماندگانمان برنامه ریزی کنیم؟


همه ی ما روزی از این دنیا خواهیم رفت و پول یا هیچ چیز دیگری نمی تواند جلوی آن را بگیرد. کاری که باید انجام دهید آن است که برای پولتان برنامه ریزی کنید تا بعد از رفتن شما چگونه و در چه راهی زنده بماند.
مردم اغلب از من انتقاد می کنند و می گویند موفقیتم را مرهون اموالی هستم که پدرم برایم به جا گذاشته است. این به کلی اشتباه است. البته درست است که من هرچه دارم، مدیون پدرم هستم. اما، نه به خاطر پول هایی که به من داد، بلکه به خاطر مهارت های عملی و امکانات تحصیلی ای که در اختیارم گذاشت و من هم درست همان ها را به فرزندانم هدیه می کنم.

اما از این که بخواهند فقط با ارثیه ی پدری زندگی کنند، بسیار
مخالفم. آن ها باید راه خودشان را در این دنیا پیدا کنند و خودشان هم خوب این موضوع را می دانند.
در زندگی کارهای زیادی وجود دارد که می توان به کمک آن ها هیجان
 

mahban

[مدیریت ارشد کتابینو+ مدیر تالار ادبیات بین‌الملل]
پرسنل مدیریت
ارسال‌کننده‌ی برتر ماه
سطح
6
 
تاریخ ثبت‌نام
2024-07-04
نوشته‌ها
3,160
مدال‌ها
10
سکه
18,012
به دست آوردن ثروت و به جریان انداختن آن ثروت در مسیری دیگر برای چالش های جدید را تجربه کرد و برعکس کارهای اندکی وجود دارد که ثروت به دست آمده ی صاحبش را بی پاداش و بیهوده بگذارد. من احساس می کنم یکی از آن معدود کارهای بیهوده و بی حاصل آن است که پدر و مادر پول هنگفتی در اختیار فرزندانشان بگذارند و به آن ها روش صحیح استفاده از آن
ثروت یا پول درآوردن را یاد ندهند. این کار غفلت است.

من دوستان بسیاری دارم که یا از روی نبوغ یا رسیدن ارث یا بسیار تصادفی به ثروت زیادی دست یافته اند، اما در برخورد با آن ها احساس می کنم که این ثروت
بیش از آن که مایه ی آرامش و راحتی شان باشد، طوقی است بر گردنشان. از یک طرف، به نظر می رسد آن ها انگیزه، اراده و یا شاید استعداد لازم‌ برای کار کردن با ثروت خویش را ندارند و از طرفی، نمی توانند مفید و مسؤولانه از آن ثروت استفاده کنند.

برای شخص من ثروت به هیچ وجه مثل اثری هنری که باید به دیوار آویخته شود یا جواهری گرانبها که باید در زیرزمین نگهداری شود، نیست. از نظر من، ثروت مثل ابزاری است که به
واسطه ی آن می توان به اهداف بسیار مشخص رسید. ثروت من همیشه در حال حرکت است. از آن به عنوان ابزاری برای تثبیت موقعیت های تجاری فعلی خود، ایجاد فرصت های جدید و رقابت های تجاری جدید استفاده می کنم. اگر استفاده ی من از آن درست باشد (که اغلب هم درست است) ثروت بیشتری به دست خواهم آورد.

البته باید بگویم همان قدر که از پول درآوردن لذت می برم، به همان اندازه پول برایم مسؤولیت های اجتماعی نیز به همراه می آورد. با این که املاک و کارهای تجاری مختلف من، هزاران تن را مشغول به کار کرده است و جامعه نیز به سهم خویش از اشتغال و درآمد این افراد بهره مند می شود، اما باز هم احساس می کنم سهمی از این ثروت شخصی باید صرف کمک به
افراد نیازمند، پاداش کارهای خوب و تشویق برای کار بهتر و بازدهی بالاتر در سطح جامعه شود. بنابراین، هنگامی که برای بازماندگانتان برنامه ریزی می کنید دو مسؤولیت دارید:

۱ .بدون آگاهی برای فرزندانتان چنان ثروتی به جا نگذارید که آن ها را فلج کند و مانع از تلاش و یافتن راه زندگی شان شود.

۲ .برای خود میراثی به جا بگذارید که همواره درکار نیک در گردش باشد. باید با یک وکیل که در امور ارث تخصص دارد، مشورت کنید. آن وکیل شما
را با قوانین و موضوع هایی که کاربری مفید پول شما را افزایش می دهد آشنا می کند و بقیه ی کارها، دیگر به عهده ی خودتان خواهد بود.

به تنهایی یا اگر صلاح می دانید با همسرتان بنشینید و فهرستی از اولویت ها تهیه کنید.
 

mahban

[مدیریت ارشد کتابینو+ مدیر تالار ادبیات بین‌الملل]
پرسنل مدیریت
ارسال‌کننده‌ی برتر ماه
سطح
6
 
تاریخ ثبت‌نام
2024-07-04
نوشته‌ها
3,160
مدال‌ها
10
سکه
18,012
فرزندانتان چقدر مستحق هستند یا نیاز دارند؟

آیا کسی از اعضای خانواده ی
شما هست که بخواهید به او کمک کنید یا هدیه ای بدهید؟

آیا باید میراث شما به شاخه های مختلف وابسته باشد یا فقط به مصارف خاصی محدود
شود؟

چه مؤسسه های خیریه ای را معتبر می دانید؟

برنامه ریزی ارث و دارایی باید آخرین معامله ی تجاری مهمی باشد که انجام می دهید.
به میراث خود به عنوان سرمایه گذاری در آینده نگاه کنید.

آینده ای که امیدوارید از بالای ابرها به آن نگاه کنید. سعی کنید با انتخابی که می کنید، شاهد رشد سرمایه ی خود باشید.

بخشی از مسؤولیت بیلیونر
بودن، اندیشیدن و هدایت کردن بیلیون ها پولی است که بعد از شما به جا می ماند.
 

mahban

[مدیریت ارشد کتابینو+ مدیر تالار ادبیات بین‌الملل]
پرسنل مدیریت
ارسال‌کننده‌ی برتر ماه
سطح
6
 
تاریخ ثبت‌نام
2024-07-04
نوشته‌ها
3,160
مدال‌ها
10
سکه
18,012
بخش سوم: تجارت زندگی

فرقی نمی کند که خانه دار باشید یا معلم، وکیل یا پزشک، مخترع یا مربی ورزش، شما همواره و هر روز در حال هدایت نوعی تجارت هستید. دیگر بحث تجارت جهانی یا شخصی نیست، فقط تجارت خود شماست. تجارت
هر روز زندگی. شما حسابدار خودتان هستید، مدیر خودتان هستید، امتیاز تجاری خودتان را دارید و کارمند خودتان هستید.

بنابراین، مراقب باشید با گرفتن تصمیمات تجاری بد برای زندگی خود آن را تباه نکنید. آنچه را که باید از خودتان بپرسید، از دیگران نپرسید. بیلیونرها خودشان فکر می کنند، خودشان کارهای شان را مرور می کنند و در هر قدم از زندگی خودشان دلایل و قدم های شان را کنترل می کنند. در برنامه ی کارگاه کارآموزی دیدیم که شانزده رقیب می خواستند چیزی یاد بگیرند. آن ها یک مربی می خواستند. نیاز به مربی هیچ اشکالی ندارد، اما کار مربی آن است‌که به افراد یاد دهد مستقل فکر کنند و مستقل عمل کنند.

گاهی یاد گرفتن چگونه کفش پوشیدن، یاد گرفتن چگونه درست راه رفتن نیز هست و اگر
بتوانید قبل از آن که کسی به شما یاد بدهد خودتان نقطه های کور راه را پیدا کنید، زمان زیادی صرفه جویی خواهید کرد.
اگر در تجارت زندگی بهترین ها را می خواهید، بهترین ها را هم باید انجام دهید.


چگونه به کار خود عشق بورزیم؟


بیلیونرها عاشق کار خود هستند، نه به این علت که کارشان آن ها را ثروتمند کرده است، بلکه به این دلیل که نمی توانستند با انجام دادن کاری که از آن نفرت داشتند چنان ثروتی به دست آورند. شما باید عاشق کاری باشید که می کنید؛ چرا که در غیر این صورت ، نمی توانید از حداکثر انرژی خود برای بهره وری از آن استفاده کنید. شور و عشق به کار به تنهایی می تواند نود درصد از مشکلات هر کاری را از میان بردارد.

ترفندی دیگر برای این که ببینید کارتان را دوست دارید یا نه این است که همیشه تصور کنید برای خودتان کار می کنید. این روش فوق العاده است. شاید بسیار ساده به نظر برسد، اما عملی است. اگر تصور کردید برای خودتان کار می کنید و آن وقت از کارتان راضی نبودید، سریع با رییستان؛ یعنی، خودتان قرار ملاقاتی بگذارید. اگر اوضاع بهتر نشد، سریع خود و رییستان را اخراج کنید و به دنبال کار دیگری بروید!
 

mahban

[مدیریت ارشد کتابینو+ مدیر تالار ادبیات بین‌الملل]
پرسنل مدیریت
ارسال‌کننده‌ی برتر ماه
سطح
6
 
تاریخ ثبت‌نام
2024-07-04
نوشته‌ها
3,160
مدال‌ها
10
سکه
18,012
من به شخصه هرگز دوست ندارم کسی برایم کار کند که کارش را دوست ندارد. شما هم نباید تن به چنین کاری بدهید. زندگی بسیار کوتاه است و کار کردن بسیار حیاتی تر از آن است که در محیطی که برای شما ثمربخش
نیست، راکد بمانید. باید سعی کنید به کار خود عشق بورزید و همواره در انتظار بدترین شکست ها نیز باشید. این طرز تفکر هم شما را آماده ی رویارویی با سختی های کار می کند و هم همیشه شما را در بازی نگاه می دارد.

وقتی که متوجه شدید عاشق کارتان هستید هرگز نه توقف کنید، نه آن را رها کنید. اگر یک دیوار بتنی هم سر راه تان وجود داشت باید از آن عبور کنید. زندگی سخت است، مهم نیست چه کاری انجام می دهید، اما مطمئن باشید که کار کردن و پشتکار آن را آسان تر می کند.


چطور مشوق خود باشیم؟


همیشه وقتی مردم می گویند مشوق بسیار خوبی هستم، تعجب می کنم. خودم هرگز فکر نکرده ام که مشوق خوبی برای خودم بوده ام. می دانید به نظر من مردم دچار اشتباه می شوند. آن ها گمان می کنند من موفق شده ام؛ چون، آدم مثبت و با انگیزه ای هستم. حال آن که، برعکس، شاید ثروت این صفات خوب را برایم به همراه آورده باشد. برای مثال، یکی از دلایلی که اعتبار و حمایت زیادی از مردم می گیرم آن است که ساختمان های من در زمره ی بهترین ها هستند. به این ترتیب، خانه هایم باعث می شوند تا من آدم مثبت و با انگیزه ای به نظر برسم.

در اصل، هر کاری که خوب پیش برود، انگیزه و تشویق به همراه می آورد. من در ساختن ساختمان موفق هستم و همین باعث انگیزه در من می شود
تا خود را تشویق کنم که بهترین ساختمان ساز شوم. نیل اوسترگرن، مرد شریفی که مدیر «انجمن فروش وبازاریابی مشتری مدار» بود، نظرسنجی ای با این مضمون برگزار کرد که وقتی مردم به کله گنده های بازار املاک فکر می کنند چه اسمی به ذهنشان می رسد. نام املاک ترامپ به راحتی در اول فهرست قرار گرفت. من چندان پایبند نظریه ی انگیزه بخشیدن به خودم نیستم، اما یقین دارم بسیار مهم است که بتوانید همواره و هر روز تصویر ذهنی خود را تشویق کنید.

با این کار خود و هدفمند بودن
خود را بهتر احساس می کنید. با احساس کردن خود یا با احساس هدفمند بودن، هرگز نمی توانید مثل یک بیلیونر فکر کنید. بنابراین، اگر شما در کاری موفق باشید مهم نیست آن کار چیست مردم شما را با آن کار به رسمیت
خواهند شناخت. آن وقت مردم خودشان به سراغتان می آیند و تشویقتان
 

mahban

[مدیریت ارشد کتابینو+ مدیر تالار ادبیات بین‌الملل]
پرسنل مدیریت
ارسال‌کننده‌ی برتر ماه
سطح
6
 
تاریخ ثبت‌نام
2024-07-04
نوشته‌ها
3,160
مدال‌ها
10
سکه
18,012
می کنند - به همین سادگی! نیازی نیست مدام نگران انگیزه بخشیدن به خود باشید، اگر سزاوار تشویق باشید، تشویق خواهید شد .


در جلسه ها چطور رفتار کنیم؟


در جلسه ها باید مبتکر باشید و مطالب را برای خود بشکافید. در غیر این صورت، جلسه ها شما را به تدریج خواهد کشت. من نمی توانم جلسه های طولانی مدت و بی فایده را تحمل کنم. افراد حاضر در جلسه باید مختصر و
واضح حرف بزنند؛ چون، همیشه هزاران کار بهتر دارم که می توانم در آن زمان انجام دهم. هیچ چیز بیش از دستور جلسه های طولانی و نطق های بی ربط تمام نشدنی حس خلاقیت و کارآفرینی آدم را کور نمی کند. جلسه ها
نیز مانند دیگر امور تجارت مستلزم سریع و دقیق بودن است.

یکی از سال های دهه ی نود بود که تا دیروقت با بانکداران، وکلا و کارمندان خود در سالن اجتماعات بزرگی جلسه داشتم. ما تلاش می کردیم بعضی مسائل راحل کنیم و اوضاع مالی من هم در آن زمان چندان تعریفی نداشت. نگاهی
به اطراف اتاق انداختم و دیدم تعدادی از افراد خسته با کراوات های شل شده و آستین های بالا زده قهوه می خورند و سعی می کنند به جلسه ادامه دهند. به جای آن که بگذارم جلسه تا دیروقت و بی حاصل کش پیدا کند، تصمیم گرفتم چند سال به جلو بپرم و شروع کردم به صحبت کردن از معاملات جدیدی که قصد داشتم در آینده ی نزدیک در آن ها شرکت کنم.

در ابتدا نگاه های هاج و واج به من دوخته شد، اما پس از مدتی سنگینی جلسه از بین رفت و دوباره همه با انرژی جلسه را ادامه دادند. این مثالی از دنبال
راه حل بودن و نادیده گرفتن مشکل است و می بینید که مؤثر است. چه شما در جلسه ای گزارش بنویسید و چه مسؤول جلسه باشید، باید رفتار شما در تمام طول جلسه متناسب با موضوع جلسه باشد. فقط تماشاگر بودن یا بسیار آهسته یا بسیار بلند حرف زدن اثر معکوس یا مخرب خواهد داشت. شما باید برای خود دستور جلسه ای داشته باشید، حتی اگر عقیده یا
نظرتان بسیار کم رنگ باشد، باید آماده باشید تا اطلاعات لازم را در
کوتاه ترین زمان ممکن مطرح و جمع بندی کنید.

پرچانگی و شوخی فقط برای چند دقیقه ی اول خوب است، اما، پس از آن دیگر نه فقط بامزه
نیست، بلکه گرفتن وقت بقیه است. وقتی شما در جلسه ای هستید باید رفتار خود را کنترل کنید. هم ناظر خود باشید و هم ناظر دیگران. سعی کنید به هیچ وجه عصبانی نشوید، مگر در
مواقعی که لازم و یا خارج از کنترل شما باشد. خشم نشان دهنده ی فقدان درایت یا ذکاوت است. یادم می آید وقتی که درایت کافی نداشتم،
 

mahban

[مدیریت ارشد کتابینو+ مدیر تالار ادبیات بین‌الملل]
پرسنل مدیریت
ارسال‌کننده‌ی برتر ماه
سطح
6
 
تاریخ ثبت‌نام
2024-07-04
نوشته‌ها
3,160
مدال‌ها
10
سکه
18,012
نمی توانستم اوضاع را تحمل کنم و به راحتی عصبانی می شدم. اما اکنون وضعیت من متفاوت است و مسائل را آن گونه که هست درک می کنم.
مراقب خشم خود باشید. گاهی توجیه پذیر است و مردم از آن می گذرند، اما گاهی شما و اعتبارتان را تهدید خواهد کرد.


چطور دفتر کار خود را سازماندهی کنیم؟

من دفتر کار مرتب و منظمی ندارم؛ زیرا، در ِ آن واحد کارهای زیادی باید انجام دهم. میز کاری بسیار بزرگ و میزی گردان دارم که هر دوی آن ها همیشه پر از اسناد و طرح هایی است که در حال انجام اند و باید مراقب آن ها باشم. البته این بی نظمی نظم خود را دارد. با وجود این، ترجیح می دهم مؤثر باشم تا مرتب!

چندی پیش بعدازظهر روزی شلوغ روزنامه‌نگاری در برج ترامپ مهمان ما بود. او در تفسیر خود نوشته بود که اغلب دفترهای سازمان ما شلوغ و به
هم ریخته است. البته به این موضوع هم توجه کرده بود که کار گروهی ما تحسین برانگیز و سطح انرژی بچه ها بسیار بالاست. ما هر روز مجبوریم
کارهای بسیاری انجام دهیم و هدفمان نیز همین است. بنابراین، موضوع این نیست که فقط دفتر کار خود را منظم نگاه داریم، مهم آن است که اعضای
گروه سازماندهی شوند وکارها به طور منظم انجام شود.


در محل کار چطور لباس بپوشیم؟


همیشه به خاطر داشته باشید: در خور کاری که می خواهید داشته باشید لباس بپوشید، نه کاری که اکنون دارید. این روزها نحوه ی لباس پوشیدن بعضی از مردم در سرکارشان به راستی تحمل ناپذیر است. شرم آور است. اگر کسی با کتانی و لباس نامرتب یا لباس خیلی رسمی و نامناسب که بیشتر به درد مهمانی های شب می خورد به دفتر کار من بیاید، نمی توانم او
را جدی بگیرم. مردم دوست دارند با کسی کار کنند که مرتب و خوش پوش است و اگر شما شلخته به نظر برسید، به جایی نمی رسید. لباس نقش مهمی در شخصیت هر مرد یا زنی که میخواهد کار کند، بازی می کند.

اگر می خواهید در زندگی موفق باشید، باید از کمد لباس خود شروع کنید. نیازی نیست برای لباس پول هنگفتی خرج کنید، اما باید برای چند دست لباس شیک که بتوانید در طول هفته آن ها را بپوشید، سرمایه گذاری کنید. پول
ساختن پول لازم دارد و لباس خریدن همیشه یک سرمایه گذاری خوب است.
 

mahban

[مدیریت ارشد کتابینو+ مدیر تالار ادبیات بین‌الملل]
پرسنل مدیریت
ارسال‌کننده‌ی برتر ماه
سطح
6
 
تاریخ ثبت‌نام
2024-07-04
نوشته‌ها
3,160
مدال‌ها
10
سکه
18,012
این روزها ظاهر مردم حتی از لباس پوشیدنشان هم بدتر است. ناخن های کثیف و نامرتب، لباس کثیف، بوی بد دهان، موهای نامرتب و بلند،
کفش های خاک گرفته و ریش نزده. تمیز بودن و اصلاح کردن یا دوش گرفتن که هزینه ای ندارد، فقط هر روز کمی از وقتتان را می گیرد. قبل از آن که خانه را ترک کنید خود را در آینه نگاه کنید.

آیا از آنچه به نظر می رسید
راضی هستید؟ اگر ظاهرتان نامرتب باشد، کارتان هم نامرتب خواهد بود.

مردم گاهی از من می پرسند کراوات های قرمزم چه شد؟ هیچ چیز. هنوز آن ها را دارم، فقط تصمیم گرفتم گاهی از رنگ ها و طرح های متنوع استفاده کنم. پس از این که مدتی کراوات قرمز زدم، متوجه شدم بقیه هم مرتب از رنگ قرمز استفاده می کنند، از طرفی، کمی هم خرافاتی بودم و
فکر می کردم کراوات قرمز برایم خوششانسی می آورد. پس از این که روزی در دادگاه تصمیم گیری کراواتم خامه ای شد و از دیدن بقیه ی کراوات قرمزها هم خسته شدم، تصمیم گرفتم برای مدتی دیگر از کراوات قرمز استفاده نکنم.

به سراغ رنگ های دیگر رفتم و از این تصمیم خود بسیار هم خوشحالم.


چطور بین کار و تفریح تعادل ایجاد کنیم؟


اگر در تمام طول هفته فقط به این فکر می کنید که چند روز و چند ساعت و چند دقیقه به تعطیلات آخر هفته مانده است، هرگز یک بیلیونر نیستید و به
احتمال زیاد نخواهید شد. بیلیونرها هرگز آرزو نمی کنند دقایق بگذرد، زندگی بهتر از آن است که آرزو کنیم زودتر بگذرد. من از عبارت «کاش این هفته
زودتر تمام شود.» متنفرم و شما هم اگر می خواهید مثل من فکر کنید، باید از این جمله متنفر شوید.

گاهی آخر هفته ی من شلوغ تر از روزهای کاری هفته ام می شود. من بعضی از بهترین و مهم ترین کارهایم را می گذارم برای آخر هفته که صدای تلفن ها
خاموش می شود و دستگاه فکس غژغژ نمی کند. برای مثال، چند هفته ی پیش قرار بود آخر هفته در مراسم دعوت و تبلیغ برای برگزاری مسابقات المپیک ۲۰۱۲ در نیویورک مشعل المپیک را در راهپیمایی به دست بگیرم که البته مایه ی افتخار من بود تا بخشی از این مراسم باشم و به زحماتی که نیویورک برای برگزاری این مراسم می کشد افتخار می کنم.

به هر حال، همان روز هم باید برای فیلمبرداری سه صحنه از برنامه ی تلویزیونی کارگاه کارآموزی خود به استودیو می رفتم و در مجلس ختمی هم شرکت می کردم. همه ی این کارها باید روز شنبه انجام می شد، علاوه بر این باید وضعیت چند ملک را مرور می کردم و چند تماس تلفنی مهم هم می گرفتم.
 
بالا