به انجمن رمان نویسی بوکینو خوش آمدید.

بوکینو با هدف ترویج فرهنگ کتاب و کتاب‌خوانی ایجاد شده‌ است و همواره در تلاشیم تا فضایی با کیفیت و صمیمیت را خدمت شما ارائه دهیم. با بوکینو، طعم شیرین و لذت‌بخش موفقیت را بچشید!

ثبت‌نام ورود به حساب کاربری
  • نويسندگان گرامی توجه کنید: انجمن بوکینو تابع قوانین جمهوری اسلامی ایران می‌باشد؛ لذا از نوشتن آثار غیراخلاقی و مبتذل جداً خودداری کنید. در صورت عدم رعایت قوانین انجمن، آثار شما حذف خواهد شد. در صورت مشاهده هرگونه تخلف، با گزارش کردن ما را یاری کنید.
    (کلیک کنید.)
  • قوانین فعالیت و ارسال محتوا در انجمن بوکینو
    (کلیک کنید.)
  • انجمن مجهز به سیستم تشخیص کاربران دارای چند حساب کاربری می‌باشد؛ در صورت مشاهده حساب کاربری شما مسدود می‌گردد.
  • باز کردن گره‌ از یک ماجرای جنایی، زمانی راحت است که شواهد و مدارک کافی داشته باشیم یا حداقل کسی باشد که بتواند با حرف‌هایش، ما را به کشف حقیقت نزدیک‌تر کند؛ اما اگر تمام افراد به قتل رسیده باشند، چه؟!
    رمان - کاراکال | حدیثه شهبازی کاربر انجمن بوکینو

انگیزشی چگونه مثل یک بیلیونر فکر کنیدهر آنچه که می خواهید درباره موفقیت، املاک و زندگی بدانید/ دونالد جی. ترامپ _ ' مترجم: الهام شریف ' تایپیست : " mahban"

mahban

[مدیریت ارشد کتابینو+ مدیر تالار ادبیات بین‌الملل]
پرسنل مدیریت
ارسال‌کننده‌ی برتر ماه
سطح
6
 
تاریخ ثبت‌نام
2024-07-04
نوشته‌ها
3,160
مدال‌ها
10
سکه
18,012
من عاشق وسایل «مایز ون د رو» هستم، اما نشستن روی صندلی های آن را دوست ندارم. مبلمان در عین زیبایی باید راحت هم باشد. هر کارخانه ای با هر نام و نشانی که ترکیب این دو را با هم به من بدهد بهترین است.

بهترین عتیقه جات: عتیقه جات مارک خاصی ندارند و در دست دلالان عتیقه پراکنده اند. جمع کردن عتیقه هنر است و من به دنبال بهترین و معتبرترین فروشندگان می روم. گاهی تفاوت بین جنس اصل و ِ بنجل به ظاهر زیبا یک نقطه است و یک عتیقه شناس خوب مانع از اتلاف وقت و پول شما می شود.

بهترین شامپو: بهترین شامپو هداندشولدرز است.

بهترین کتاب: من دو کتاب خوب دارم، هنر معامله و چگونه ثروتمند شویم، و هر دو نوشته ی دونالد جی ترامپ!

بهترین بستنی: بستنی محبوب من طعم وانیل ـ گیلاس هاگن داز است و از آن جا که دوستدار پر و پا قرص بستنی هستم، تا به حال بستنی های زیادی را امتحان کرده ام. شاید وقتی مغازه ی بستنیفروشی خود را باز کردم، رقیب هاگن داز شدم.


نقاط دیدنی جهان


بیلیونرها اغلب به مکان های خاص و برگزیده سفر می کنند، شما هم باید همین طور باشید. هیچ دلیلی برای خانه ماندن وجود ندارد. دنیا زیباتر از آن
است که فرصت دیدن آن را از خود بگیرید. من آرزو داشتم می توانستم بیشتر سفر کنم، البته شاید به این علت باشد که در خانه به اندازه ی کافی تفریح دارم. به هر حال، وقتی تصمیم میگیرید به مسافرت بروید، دنبال
کلمه ی «استثنایی» باشید.

مطمئن باشید که بهترین مکان را برای سفر انتخاب می کنید. اگر می خواهید مثل یک بیلیونر فکر کنید، نباید از کلماتی مثل استثنایی و منحصر به فرد بترسید. استثنایی را با گران اشتباه نگیرید.‌ استثنایی بودن درباره ی نگاه متفاوت، علایق و سلیقه های خاص، و تجربه های متفاوت است. حتی اگر پول کافی برای چنین سفرهایی ندارید، چرا خود را برای آن آماده نکنید؟

چگونه وقتی هواپیمای شخصی ندارید، مجلل سفر کنید؟ برای این که سفرباشکوهی داشته باشید، نیازی نیست کشتی تفریحی یا هواپیمای اختصاصی داشته باشید. البته سفر مجلل اغلب پول بسیار زیادی می خواهد، اما علاوه بر آن ذهنیت یا آمادگی ذهنی خاص خود را‌ نیز می طلبد
 

mahban

[مدیریت ارشد کتابینو+ مدیر تالار ادبیات بین‌الملل]
پرسنل مدیریت
ارسال‌کننده‌ی برتر ماه
سطح
6
 
تاریخ ثبت‌نام
2024-07-04
نوشته‌ها
3,160
مدال‌ها
10
سکه
18,012
که به دست آوردن آن هزینه ای ندارد. اولین نکته این است: به جایی سفر کنید که راحت باشید. غیرممکن است وقتی جایی هستید که جانتان در خطر
است یا آب و هوای آن تحمل ناپذیر است یا نمی توانید غذای آن جا را بخورید و مریض می شوید، بتوانید سفر باشکوه یا خوبی داشته باشید. فقط به
خاطر یک پیشنهاد قیمت عالی به جایی که نمی شناسید سفر نکنید.

یک روز سفر به جنوب فرانسه بسیار آرامش بخش تر و به یاد ماندنی تر از یک تابستان کامل سفر به سوراخی در جهنم است. وقتی می خواهید برای سفر
برنامه ریزی کنید از مغزتان استفاده کنید. بد نیست که دنبال پیشنهاد ارزان باشید، اما گاهی مجبورید برای لذت بردن پول خرج کنید و طفره رفتن از این کار نه فقط ممکن است پول شما را هدر بدهد، بلکه ممکن است
جانتان را هم به خطر بیندازد.

من فقط به مکان هایی سفر می کنم که آب جاری و تسهیلات عالی دارد. برعکس دو پسرم علاقه ای به طبیعت وحشی ندارم. هیچ وقت این نیاز را در خودم ندیده ام که از کوه بالا بروم و یا از رودخانه ای خروشان پایین‌بپرم. چه لزومی دارد از اورست بالا برویم، وقتی میتوانیم آن را از تلویزیون تماشا کنیم یا در کتاب ها ببینیم. من همیشه می گویم با طبیعت نباید جنگید؛ چون، در نهایت او پیروز خواهد شد! به نظر من، شما در یک
هتل امن بسیار راحت تر خواهید بود .

خلاصه اگرچه من در زمینه ی کوه و دشت و صحرا سررشته ای ندارم، اما وقتی سخن از هتل و مجموعه ی تفریحی در میان باشد می دانم چه می گویم. در این جا چند نکته وجود دارد که وقتی سفر می کنید یا قصد سفر
دارید به دردتان می خورد.

۱ .هیچ وقت چمدان های زیاد و سنگین با خود به سفر نبرید تا مجبور نباشید‌ آن را به بار تحویل دهید؛ چون، اگر گم شود و یا دیر به دستتان برسد که اغلب از این اتفاق ها می افتد حسابی گرفتار می شوید. برای مثال، اگر قرار
مهمی داشته باشید چطور و از کجا می خواهید لباس رسمی و شیک مورد نظر و مناسب خود را پیدا کنید.

۲ .در یک هتل خوب اقامت کنید، بویژه وقتی قرار است ملاقات کاری داشته باشید. مطمئن باشید هتلی که در آن اقامت دارید، برداشت مردم از شما را تحت تأثیر قرار می دهد. اگر می خواهید تجارت یا محصول خود را تبلیغ کنید، هرگز در هتلی بی ستاره یا متل نمانید.

۳ .کت و شلوار یا لباس خود را اتو کنید. اولین کاری که بعد از رسیدن به هر هتلی می کنید، باید همین باشد. اغلب هتل ها خشک شویی دارند و هیچ
بهانه ای جز شلختگی و بی مبالاتی پیدا نمی کنید که چروک بودن لباس های تان را با آن توجیه کنید.
 

mahban

[مدیریت ارشد کتابینو+ مدیر تالار ادبیات بین‌الملل]
پرسنل مدیریت
ارسال‌کننده‌ی برتر ماه
سطح
6
 
تاریخ ثبت‌نام
2024-07-04
نوشته‌ها
3,160
مدال‌ها
10
سکه
18,012
۴ .کفش و لباس گلف یا ورزش خود را همراه بیاورید. شما هرگز نمی دانید که چه وقت ممکن است به بازی مهمی دعوت شوید. ممکن است بتوانید لوازم ورزش پیدا کنید، اما کفش و لباس مناسبتان را نه!

۵ .همیشه قبل از حرکت مقدمات رسیدن خود از فرودگاه به هتل را فراهم کنید. اگر بخواهید از فرودگاه تاکسی بگیرید، ممکن است مجبور شوید
زمان و پول بیشتری صرف کنید. شاید در فرودگاه های شلوغ ساعت ها معطل شوید. پس پیشاپیش برای رسیدن به هتل برنامه ریزی کنید.

۶ .قبل از رسیدن از منشی یا همکاران خود بخواهید با هتل تماس بگیرندِ و مدیران ِ خوب هتل های خوب زمان ورود و خروج ورود شما را اطلاع دهند.
همه ی مهمانان را می دانند و اگر باهوش باشند از شما استقبال بهتری خواهند کرد.


چه کنیم که در هتل مثل اعیان زاده ها با ما رفتار کنند؟


بهترین راه برای این که در هتل با شما مثل اعیان زاده ها رفتار کنند، خوب انعام دادن است. به خدمتکاری که چمدان های تان را به اتاقتان می آورد خوب انعام بدهید. به متصدی پذیرش که برای تان رستوران یا مکان دیگری رزرو کرده است خوب انعام بدهید و بالاخره به خدمه ای که اتاقتان را تمیز می کنند خوب انعام بدهید. به این ترتیب، اگر برای تحت تأثیر قرار دادن یک‌مشتری یا دوست ویژه رزرو بهترین رستوران شهر را بخواهید یا به سرعت به تاکسی نیاز داشته باشید، خدمه ی هتل از هیچ تلاشی برای تان فروگذار
نمی کنند.

بهترین راه برای قضاوت کردن درباره ی یک هتل تمیز بودن آن است. اگر وارد اتاق یک هتل شدید و دیدید کثیف است، سریع تسویه حساب کنید و بیرون بیایید. اتاق های یک هتل باید فوق العاده تمیز و مرتب باشند. اگر شما به نصیحت من گوش می کنید و دنبال یک هتل مجلل هستید که پول فوق العاده ای هم باید برای آن بپردازید؛ به هیچ وجه کثیفی و بی نظمی را
تحمل نکنید. افراد با تجربه ی هتل در این مواقع بلدند که پیشنهاد اتاق بهتر یا به قول خودشان دولوکس بدهند و خوب می دانند چطور سر قیمت با شما کنار بیایند. شما باید اتاق دیگری بگیرید و هیچ خجالتی هم از نارضایتی یا اعتراض خود نکشید. در این موارد اعتراض نکردن خجالت دارد! اگر بخواهید چند شب در هتل بمانید، احتمال داشتن اتاق بهتر و حتی با نرخ
پایین تر بیشتر است. اگر وارد اتاق هتل شدید و از چیزی که دیدید بدتان‌آمد، اعتراض کنید. خجالت نکشید و به خدمه هم شکایت نکنید. مدیر هتل را
 

mahban

[مدیریت ارشد کتابینو+ مدیر تالار ادبیات بین‌الملل]
پرسنل مدیریت
ارسال‌کننده‌ی برتر ماه
سطح
6
 
تاریخ ثبت‌نام
2024-07-04
نوشته‌ها
3,160
مدال‌ها
10
سکه
18,012
بخواهید، من به شما قول می دهم که او رسیدگی خواهد کرد. می توانید اتاق درجه ی یک بزرگ تر و تمیزتری بگیرید. اگر هتل پر بود، حداقل این است که
می توانید تخفیف بگیرید.

بسیاری از مردم خجالت می کشند اعتراض یا شکایت کنند، اما بدانید که نه شما و نه کارکنان هتل نمی خواهند که شما ناراضی یا ناراحت باشید. در آخر این که شما باید انتظار داشته باشید کارمندان هتل مؤدب، خوشرو و پذیرای شما باشند. ممکن است شما خسته و درب و داغان از پروازی طولانی و سخت یا از جلسه ای کسل کننده آمده باشید، این جاست که کارکنان هتل وظیفه دارند بسیار مؤدب و با روی باز از شما پذیرایی کنند.
اگر این طور نباشد، بدانید که به هتل خوبی نیامده اید.


چطور در یک رستوران بهترین خدمات را دریافت کنیم؟


قبل از رفتن به رستوران بهتر است صاحب آن، سر پیشخدمت و‌ پیشخدمت های آن را بشناسید. برخی از افراد مورد علاقه ی من در نیویورک
رستوران دار هستند:
جان - جورج وانگرشتین که نابغه ای است در نوع خود‌ بی نظیر و صاحب رستوران جان ـ جورج در هتل بین المللی ترامپ، سریو
ماکیونی که صاحب رستوران ِ ل سیرک است و گیوسپی سیپریانی.

من می دانم که آن ها چقدر به کیفیت و نوآوری اهمیت می دهند. در آشپزی و مهمان نوازی هنرمندانی قابل هستند و بالاخره هرگز نمی گذارند مشتری ناراضی از رستوران خارج شود. در دنیا افراد کمی وجود دارند که در سطح‌ آن ها باشند. در نیویورک رستوران داران زیادی هستند که می توانند با نگاه کردن به سریو، جان ـ جورج و گیوسپی چیزهای زیادی یاد بگیرند. اگر توانایی مالی رفتن به این گونه رستوران ها را ندارید، باز هم باید از همین قاعده پیروی کنید.

من در حال ساختن یک زمین گلف در بدمینستر نیوجرسی هستم. هر وقت به آن جا می روم، پیتزا بدمینستر تنها جایی است که در آن غذا می خورم، سه دقیقه تا زمین گلف من فاصله دارد و بهترین پیتزایی است که تا به حال خورده ام. مردی که مدیر آن جاست و افرادی که در آن رستوران کار می کنند و بعضی از آن ها به سختی انگلیسی حرف
می زنند، مثل شاهزاده با شما رفتار می کنند. در هر سطح رستورانی می توانید خدماتی عالی دریافت کنید. شما فقط باید بدانید چطور آن جا را پیدا کنید.

یک راه دیگر برای گرفتن خدمات خوب از رستوران این است که فکر کنید مهمان آن رستوران هستید و همان طور که با میزبان خود رفتار می کنید با مدیر رستوران و پیشخدمت ها رفتار کنید. همیشه به خاطر داشته باشید هر
 

mahban

[مدیریت ارشد کتابینو+ مدیر تالار ادبیات بین‌الملل]
پرسنل مدیریت
ارسال‌کننده‌ی برتر ماه
سطح
6
 
تاریخ ثبت‌نام
2024-07-04
نوشته‌ها
3,160
مدال‌ها
10
سکه
18,012
قدر هم برای یک غذا در رستوران پول بپردازید، باز هم مهمان آن رستوران هستید. اگر مثل مهمان رفتار کنید، مثل مهمان هم از شما پذیرایی می شود.


چطور مجتمع تفریحی خوبی پیدا کنیم؟


برای این که بتوانید هتل یا مجموعه ی تفریحی بی نظیری پیدا کنید، باید از افراد مطمئن که به تازگی سفر کرده اند سؤال کنید. جو سینک از آن افرادی است که مرتب در حال سفر است و همیشه در مورد این که کجا و چه چیز‌ بهترین است، نظرهای صادقانه ای می دهد. اگر از جایی به راستی تعریف کند، من آن محل را در فهرست ذهنی نقاط تفریحی خود می گذارم تا روزی‌به آن جا بروم. گاهی هم به تبلیغات مجله ها نگاهی می اندازم تا ببینم پیشنهاد ویژه ای به چشم می خورد یا نه.

چندی پیش در هتل بورلی هیلز با داگ ملاقات کردم و او از برنامه های جدید خود برای سفر خبر داد که شامل دبی، امریکای جنوبی، ژنو، پاریس و دیگر شهرهای اروپایی می شد. من به شخصه خیلی خوش اقبال هستم که برای پیدا کردن یکی از زیباترین نقاط روی کره ی زمین که باشگاه مارالاگو در پام بیچ فلوریداست، مجبور نیستم مسافت زیادی طی کنم.

ملانیا هم آن جا را بیش از هر جای دنیا دوست دارد. او بارها به جنوب فرانسه، پورتوفینو، لیک کومو و دیگر نقاط زیبای جهان سفر کرده است، اما مارالاگو را به آن ها ترجیح می دهد. من هم
همین طور!


آداب معاشرت ، چطور انعام بدهیم؟


به نظر من، انعام دادن همیشه خوب است مگر وقتی که خدمات به راستی بد باشد. شما باید همیشه پانزده الی بیست درصد به پیشخدمتها انعام بدهید. من اگر صلاح باشد، همیشه به سرپیشخدمت انعام ویژه هم می دهم. اگر عادت دارید همیشه به یک رستوران بروید و نمی خواهید انعام بدهید باید انتظار ارائه ی خدمات بد را هم داشته باشید. در دیگر جوانب زندگی
روزمره ممکن است انعام دادن افراد را گیج کند، اما من همیشه می گویم «هر چه بیشتر بهتر». می دانم که پیش از این ذره ذره پول جمع کردن را تشویق کرده ام، اما شما باید به کارگران و خدمتکاران به چشم همکاران
تجارت زندگی خود نگاه کنید. کارهای خدماتی به هیچ وجه آسان نیستند و
 

mahban

[مدیریت ارشد کتابینو+ مدیر تالار ادبیات بین‌الملل]
پرسنل مدیریت
ارسال‌کننده‌ی برتر ماه
سطح
6
 
تاریخ ثبت‌نام
2024-07-04
نوشته‌ها
3,160
مدال‌ها
10
سکه
18,012
کارگران قشر زحمتکش، صبور و مؤدب جامعه ی امروزند که باید از آن ها درس بگیریم. شما باید به رانندگان شخصی، رانندگان تاکسی، نظافت کنندگان دستشویی، دربان ها، نگهبان ها، خدمتکاران هتل، نظافت کنندگان هتل یا منزل و این قبیل افراد حداقل چند دلار و در صورت
توان خیلی بیشتر انعام بدهید.

اگر کسی کاری انجام می دهد که زندگی را‌ برای شما آسان تر می کند باید به او خیلی انعام بدهید. من فکر می کنم یک شاخص بارز آدم بازنده این است که نتواند خوب انعام بدهد.


چطور در مهمانی ها حاضر شویم؟


یادم می آید پیش از این، به اندازه ی این روزها، به مهمانی دعوت نمی شدم.اکنون با دعوت های تمام نشدنی احاطه می شوم. گاهی فقط یک شب به
پنج یا شش مهمانی دعوت می شوم، اما در بسیاری از آن ها شرکت نمی کنم. وقتی جوان تر و ناشناخته تر بودم، از شرکت در مهمانی هایی که حدس می زدم جزو مهمانان حاشیه ای هستم، اجتناب می کردم. به هیچ وجه
خوب نیست در مهمانی ای شرکت کنید که از شما چندان استقبالی نمی شود. اگر جایی دعوت شدید، خیلی زود در مهمانی حاضر نشوید و خیلی دیر مهمانی را ترک نکنید. من وقتی می بینم یک مهمانی فقط به خاطر سه - چهار مهمان بی توجه که نمی خواهند بروند تمام نمی شود، خیلی تعجب می کنم.

همچنین افراط در هر کاری و رفتار نامناسب، بلیت یکسره ی شما برای ورود به فهرست سیاه است. اگر می خواهید در یک مهمانی راجع به موضوعی حرف بزنید، بهتر است به خوبی بدانید درباره ی چه چیزی حرف می زنید و این که آیا آن موضوع برای بقیه جذابیت دارد یا نه. به تازگی در مهمانی ای مجبور شدم به صحبت های خانمی گوش دهم که اصرار داشت به همه بگوید که اطلاعات او درباره ی
یات خیلی زیاد است. از بداقبالی این خانم، چند تن از جمله خودم که به صحبت های او گوش می کردیم، یات داشتیم. ما همگی مؤدب بودیم و اجازه دادیم ایشان به اظهار فضل خود ادامه دهند. همه می دانستیم که این خانمِ «من همه چیز را می دانم» افراد اشتباهی را برای تحت تأثیر قرار دادن انتخاب کرده است.

اگر آن خانم می دانست که درباره ی چه چیزی حرف می زند، این را هم می دانست که دومین روز بزرگ زندگی هر مرد روزی
است که یات می خرد و البته اولین روز بزرگ زندگی یک مرد روزی است که آن را می فروشد!
 

mahban

[مدیریت ارشد کتابینو+ مدیر تالار ادبیات بین‌الملل]
پرسنل مدیریت
ارسال‌کننده‌ی برتر ماه
سطح
6
 
تاریخ ثبت‌نام
2024-07-04
نوشته‌ها
3,160
مدال‌ها
10
سکه
18,012
چطور یک مکالمه را شروع و تمام کنیم ؟

علاقه مند بودن دیگران را نیز علاقه مند میکند. اگر شما این قانون ساده را به خاطر داشته باشید، دیگر در هیچ مکالمه ای مشکل نخواهید داشت. من به طور ذاتی اجتماعی هستم، اما برای افراد درون گرا نیز راه حلی ساده وجود دارد و آن است که بیشتر شنوا و کنجکاو باشد.

مطالبی را بپرسند که رشته ی مکالمه به دست طرف مقابل بیفتد. از آن گذشته، اغلب مردم
عاشق این هستند که حرف زدن خودشان را بشنوند. پس، اگر خجالتی هستید، اجازه دهید طرف مقابل مکالمه را انجام دهد. از بیشتر مردم اگر درست سؤال کنید هیجان زده و مشتاق می شوند و فراموش نکنید که کم حرف زدن بهترین راه یادگیری است. برای من به ندرت روزی وجود دارد که در آن پنج تا ده دقیقه مکالمه ای نداشته باشم که
نگاه مرا به دنیا تغییر ندهد.

برای تمام کردن مکالمه اگر نمی ترسید که به شما برچسب رک یا بی پروا بزنند، می توانید مکالمه را به سرعت تمام کنید. دیگر راه های خاتمه دادن به مکالمه، ادامه ندادن به آن، کمی جابه جا شدن، وانمود کردن به این که
آشنایی را دیده اید و یا خیلی ساده با گفتن «از مصاحبت با شما خوشحال شدم.»، «روز خوبی داشته باشید.» و غیره است. تمام کردن مکالمه ی تلفنی خیلی ساده تر است؛ چون، طرف مقابل صورت و حالت شما را نمی بیند.

من از اغلب مکالماتم لذت می برم، بویژه از مکالمه با پیمانکاران و از آن جا که من هر روز باید با افراد زیادی صحبت کنم، اغلب مردم باملاحظه اند و مرا در مکالمات طولانی گیر نمی اندازند. بیشتر افراد این موضوع را درک
می کنند و به آن ها هم که متوجه نمی شوند خیلی ساده می گویم که مجبورم بروم. هیچ کس از تند بودن خوشش نمی آید، اما گاهی مجبوریم تند و
بی پروا باشیم. در غیر این صورت، بقیه با بی ملاحظگی وقت و انرژی شما را با مکالمات کوتاه و بلند تلف می کنند.


چطور هدیه ای خوب بدهید؟


هیچ وقت برای کسی چیزهای متداول نخرید. این کار اتلاف پول است و ژست شما را هم در عرض چند ثانیه از بین می برد. هدیه دادن باید با فکر و برنامه ریزی باشد. باید علاقه ی شما به را*ب*طه با فرد را منعکس کند. هدیه خریدن وقت می خواهد. هیچ وقت سر راه دیدن کسی تصمیم نگیرید برایش هدیه بخرید. همیشه از قبل برنامه ریزی کنید. اگر موقع خرید چیزی در‌ نظرتان نیست، از فروشنده بخواهید به شما کمک کند؛ بویژه وقتی می خواهید برای جنس مخالف هدیه بخرید.
 

mahban

[مدیریت ارشد کتابینو+ مدیر تالار ادبیات بین‌الملل]
پرسنل مدیریت
ارسال‌کننده‌ی برتر ماه
سطح
6
 
تاریخ ثبت‌نام
2024-07-04
نوشته‌ها
3,160
مدال‌ها
10
سکه
18,012
من همیشه کاتالوگ های برگدروف گودمن، تیفانی، لویی ویتون و دیگر طراحان خوب را نگاه می دارم و به آن ها نگاه می کنم تا بدانم چه چیزی جدید است و چه چیزی مد شده است. بیشتر اوقات وقتی وارد یک مغازه می شوم و چیزی چشمم را می گیرد، سریع آن را می خرم و برای روز مبادا نگاه می دارم.


چطور صریح باشیم؟


من یک نیویورکی هستم و اشتباهات را همان طور که هستند میگویم. با مردم صریح و بی پرده حرف بزنید تا آن ها هم با شما بی پرده سخن بگویند.
البته گاهی در محافل اجتماعی حساس تر باید موقعیت را درک کنید و جریان را به حال خود رها کنید. بسیاری از اوقات هم در کار و هم در زندگی، من از مردم حرف هایی می شنوم که به کلی و به طور احمقانه ای غلط است، اما احساس می کنم تصحیح کردن آن ها کاری اشتباه است و فقط وقتم را تلف می کنم.

گاهی فقط می توانید خیلی ساده بگویید «من طور دیگری شنیده ام، باز هم خودتان پرس و جو کنید!» و بروید. تا می توانید از بحث و جدل خودداری کنید؛ چون، اغلب مواقع ارزش تلف کردن وقت و انرژی شما را ندارد. بیشتر مردم تصحیح شدن را دوست ندارند و با شما مجادله می کنند.

من هر روز صدها کار دارم که باید آن ها را درست کنم و درست کردن بقیه به نظرم بی فایده و غیرممکن است. من
می گذرم و می گذارم بقیه وقتشان را تلف کنند. وقتی می گویم و گوش نمی دهند، چه کاری از دستم بر می آید. بالاخره مردم خودشان را اصلاح خواهند کرد.


چطور از کسی انتقاد کنیم؟


بهتر است تا می توانید از انتقاد کردن دیگران اجتناب کنید. تمجید و تعریف بهتر از انتقاد عمل می کند و گاهی سکوت بهترین نوع انتقاد است. من
افرادی را می شناسم که حرف های بدی به من و درباره ی من زده اند، اما خودشان تحمل انتقاد ندارند. بیشتر مردم مثل خیابانی یک طرفه اند و بهتر
است وقت خود را در خلاف جهت آن ها تلف نکنید. اگر سکوت کنید، مردم بالاخره بدون دخالت شما هم به اشتباه خود پی خواهند برد. ساده ترین راه
انتقاد کردن، فرصت دادن به افراد برای جبران شکستشان است .
 

mahban

[مدیریت ارشد کتابینو+ مدیر تالار ادبیات بین‌الملل]
پرسنل مدیریت
ارسال‌کننده‌ی برتر ماه
سطح
6
 
تاریخ ثبت‌نام
2024-07-04
نوشته‌ها
3,160
مدال‌ها
10
سکه
18,012
چطور «نه» بگوییم؟


یاد گرفتن این که چطور پاسخ «نه» بدهیم، یکی از حیاتی ترین ویژگی ها برای فکر کردن مثل یک بیلیونر است.

ما هر روز و هر لحظه با انواع و
اقسام تقاضاها، تقاضا برای پول، وقت، لطف و غیره روبه رو می شویم. ما باید یاد بگیریم چطور اغلب اوقات «نه» بگوییم، مگر به تقاضاهای باارزش و فرصت های فوق العاده. وقتی سخن از «نه» گفتن در معاملات به میان می آید، من همیشه درس باارزشی را به یاد می آورم که یکی از وکلایم به من آموخت: اطلاعاتی را که در اختیارتان قرار می گیرد تجزیه کنید و عصاره ی آن را بیرون بکشید.

وکلا در این کار خبره اند و خوب بلدند از اطلاعات پیچیده، ل*ب مطلب را بیرون بکشند. این مهارت را باید در خود پرورش دهید. همیشه وقتی مفاد یک قرارداد یا معامله را می خوانید با
استفاده از پیشوند «به عبارت دیگر ...» آن را به زبان دیگری برای خود ترجمه کنید و سپس بقیه ی جمله را با آن تعبیر یا تفسیر کنید.

با استفاده از این زبان، به تدریج شروع به دیدن و درک کردن ظرافت هایی می کنید که پیش از این برای تان روشن نبود. اگر شما بتوانید متنی را به زبان ساده تر تجزیه کنید، متوجه می شوید که یک معامله چقدر به نفع یا ضرر شما خواهد بود. وقتی شما همه ی جمع و تفریق ها را در ذهن خود داشته باشید، در صورت لزوم «نه» گفتن بسیار ساده تر خواهد بود.

شاید به نظرتان عجیب بیاید اما وقتی مردم با شما مهربان و از موضع ضعف نیستند، تقاضای آن ها را صادقانه بپذیرید. من وقتی مردم مهربان نیستند راحت ترم؛ چون، می دانم کنترل آن ها آسان تر است. سرسخت بودن و «نه» گفتن به کسی که ضعیف است، سخت تر است و نیز به آدم بداخلاق راحت تر می توان «نه» گفت.


پایان ......
 
بالا