mahban
[مدیریت ارشد کتابینو+ مدیر تالار ادبیات بینالملل]
پرسنل مدیریت
مدیر ارشد سایت
مدیریت رسمی
عکاس انجمن
برترین کاربر ماه
ارسالکنندهی برتر ماه
سطح
3
تکامل خوردنی ها
مردم کارخانه ای سه طبقه است. گفتیم سه گونه خوردنی وجود دارد که از سه در متفاوت وارد می شوند. نخستین گونه خوردنی چیزی است که ما معمولا به آن خوراک می گوییم: نان، گوشت و این و آن هر گونه خوردنی یک "دو" است. در ارگانیسم "دو" به نت های دیگر می رسد. هر دو این امکان را دارد که در معده به "ر" دگرگون شود، معده جایی است که خوردنی ها ارتعاشات و غلظتشان را تغییر می دهند تا به "ر" دگرگون شوند. این مواد به شکلی شیمیایی دگرگون می شوند، با هم در می آمیزند و از راه آمیزه های خاصی به "ر" می رسند. "ر" هم این امکان را دارد که به "می" برسد. اما``می`` نمی تواند به خودی خود تکامل یابد، اکتاو دوم به "می" اکتاو نخست کمک می کند تا به ``فا``برسد، و پس از آن به تکامل خود ادامه دهد. در همین نقطه، اکتاو دوم نیز نیازمند کمک از اکتاو بالاتر است، از نتی متعلق به اکتاو سوم، یعنی از گونه سوم خوردنی - اکتاو "تأثيرات" - کمک می گیرد.
به این ترتیب، اکتاو نخست به "سی" تکامل می یابد. ماده نهایی که ارگانیسم مردمی می تواند از آنچه که همیشه خوراک نامیده می شود، تولید کند، همین سی است، برای همین تکامل یک تکه نان به "سی" می رسد. اما "سی" نمی تواند در مردم معمولی بیشتر تکامل یابد. اگر "سی ``می توانست تکامل یابد و به اکتاو تازه برسد، می شد کالبد تازه ای در تن مان بسازیم. این نیازمند شرایط خاص است. مردم به تنهایی نمی تواند مردم تازه ای بشود؛ برای این منظور به آمیزه های درونی خاصی نیاز است.
مردم کارخانه ای سه طبقه است. گفتیم سه گونه خوردنی وجود دارد که از سه در متفاوت وارد می شوند. نخستین گونه خوردنی چیزی است که ما معمولا به آن خوراک می گوییم: نان، گوشت و این و آن هر گونه خوردنی یک "دو" است. در ارگانیسم "دو" به نت های دیگر می رسد. هر دو این امکان را دارد که در معده به "ر" دگرگون شود، معده جایی است که خوردنی ها ارتعاشات و غلظتشان را تغییر می دهند تا به "ر" دگرگون شوند. این مواد به شکلی شیمیایی دگرگون می شوند، با هم در می آمیزند و از راه آمیزه های خاصی به "ر" می رسند. "ر" هم این امکان را دارد که به "می" برسد. اما``می`` نمی تواند به خودی خود تکامل یابد، اکتاو دوم به "می" اکتاو نخست کمک می کند تا به ``فا``برسد، و پس از آن به تکامل خود ادامه دهد. در همین نقطه، اکتاو دوم نیز نیازمند کمک از اکتاو بالاتر است، از نتی متعلق به اکتاو سوم، یعنی از گونه سوم خوردنی - اکتاو "تأثيرات" - کمک می گیرد.
به این ترتیب، اکتاو نخست به "سی" تکامل می یابد. ماده نهایی که ارگانیسم مردمی می تواند از آنچه که همیشه خوراک نامیده می شود، تولید کند، همین سی است، برای همین تکامل یک تکه نان به "سی" می رسد. اما "سی" نمی تواند در مردم معمولی بیشتر تکامل یابد. اگر "سی ``می توانست تکامل یابد و به اکتاو تازه برسد، می شد کالبد تازه ای در تن مان بسازیم. این نیازمند شرایط خاص است. مردم به تنهایی نمی تواند مردم تازه ای بشود؛ برای این منظور به آمیزه های درونی خاصی نیاز است.