mahban
[مدیریت ارشد کتابینو+ مدیر تالار ادبیات بینالملل]
پرسنل مدیریت
مدیر ارشد سایت
مدیریت رسمی
عکاس انجمن
برترین کاربر ماه
ارسالکنندهی برتر ماه
سطح
3
جادوگران کسانی بودند که با این قوانین همگانی آشنایی داشتند و می دانستند چگونه از آنها سود جویند. ما جادوی سفید داریم و جادوی سیاه جادوی سفید از شناخت و معرفت در جهت خوبی و نیکی سود می جوید، جاودی سیاه از این شناخت در جهت دیوسرشتی و بدی سود می جوید برای مقاصد خودخواهانه خودش. مانند دانش بزرگ، جادو که از دورترین دوران وجود داشته، هرگز از بین نرفته، و شناخت و دانش همیشه یکی است. تنها شکلی که این شناخت و دانش در آن بیان می شود و انتقال می یابد، بسته به مکان و دوره زمانی تغییر می کند. برای نمونه، ما اکنون به زبانی سخن می گوییم که دویست سال دیگر همین نخواهد بود، و دویست سال پیش هم همین زبان نبوده است. به همین سان، قالبی که دانش بزرگ در آن بیان می شود به سختی برای نسلهای بعدی دریافتنی است و بیشتر به شکلی لفظی فهمیده می شود. به این ترتیب درونمایه درونی برای بیشتر مردم نامفهوم است.
در تاریخ مردمی ما دو خط موازی و خود مختار تمدن را می بینیم راز و رمزگرا (اسوتریک) و غیر آن ( اگزوتریک) بدون هیچ تغییری همیشه یکی بر دیگری چیره می شود و تکامل می یابد، در حالی که دیگری محدود می شود دوره ای از تمدن رازور مزگرا وقتی فرا می رسد که شرایط بیرونی مطلوب باشد، هم از لحاظ سیاسی و هم غیره، سپس دانش و معرفت که در قالب آموزه ای پوشانده میشود که با شرایط زمان و مکان همخوانی دارد، همه گیر می شود مسیحیت به این صورت بود. اما در حالی که برای عده ای دین به عنوان مایه رهبری خدمت می کند برای بقیه، تنها پاسبان است، مسیح هم جادوگر و هم مردی اهل دانش و معرفت بود.
او خدا نبود، یا بهتر است گفته شود خدا بود، اما در سطحی معین معنا و اهمیت راستین بسیاری از رویدادها در انجیل اکنون کمابیش از یاد رفته است. برای نمونه، آخرین شام به خودی خود چیزی بسیار متفاوت از آن است که مردمان معمولا گمان می برند. چیزی که مسیح با نان و شر*اب درآمیخت و به روهروانش داد، به راستی خونش بود.
در تاریخ مردمی ما دو خط موازی و خود مختار تمدن را می بینیم راز و رمزگرا (اسوتریک) و غیر آن ( اگزوتریک) بدون هیچ تغییری همیشه یکی بر دیگری چیره می شود و تکامل می یابد، در حالی که دیگری محدود می شود دوره ای از تمدن رازور مزگرا وقتی فرا می رسد که شرایط بیرونی مطلوب باشد، هم از لحاظ سیاسی و هم غیره، سپس دانش و معرفت که در قالب آموزه ای پوشانده میشود که با شرایط زمان و مکان همخوانی دارد، همه گیر می شود مسیحیت به این صورت بود. اما در حالی که برای عده ای دین به عنوان مایه رهبری خدمت می کند برای بقیه، تنها پاسبان است، مسیح هم جادوگر و هم مردی اهل دانش و معرفت بود.
او خدا نبود، یا بهتر است گفته شود خدا بود، اما در سطحی معین معنا و اهمیت راستین بسیاری از رویدادها در انجیل اکنون کمابیش از یاد رفته است. برای نمونه، آخرین شام به خودی خود چیزی بسیار متفاوت از آن است که مردمان معمولا گمان می برند. چیزی که مسیح با نان و شر*اب درآمیخت و به روهروانش داد، به راستی خونش بود.