mahban
[مدیریت ارشد کتابینو+ مدیر تالار ادبیات بینالملل]
پرسنل مدیریت
مدیریت ارشد
مدیر رسمی تالار
عکاس انجمن
برترین کاربر ماه
ارسالکنندهی برتر ماه
سطح
6
اگر می خواهیم مسؤولیت طلاق اندوهبارمان را به سهم خود بپذیریم، باید شباهت های میان خود و همسرمان را تأیید کنیم. در بحبوحه طلاق، یعنی هنگامی که عهد و پیمان خود را با همسرمان شکسته ایم، کاملا طبیعی ست که فقط روی تفاوت ها متمرکز باشیم.
زمانی که من و دان تازه از هم جدا شده بودیم، مطمئن بودم که ما دو شخصیت کاملا متفاوت هستیم. در آن زمان اعتقاد داشتم که من نیمه درست و کامل و دان نیمه نا آگاه و نادرست پیوند ماست.
وقتی عمیق تر نگاه کردم، فهمیدم که ما همیشه کسی را انتخاب می کنیم که همان آسیب ها و زخم های ما را دارد، اما بخشی از وجود من این قسمت از اطلاعات را انکار می کرد. می دانستم که باید آن جنبۀ ناسالم و نا آگاه خود را بیابم اما تنها چیزی که می توانستم ببینم، نقایص دان بود.
هفته ها سعی کردم زندگی خود را با چشمانی کاملا گشوده ببینم، تا آن که یک روز در حالی که انگشتم را به سوی دان گرفته بودم و او را به دلیل دردهایم سرزنش می کردم، دریافتم که فقط جنبه های نا آگاه و ناسالم من هستند که به دلیل احساسات خودم دیگران را مورد ملامت قرار می دهند.
دیدم از روزی که همسر دان شده ام، او را به علت شرایطم سرزنش کرده ام. در حالی که این رفتار، یک توجيه عالی بود و چنین تفسیری که نیمه ناجور این را*ب*طه را دان تشکیل می داد، فقط یک دروغ به شمار می آمد. زندگی با دروغ نیز احساس مرا بهبود نبخشید و همواره در این دام گرفتار بودم که به دان برچسب «آدم بد» و به خودم برچسب آدم خوب» بزنم.
زبان عمومی طلاق این گونه است: «من شبیه همسرم نیستم!» و «من و همسرم دو آدم بسیار متفاوت هستیم!» اما من می خواهم این توجه را به شما بدهم که شاید خیلی بیشتر از آنچه تصور می کنید، شبیه همسرتان باشید. شاید همه ویژگی هایی که شما را جذب همسرتان کرده است یا صفاتی که اکنون شما را از او دور می کند، جنبه های پنهان خودتان باشد.
در حقیقت همسرتان آیینه تمام نمای شماست که در کشف و بهبود جنبه های پنهان و فراموش شده و آن خصایلی که مدت ها مورد قضاوتتان بوده اند، شما را یاری می کند.
زمانی که من و دان تازه از هم جدا شده بودیم، مطمئن بودم که ما دو شخصیت کاملا متفاوت هستیم. در آن زمان اعتقاد داشتم که من نیمه درست و کامل و دان نیمه نا آگاه و نادرست پیوند ماست.
وقتی عمیق تر نگاه کردم، فهمیدم که ما همیشه کسی را انتخاب می کنیم که همان آسیب ها و زخم های ما را دارد، اما بخشی از وجود من این قسمت از اطلاعات را انکار می کرد. می دانستم که باید آن جنبۀ ناسالم و نا آگاه خود را بیابم اما تنها چیزی که می توانستم ببینم، نقایص دان بود.
هفته ها سعی کردم زندگی خود را با چشمانی کاملا گشوده ببینم، تا آن که یک روز در حالی که انگشتم را به سوی دان گرفته بودم و او را به دلیل دردهایم سرزنش می کردم، دریافتم که فقط جنبه های نا آگاه و ناسالم من هستند که به دلیل احساسات خودم دیگران را مورد ملامت قرار می دهند.
دیدم از روزی که همسر دان شده ام، او را به علت شرایطم سرزنش کرده ام. در حالی که این رفتار، یک توجيه عالی بود و چنین تفسیری که نیمه ناجور این را*ب*طه را دان تشکیل می داد، فقط یک دروغ به شمار می آمد. زندگی با دروغ نیز احساس مرا بهبود نبخشید و همواره در این دام گرفتار بودم که به دان برچسب «آدم بد» و به خودم برچسب آدم خوب» بزنم.
زبان عمومی طلاق این گونه است: «من شبیه همسرم نیستم!» و «من و همسرم دو آدم بسیار متفاوت هستیم!» اما من می خواهم این توجه را به شما بدهم که شاید خیلی بیشتر از آنچه تصور می کنید، شبیه همسرتان باشید. شاید همه ویژگی هایی که شما را جذب همسرتان کرده است یا صفاتی که اکنون شما را از او دور می کند، جنبه های پنهان خودتان باشد.
در حقیقت همسرتان آیینه تمام نمای شماست که در کشف و بهبود جنبه های پنهان و فراموش شده و آن خصایلی که مدت ها مورد قضاوتتان بوده اند، شما را یاری می کند.