• ✵ انجمن رمانِ بوکـــیــنــو✵

    بزرگترین انجمن فرهنگی و کتابخانه‌ی مجازی ایران!

  • تصاویر لینک‌دار
  • تصاویر لینک‌دار
  • تصاویر لینک‌دار

اسماء براتیان

کاربر بوکینو
LV
0
 
Joined
Jul 28, 2024
Messages
21
سکه
105
تو، همچو آن قهوه تلخی هستی ‌که برای بیدار بودنم به آن مستمندم، در آن موعد که در حال شکست خوردنم، تو رادع این پدیده ناخجسته می‌شوی، و تویی تک پدیده خجسته من.

پارتی از دلنوشته ناپدید اثر اسماء براتیان
 

NABAT

[مدیریت ارشد دانشینو]
Staff member
LV
0
 
Joined
Mar 10, 2023
Messages
265
سکه
1,866
_تمامِ جانت بویِ روحش را میدهد درحالی که مدت‌هاست اورا در آغوش نگرفته‌ای؛ ضربانِ قلبت با ریتمِ نفس‌هایش به کار می‌افتد در حالی که تو حتی باری سرت را بر روی قلبش نفشرده‌ای و نفس‌هایش را احساس نکرده‌ای.لبخندهایت بویِ اورا میدهد درحالی که تو مدت‌هاست شمیمِ عطر یخ‌زده‌اش را نشنیده‌ای.. آری او در تو زندگی میکند درحالی که تو مدت‌هاست با او زندگی نکرده‌ای.

دلنوشته هِناس-{نبات‌نویس}
 
امضا : NABAT

Elora

[حفاظت بازنشسته]
LV
0
 
Joined
Jul 3, 2024
Messages
369
سکه
2,566
- اشک‌های بلورین تو وقتی بر زمین نژند قلب تو می‌ریزد، باعث رشد دانه‌‌‌ی امید می‌شود، که تو آن را سال‌ها قبل خاک کرده بودی!
پس بدان امید هرگز از قلب تو دور نخواهد گشت.
 
Last edited:
امضا : Elora

Elora

[حفاظت بازنشسته]
LV
0
 
Joined
Jul 3, 2024
Messages
369
سکه
2,566
ساختن رویاهای واهی، هیچ فرقی با مرگ ندارد؛
زیرا زمانی که از حقیقت دور می شوی، در آن زیبایی‌های وهم‌آلود خنجر می‌خوری و خواهی مرد!
 
امضا : Elora

arisky

کاربر بوکینویی
LV
0
 
Joined
Jul 22, 2024
Messages
15
سکه
262
ذهن‌ها عریان شدند زمانی که دست‌ها برای دعا بالا آمدند، اما چشم‌ها شهوت را پرستیدند.

پ.ن: برای کلمه‌ی شهوت نمیدونم ایا جمله مورد تایید قرار میگیره یا نه. بخاطر همین یک جمله‌ی جایگزین هم میفرستم^^

آن‌ها تا آخرین نفراتمان را کشتند، اما نمی‌دانستند که امید، آخرینی ندارد.
 

_elaheh_

کاربر بوکینو
LV
0
 
Joined
Jul 31, 2024
Messages
1
سکه
5
به او می‌گفتند گذشته را فراموش کند اما... مگر می‌توانست چیزی را که هر روز در آینه می‌بیند فراموش کند؟
گذشته‌ مقابل آینه ایستاده بود!
#الهه
 

AVA

[مدیریت کل سایت]
Staff member
LV
1
 
Joined
Mar 26, 2023
Messages
1,712
Awards
2
سکه
10,962
من به نبودت عادت نکردم
تو شاید اصلا دلت هم تنگ نشه،
شاید حتی تو تنهاییات هم یاد من نیفتی...
ولی اتفاقا من از وقتی نیستی بیشتر باهات وقت می‌گذرونم،
تو خیالم!

#نوا_نویس
 
امضا : AVA

یاقوتِ نیلگون فام؛

کاربر بوکینویی
LV
0
 
Joined
Jul 30, 2024
Messages
995
سکه
5,312
گویی که تاریکی شب، همه‌‌ی زیبایی‌ و زشتی‌ها را همواره با ‌پریشان‌حالی بلعیده بود و همه‌چیز ‌در تاریکی محبوس شده بود. شب‌ زیبا بود، اما درک عمیق آن چیزی جز وحشت و حزن نبود... چه بسیار کسانی که در این تاریکی محض، بلعیده شده بودند و در عماق بی‌خبری فرو رفته بودند!
درواقع بی‌خبران در منجلابِ اذهان بی‌اساس خود گریبان‌گیر شده و چاره‌ای جز سازگاری ندارند... .
تکه‌‌ای از داستانکِ جرعه‌های سُلچود
 
Last edited:
امضا : یاقوتِ نیلگون فام؛

یاقوتِ نیلگون فام؛

کاربر بوکینویی
LV
0
 
Joined
Jul 30, 2024
Messages
995
سکه
5,312
مدت‌هاست رسم بر این‌ شده که آدم‌ها همچون بادی‌ می‌آیند تا برگ‌ درختان را با خود هم‌سفر کنند! آدم‌ها وقتی‌ می‌آیند که چیزی جز برگ‌های خشک بر روی‌ شاخه‌های خشکیده‌ات باقی نمانده و آن برگ‌ها را هم رهگذر می‌کنند. آدم‌ها می‌آیند تا تو را بیشتر در پیله‌ی غم‌ها و تنهایی‌هایت ماندگارتر کنند و این همان رسمِ روزگاریست‌ که سازش با تو کوک نیست! اما تو همچون درختی که ریشه‌ای با اراده‌‌ دارد در خاکی پاک جوانه خواهی زد و همانا همچون نوازنده‌‌ای سازت رو کوک می‌کنی... .
تکه‌ای از داستانک جرعه‌های سُلچود
 
امضا : یاقوتِ نیلگون فام؛

mahban

[مدیریت ارشد بخش کتابینو]
Staff member
LV
3
 
Joined
Jul 4, 2024
Messages
1,983
Awards
7
سکه
33,964
بعد از تو به امید کدام بهار، پاییز را به زمستان رسانده و زمستان را تا بهار سر کنم؟
از کدام پنجره کوچ پرستو را نظاره‌گر شوم و با کدام پتو سرمای استخوان سوز نبودت را از خود دور کنم؟
به چه دل خوش کنم؟ به بهاری که دیگر هیچ‌وقت نمی‌آید یا پرستوی مرده پای تیر چراغ برق؟

بی‌تو، هوای دل من نیز پاییز است. همان قدر غمگین، دلگیر، سرد، بی‌روح و نفس‌گیر.


دلنوشته‌ی تنها؛ به وسعت من‌های بعداز تو | 《mahban》کاربر انجمن بوکینو
 

Who has read this thread (Total: 0) View details

Top Bottom