mahban
[مدیریت ارشد کتابینو+ مدیر تالار ادبیات بینالملل]
پرسنل مدیریت
مدیریت ارشد
مدیر رسمی تالار
عکاس انجمن
برترین کاربر ماه
ارسالکنندهی برتر ماه
سطح
6
توپ بادکنکی به شیوه های بی شماری بالا می پرد و ما را با واقعیت رو به رو می کند. ممکن است درست هنگامی که پس از مدت ها قصد دارید با همسر خود برای شام بیرون بروید، با او دعوا کنید یا پس از ماه ها تلاش برای جلب اعتماد دخترتان، او را در برابر دوستانش مورد انتقاد قرار دهید.
شاید به موقع گزارش پیشینه شغلی خود را به روز در نیاورید و فرصت خوبی را از دست بدهید یا پس از سه ماه رژیم گرفتن، یک شب به شدت پرخوری کنید.
شاید بالا پریدن توپ بادکنکی، خود را به این شکل نشان دهد که درست هنگام مراسم عقد یک دوست صمیمی به خواب بروید و نتوانید در آن جشن شرکت داشته باشید یا نامزدتان را به اسم دیگری صدا کنید. شاید وقتی فکر می کنید شخص آن سوی گوشی، تلفن را قطع کرده، متلکی بپرانید و بعد متوجه شوید که او هنوز گوشی را قطع نکرده است. تا زمانی که حاضر نیستیم به توپ های بادکنکی که درست زیر سطح آگاهی ما نهفته اند بنگریم، ندانسته باید با این ترس زندگی کنیم که آنها چه هنگام بیرون خواهند جهيد و آنگاه چه تأثیری بر زندگی ما و دیگران خواهند گذاشت.
باور کنید به ندرت پیش می آید که تنها آسیب دیدگان این فوران فقط ما باشیم؛ بیش تر اوقات درد و رنج بررسی نشده ما به آدم های بیشماری آزار می رساند، زندگی های فراوانی نا آرام و قلب های بسیاری شکسته می شوند و آب بر کسانی که بی گناه در اطراف ایستاده اند نیز پاشیده می شود.
بیایید عواطف سرکوب شده و ویژگی هایی را که در خود انکار می کنیم، همچون گدازه انسانی ببینیم. گدازه در زیر سطح زمین قرار دارد.
اگر در سطح زمین مجرایی برای آزادسازی فشار نیروی قدرتمندی که در زیر نهفته است وجود نداشته باشد، تنها شیوه خروج آن به شکل آتشفشان خواهد بود. به همین ترتیب در روان ما امیال و محرک های تاریک بر هم انباشته می شوند و تا زمانی که راه هایی ایمن و سالم برای ابراز نداشته باشند، خود را به شیوه های نامناسب و احتمالا خطرناک نشان می دهند.
با تشخیص، پذیرش و در آغوش کشیدن بخش تاریک خود، درروهای طبیعی برای فشار درون ایجاد می کنیم. با فراهم آوردن راه خروج، نگرانی انفجار را برطرف می نماییم، زیرا اجازه می دهیم که فشار به شیوه ای ایمن و مناسب خارج و رها شود. اما هنگامی که سایه پنهان در تاریکی، با خجالت سرکوب و به علت ترس، انکار شده است، چاره ای جز انفجار ندارد. فوران ذهنی و عاطفی که در پی می آید، کمتر به شرایط ما و اطرافیان مربوط می شود تا به نیاز ما به رها کردن فشار درونی .
شاید به موقع گزارش پیشینه شغلی خود را به روز در نیاورید و فرصت خوبی را از دست بدهید یا پس از سه ماه رژیم گرفتن، یک شب به شدت پرخوری کنید.
شاید بالا پریدن توپ بادکنکی، خود را به این شکل نشان دهد که درست هنگام مراسم عقد یک دوست صمیمی به خواب بروید و نتوانید در آن جشن شرکت داشته باشید یا نامزدتان را به اسم دیگری صدا کنید. شاید وقتی فکر می کنید شخص آن سوی گوشی، تلفن را قطع کرده، متلکی بپرانید و بعد متوجه شوید که او هنوز گوشی را قطع نکرده است. تا زمانی که حاضر نیستیم به توپ های بادکنکی که درست زیر سطح آگاهی ما نهفته اند بنگریم، ندانسته باید با این ترس زندگی کنیم که آنها چه هنگام بیرون خواهند جهيد و آنگاه چه تأثیری بر زندگی ما و دیگران خواهند گذاشت.
باور کنید به ندرت پیش می آید که تنها آسیب دیدگان این فوران فقط ما باشیم؛ بیش تر اوقات درد و رنج بررسی نشده ما به آدم های بیشماری آزار می رساند، زندگی های فراوانی نا آرام و قلب های بسیاری شکسته می شوند و آب بر کسانی که بی گناه در اطراف ایستاده اند نیز پاشیده می شود.
بیایید عواطف سرکوب شده و ویژگی هایی را که در خود انکار می کنیم، همچون گدازه انسانی ببینیم. گدازه در زیر سطح زمین قرار دارد.
اگر در سطح زمین مجرایی برای آزادسازی فشار نیروی قدرتمندی که در زیر نهفته است وجود نداشته باشد، تنها شیوه خروج آن به شکل آتشفشان خواهد بود. به همین ترتیب در روان ما امیال و محرک های تاریک بر هم انباشته می شوند و تا زمانی که راه هایی ایمن و سالم برای ابراز نداشته باشند، خود را به شیوه های نامناسب و احتمالا خطرناک نشان می دهند.
با تشخیص، پذیرش و در آغوش کشیدن بخش تاریک خود، درروهای طبیعی برای فشار درون ایجاد می کنیم. با فراهم آوردن راه خروج، نگرانی انفجار را برطرف می نماییم، زیرا اجازه می دهیم که فشار به شیوه ای ایمن و مناسب خارج و رها شود. اما هنگامی که سایه پنهان در تاریکی، با خجالت سرکوب و به علت ترس، انکار شده است، چاره ای جز انفجار ندارد. فوران ذهنی و عاطفی که در پی می آید، کمتر به شرایط ما و اطرافیان مربوط می شود تا به نیاز ما به رها کردن فشار درونی .