به انجمن رمان نویسی بوکینو خوش آمدید.

بوکینو با هدف ترویج فرهنگ کتاب و کتاب‌خوانی ایجاد شده‌ است و همواره در تلاشیم تا فضایی با کیفیت و صمیمیت را خدمت شما ارائه دهیم. با بوکینو، طعم شیرین و لذت‌بخش موفقیت را بچشید!

ثبت‌نام ورود به حساب کاربری
  • نويسندگان گرامی توجه کنید: انجمن بوکینو تابع قوانین جمهوری اسلامی ایران می‌باشد؛ لذا از نوشتن آثار غیراخلاقی و مبتذل جداً خودداری کنید. در صورت عدم رعایت قوانین انجمن، آثار شما حذف خواهد شد. در صورت مشاهده هرگونه تخلف، با گزارش کردن ما را یاری کنید.
    (کلیک کنید.)
  • قوانین فعالیت و ارسال محتوا در انجمن بوکینو
    (کلیک کنید.)
  • انجمن مجهز به سیستم تشخیص کاربران دارای چند حساب کاربری می‌باشد؛ در صورت مشاهده حساب کاربری شما مسدود می‌گردد.
  • باز کردن گره‌ از یک ماجرای جنایی، زمانی راحت است که شواهد و مدارک کافی داشته باشیم یا حداقل کسی باشد که بتواند با حرف‌هایش، ما را به کشف حقیقت نزدیک‌تر کند؛ اما اگر تمام افراد به قتل رسیده باشند، چه؟!
    رمان - کاراکال | حدیثه شهبازی کاربر انجمن بوکینو

mahban

[مدیریت ارشد کتابینو+ مدیر تالار ادبیات بین‌الملل]
پرسنل مدیریت
ارسال‌کننده‌ی برتر ماه
سطح
6
 
تاریخ ثبت‌نام
2024-07-04
نوشته‌ها
3,315
مدال‌ها
11
سکه
21,287
این شرایط دوم را اندوه بار نمی نامیدم، اگر به شکل نا منتظره ای همان سال قربانی بحران امریکایی هم نشده بودم، چرا که این روال کار بود که در جریان پژوهش های گوناگون روان شناسانه همیشه بهای سنگینی بپردازم.

با به یاد آوردن آن "بحران امریکایی" که زیاد در باره اش سخن گفته می شود و با شناخت کامل از این واقعیت که بسیاری مرا سرزنش خواهند کرد اما نه تنها این واقعیت مسلم را پنهان نمی کنم، بلکه آشکارا اقرار می کنم که خود بسیار از آن خشنودم و گذشته از آن حتى تكانه رضایت و خرسندی را تجربه می کنم و این "بحران" را که باعث به لرزه در آمدن چیزی شد که در ظاهر زندگی دیگر پایدار و شکوفای امریکایی می نمود، خجسته می پندارم.

این تکانه در ظاهر "بدخیم" به این دلیل در فردیت آغازینم پدید آمد و هنوز هم به هستی خود در آن جا ادامه می دهد چون تنها در پی کار این تکانه روی وضعیت مادی ام، این امکان برایم پیش آمد که درستی کند و کاو های خود را تأیید کنم و به این باور کامل و بدون چون و چرا برسم که اکنون دیگر در کل وجودم متجلی می شود و نه مانند گذشته تنها در آگاهی ام که اگر در تقابل مشخص با آن واقعیت مستند و راست آزمایی شده ای که در روند زندگی جمعی مردمان تا تمدن پر آوازه یونانی - رومی ماندگار مانده بود، دیگر در حال حاضر هیچ کدام از آن تکانه هایی که در درون تک تک مردمان تعیین می شود، دیگر به هیچ رو در روند زندگی جمعی ما تأثیر نمی گذارد و خود به خود در دنیای درونی مردمان پیرامون طنین نمی اندازد، این تنها و تنها نتیجه پیامد های فرو کردن قرارداد های اجتماعی و آیین های گوناگون برای تجلی ساختگی در آگاهی هنوز شکل نگرفته نسل رو به رشد است یعنی پیامد به اصطلاح آموزش و پرورش آن ها است که از زمان تمدن یونانی - رومی شروع به گرفتن چنین قالب های به گمراهی کشیده شده ای کرد و به ویژه در سده های میانی به شکوفایی خود رسید.
 

mahban

[مدیریت ارشد کتابینو+ مدیر تالار ادبیات بین‌الملل]
پرسنل مدیریت
ارسال‌کننده‌ی برتر ماه
سطح
6
 
تاریخ ثبت‌نام
2024-07-04
نوشته‌ها
3,315
مدال‌ها
11
سکه
21,287
پیامد بی درنگ "زیاده روی" آخرم این بود که با ملاقات با شمار بالایی از مردمانی که از جایگاه های گوناگون اجتماعی و موروثی بودند و در حال حاضر در آن مرکز جمعی برای مردمان امروز زندگی می کنند که حتی "پایتخت جهان" نامیده می شود و برای همین باید تمامی آن به قول معروف "تدابیر به کمال رسانده شده هستی" شاد مرسوم به سوی آن جریان یابد و تمام مردمان دیگر این تدابیر را گرفته و به سود خود به کار برند - و روش های ساده شده برای شکل گیری هدفمند عوامل همساز در وجود مردم برای تجلی آگاهانه و خودکار جنبه های گوناگون "اخلاق عینی" را هم البته باید جزئی از این تدابیر به کمال رسانده شده به حساب آورد - من که از لحاظ بیرونی به دلیل آروزیم برای به دست آوردن پولی به نسبت کم در برابر گرو گذاشتن ملک هایی که ارزشی میلیونی داشتند، از لحاظ بیرونی روابط از لحاظ "منطقی - پی درپی - کاری" با این مردمان داشتم و از لحاظ درونی آن "اصل دینی فلسفی" یاد شده را پیاده می کردم که پیگیری آن هدف خاص روان شناسانه ام بود در نتیجه این همه به طور کامل و به روشنی و بدون کم ترین سایه ای از تردید مشخص کردم که هیچ کدام از آن عوامل روان شناسانه ای که بنا به داده های تاریخی بسیاری که گواهی مستند است و در کلیت مردمان دورانه ای گذشته ناگزیر به خود می بخشید، به هیچ رو در این مردمان وجود ندارد.
 

mahban

[مدیریت ارشد کتابینو+ مدیر تالار ادبیات بین‌الملل]
پرسنل مدیریت
ارسال‌کننده‌ی برتر ماه
سطح
6
 
تاریخ ثبت‌نام
2024-07-04
نوشته‌ها
3,315
مدال‌ها
11
سکه
21,287
به ویژه آن عوامل روانی، که در دوران آمادگی تا اندازه ای به خودی خود تحت تأثیر محیط و تا اندازه ای بر اثر کار ارادی آموزش گرانی فرزانه در مردمان شکل می گیرند و در زندگی مسئول به شکلی مکانیکی به شیوه ای روی روان کلی و معمولی از نو کار می کنند که هیچ کس نمی تواند، حتی با وجود تمام خواست ذهنی خود به شیوه ای، جز بنا به این عوامل روانی که از زمان کودکی در آن ها ریشه دوانیده، رفتار کند‌.

اشاره من به عواملی است که حتی در حال حاضر به شکلی بسیار خودکار در بیشتر مردمان تمامی قاره ها و سرزمین هایی که کمابیش از تأثیر به قول معروف "فرهنگ امروز، به دورند شکل می گیرند.
اشاره من به عواملی است که حتی در حال حاضر به شکلی بسیار خودکار در بیش تر مردمان تمامی قاره ها و سرزمین هایی که کمابیش از تأثیر به قول معروف "فرهنگ امروز" به دورند شکل می گیرند.

در این جا باید بیفزایم که این عوامل روانی را به همان سان به آسانی می توان در کسانی کاشت که دوران آمادگی خود را تحت شرایط فرهنگ امروز می گذرانند، اما برای آن که نگهداری این عوامل بدون هیچ تغییری در سراسر زندگی مسئول شدنی باشد، لازم است با در نظر داشتن جا افتادن آن ها، همان طور که روشنگری های آزمایشی من نشان داده است - به مدت یکی دو سال پس از رسیدن به سن پختگی به شکل خستگی ناپذیری مواظب آن ها بود و آن ها را از تأثیرات توانمند محیط با اثر گذاری هم ساز روی آن ها، دور نگاه داشت.
 

mahban

[مدیریت ارشد کتابینو+ مدیر تالار ادبیات بین‌الملل]
پرسنل مدیریت
ارسال‌کننده‌ی برتر ماه
سطح
6
 
تاریخ ثبت‌نام
2024-07-04
نوشته‌ها
3,315
مدال‌ها
11
سکه
21,287
از میان این عوامل روانی، عاملی که از همه برجسته تر است و بی درنگ به آسانی آشکار می شود همان است که می توان آن را "نیش - وجدان" نامید که به هیچ رو نمی گذارد دارنده آن جز با بی پردگی و صراحت با تمامی کسانی رفتار کند که اطمینان خاطر درونی کاملی به او نشان می دهند، حتی اگر آگاهی به قول معروف حالت بیداری اش او را وا دارد تا بر خلاف آن رفتار کند.

سخن از این عاملی که درون زادی روان مردمی است و ناگزیر در سراسر زندگی نیاکان ما که اکنون مدت ها است به ابدیت پیوسته اند شکل می گرفت و حضور داشت مانع از آن نمیشود که بگویم و حتی با تکانه رنجیدگی تأکید کنم که از پنجاه فردی که در پایتخت دنیا مأوا دارند و در آن زمان - البته بی آن که خود از آن آگاه باشند - به عنوان موضوع مشاهدات و روشن گری هایم به من خدمت می کردند، کار کرد و تجلی این عامل غریب روانی در میان یازده نفر از آن ها به طور کامل به عاملی تبدیل شده بود که در دوران باستان به آن ُپدیسیُدنی podispodny می گفتند که معنای آن تجزیه و زوال است و عاملی است که تا آن جا پیش رفته که با بر انگیختن تصادفی یا ارادی آن تجلی کنش آن کُنشی سراسر متضاد در فرد به وجود می آورد.
 

mahban

[مدیریت ارشد کتابینو+ مدیر تالار ادبیات بین‌الملل]
پرسنل مدیریت
ارسال‌کننده‌ی برتر ماه
سطح
6
 
تاریخ ثبت‌نام
2024-07-04
نوشته‌ها
3,315
مدال‌ها
11
سکه
21,287
من حتی از وجود نشانه های مشخص شروع همان "هیچ" اهریمنی در دو تن از این یازده نفر دو برادر از خانواده ای حقوق دان اطمینان حاصل کردم که اول بار از سوی خردمندان و فیزیک شیمی دانان بابلی در تمامیت مردم شناسایی شد و پُیزنِکوئر poisenekuer نام یافت و بنا به توضیح آن خردمندان دارای این خاصیت است که تحت شرایطبه خوبی شناخته شده محیطی مایه ای واگیر می شود.

قصد دارم با به پایان رساندن نهایی تمامی نوشته هایم این "هیچ" را هم موضوع بررسی های خود قرار دهم و بکوشم راه هایی برای ریشه کن کردن همیشگی این طاعون ،مردمیت از زندگی مردم بیابم.
عوامل که به آسانی می توان آن ها را نیت مندانه به وجود آورد بیشتر نبود آن افراد به ویژه آموزش دیده ای برای آموزش نسل رو به رشد در روند زندگی امروز است که ناگزیر باید در روند زندگی مرسوم نیاکانمان وجود می داشتند و "آموزگاره ای - معنوی" نامیده می شدند و وظیفه اصلیشان کمک به شکل گیری این عوامل روانی خاص و ناگزیر ضروری از راه تأثیر مستقیم در دنیای درونی کودکان منطقه خود بودند و من با باز اندیشی طولانی در این باره بر آن شدم تا اگر در مرحله اول موفق شوم از راه نوشته های خود بر آن روان پریشی جا افتاده و به ویژه توده ای چیره شوم که تمامی جنبه های آن در دوران باستان تحلیل شده بود و به آن هرتون helertoon می گفتند و بنا به درک امروز آن را می توان هیجان زدگی - غیر عادی - ذهن ها توصیف کرد - و در مرحله دوم گونه تازه ای از باشگاه هایی را که به آن ها اشاره کردم بدون باز دارنده در همان گستره - و آهنگ مورد نظر سازمان دهم، آن گاه از همان آغاز بدون برو برگرد این انگاره را معرفی می کنم که یکی از کارکرد های اصلی این باشگاه ها در همه جا باید سازماندهی پر شتاب نهاد هایی در میان گروه های بزرگی از افراد باشد که هدفش آماده کردن این گونه "آموزگاره ای - معنوی" است که بتوانند به تمام معنا به رسالت خود پاسخ دهند.
 

mahban

[مدیریت ارشد کتابینو+ مدیر تالار ادبیات بین‌الملل]
پرسنل مدیریت
ارسال‌کننده‌ی برتر ماه
سطح
6
 
تاریخ ثبت‌نام
2024-07-04
نوشته‌ها
3,315
مدال‌ها
11
سکه
21,287
فرآورده این تصمیم خاص و قطعی ام "آنیلین - فلفل تند" است زیرا این پنداشت هم وارد این تصمیم می شود که برای برآوردن هدف خود هم چنین قصد دارم به عنوان نخستین سرمایه مقدار پولی را که آزمایش های روشنگرانه روان شناسانه ام همان طور که به تازگی توضیح دادم برایم تمام شد، به اضافه یک صفر دیگر در برابرش را به عنوان بهره، به زور با آفریدن رنج اخلاقی ماندگار در کسانی در آورم که زمانی وظیفه ،شان متجلی کردن عوامل خوبی بود که به بروز "نیش - وجدان" در تمامیت آن کسانی بینجامد که به تازگی در ارتباط با رهن اموال خود از آن ها یاد کردم - اموالی که به قول معروف با عرق جبين در آورده بودم و به رهن گذاشتن آن ها برای منافع مردمیت ضروری بود؛ و این تصمیم را با شناخت و کمک خویشاوندان و دوستان آن ها گرفتم.

البته این به آموزش گران در گذشته و زنده آن ها مربوط می شود، زیرا مردگانی که در زمان هستی شان کارو تکالیف هایی را پیش نبردند که در برابر جانشینانشان به دل خواه بر عهده گرفته بودند همان طور که به شکلی آزمایشی نشان می دهم چنان خود را نابود می کنند که پس از گذشت چند روز نه به یاری قدرت های طبیعی - فيزيكی و نه فرا طبیعی - جادویی هم نمی توان با هیچ کدام از بخش های گذشته شان ارتباط برقرار کرد.
 

mahban

[مدیریت ارشد کتابینو+ مدیر تالار ادبیات بین‌الملل]
پرسنل مدیریت
ارسال‌کننده‌ی برتر ماه
سطح
6
 
تاریخ ثبت‌نام
2024-07-04
نوشته‌ها
3,315
مدال‌ها
11
سکه
21,287
برای پیاده کردن تمامی این ها درست امروز و از دید خودم بر اثر یک هم رویدادی بسیار غریب شرایط که عبارت از این است که هنگام نوشتن آخرین سطور این رویکرد نخست خود چند دقیقه پیش از فرا. سیدن سال نو بنا به تقویم، کهن در آن لحظه خاص که با گذشت زمان عینی در یکی از روند های تغییر سال کهنه به سال نو برای سرنوشت دادگر و بی طرف یا "جنبه - قديسانه - توازن - پر فیض کیهانی" دیگری به جا بود که من را به جهان آورد، در این لحظه در سیل زندگی خود که برایم، پر معنا است سوگندی جوهری بخورم - که تمامی توانایی ها و امکانات دیگری را که در مسیر زندگی گذشته خود گردآورده،ام فرا بخوانم تا این افراد را بیابم و این هدفی را که برای خود تعیین کرده ام در ارتباط با آن ها برآورده کنم. آمین.

حال، پس از به زبان آوردن این سوگند انجیلی و فرجامی که اغلب روی زمین مادیت یافته، تنها باید به تمامی کسانی که از هر راهی به دلیل انگاره هایم تا زمان شروع فعالیت ام در مقام نویسنده با من ملاقات داشته اند اعلام کنم که پس از هشت سال گسست روابطم با همه از امروز بار دیگر این روابط را مشتاقانه از سر می گیرم.
 

mahban

[مدیریت ارشد کتابینو+ مدیر تالار ادبیات بین‌الملل]
پرسنل مدیریت
ارسال‌کننده‌ی برتر ماه
سطح
6
 
تاریخ ثبت‌نام
2024-07-04
نوشته‌ها
3,315
مدال‌ها
11
سکه
21,287
البته از سر گرفتن مشتاقانه این روابط تنها با کسانی خواهد بود که دنیای درونی شان هنوز هدر نرفته و دست خوش نمایندگان ایزد دیو سرشت نشده است.
هر گفت وگوی شخصی با من تنها پس از نامه نویسی به منشی هایم شدنی است.
هر جا باشم آدرس همیشگی ام همان قبلی است کاخ دو پریوره فونتن بلو، فرانسه.

آن مکان خاص که یازده سال پیش بخش اصلی نهاد تکامل هماهنگ مردمی در آن جا به دست من بنیاد نهاده شد و می توانم بگویم در پرتو در نظر گرفتن این نکته از همان آغاز فعالیت نویسندگی که چیزی لازم و ضروری برای برآوردن این مرحله از فعالیت خود در جهت خوبی و نیکی همسایگانم در آن داشتم و در نتیجه آن در پرتو هدف اصلی که برای خود تعیین کرده بودم با وجود وضعیت جسمانی ام پس از آن تصادف فاجعه بار این کاخ و هر چیز دیگری را که در آن بود و به آن مربوط می شد با وجود مشکلات قابل ملاحظـه مادی و غیر مادی دست نخورده نگاه داشتم - و در حال حاضر نه تنها دست نخورده و به خوبی به همان صورتی نگاه داشته شده که در آن روز بد بیاری ام بود، بلکه می تواند با رضایت کامل - به دلیل ساخت و ساز ها و تعمیرات تازه بسیار برای تمامی آن چه اینک به دوش می گیرم، به کار رود.
 

mahban

[مدیریت ارشد کتابینو+ مدیر تالار ادبیات بین‌الملل]
پرسنل مدیریت
ارسال‌کننده‌ی برتر ماه
سطح
6
 
تاریخ ثبت‌نام
2024-07-04
نوشته‌ها
3,315
مدال‌ها
11
سکه
21,287
نامه بخش نامه ای

به تمام کسانی که زمانی به دلیل انگاره هایم با من ملاقات کرده اند، همراه با هفت جای سفید افزوده مربوط به ثبت نام

آقا یا خانم عزیز،


امروز هنگامی که به متن نهایی و پرینت شده نخستین کتاب نوشته هایم به صورتی که ناشر برایم آورد و آن را نوید فرار سیدن نیکی و خوبی نامیده ام، نگاهی می انداختم اندیشه هایم درست مانند زنبور هایی اصیل که چوب به کند و باریک و ابتدایی شان فرو کرده اند، با همه گونه تأثیراتی شروع به دسته شدن کردند، که در جریان زندگی گذشته ام انباشته شده بودند از جمله به یاد آوردن پیامد های به طور مشخص روشن شده موارد معینی که نتایج بیرونیشان همانند آن هایی است که به آرای من باید با انتشار این کتابم در زندگی مردمان پدید آید.

به هنگام باز اندیشی در این باره و همین طور هر چیز دیگری که با شروع انتشار نوشته هایم پیوند دارد. از ذهنم گذشت که پیش از آن که به چیزی که می توان آن را "نخستین زاده من بر روی زمین" نامید، اجازه داده شود تا گام های ابتدایی اش را در میان توده های مردمانی بردارد که با من آشنا نیستند نخست باید آن را مسلح به این نامه بخشنامه ای به هر کدام از افرادی بفرستم - البته به این شرط که بتوانم نشانیشان را بیابم - که در سراسر جهان پراکنده اند و به دلیل انگاره هایم در تماس با من قرار گرفتند و دیر تر به مفهوم روابط ذهنی فردی خود با من به عنوان یک شخصیت، خواه در مقام دوست یا دشمن، از من دور شدند.
 

mahban

[مدیریت ارشد کتابینو+ مدیر تالار ادبیات بین‌الملل]
پرسنل مدیریت
ارسال‌کننده‌ی برتر ماه
سطح
6
 
تاریخ ثبت‌نام
2024-07-04
نوشته‌ها
3,315
مدال‌ها
11
سکه
21,287
به این دلیل چنین تصمیمی گرفتم چون این "نخستین فرزندم" که تنها به عنوان بخشی از نتیجه کلی بسیار مهم برآمده از هشت سال کار کانون مند و کنش گرانه شبانه روزی و کمابیش بی امان و غیر عادی برای مردمان امروز شکل گرفته، هنوز به دلیل تک افتادگی و خردسالی برای ورود به دادوستد نیرویی ندارد تا از خود در برابر دام ها و بد بیاری های گوناگون دفاع کند.

راه و روش دفاع از خود در اصل در برابر آن گونه افزایش یافته ای در میان ما که باوجود همانندیشان با ما از لحاظ شکل گیری بیرونی، به دلیل آموزش و پرورش نا به هنجارشان در کودکی و گذشته از آن در نتیجه وراثت تراه یافته شان در دوران زندگی مسئول خود در نتیجه وراثت تباهی یافته شان در دوران زندگی مسئول خود صاحب سرشت و وراثت کلاغ های واقعی و آزمند شده اند.

با فرستادن این نخستین زاده خود با دعای این نامه همراه برای نگهداری از آن در برابر "کلاغ های" یاد شده، حتی هم اکنون مایلم برای قدردانی از پاسخ گویی به رویکردم و بدون منتظر ماندن برای زمان درست برای آن که ناگزیر از راه می رسد. درباره یک شرط به کسانی هشدار دهم که هرگز مرا ندیده اند یا در باره انگاره هایم با خود من سخن نگفته اند و در این کتاب کوچک هم توضیح داده نشده، ولی در برنامۀ پیشنهادی ام برای پخش گسترده نوشته هایی گنجانده شده که قصد انتشار آن ها را در آینده نزدیک دارم.
 
بالا