به انجمن رمان نویسی بوکینو خوش آمدید.

بوکینو با هدف ترویج فرهنگ کتاب و کتاب‌خوانی ایجاد شده‌ است و همواره در تلاشیم تا فضایی با کیفیت و صمیمیت را خدمت شما ارائه دهیم. با بوکینو، طعم شیرین و لذت‌بخش موفقیت را بچشید!

ثبت‌نام ورود به حساب کاربری
  • نويسندگان گرامی توجه کنید: انجمن بوکینو تابع قوانین جمهوری اسلامی ایران می‌باشد؛ لذا از نوشتن آثار غیراخلاقی و مبتذل جداً خودداری کنید. در صورت عدم رعایت قوانین انجمن، آثار شما حذف خواهد شد. در صورت مشاهده هرگونه تخلف، با گزارش کردن ما را یاری کنید.
    (کلیک کنید.)
  • قوانین فعالیت و ارسال محتوا در انجمن بوکینو
    (کلیک کنید.)
  • انجمن مجهز به سیستم تشخیص کاربران دارای چند حساب کاربری می‌باشد؛ در صورت مشاهده حساب کاربری شما مسدود می‌گردد.
  • باز کردن گره‌ از یک ماجرای جنایی، زمانی راحت است که شواهد و مدارک کافی داشته باشیم یا حداقل کسی باشد که بتواند با حرف‌هایش، ما را به کشف حقیقت نزدیک‌تر کند؛ اما اگر تمام افراد به قتل رسیده باشند، چه؟!
    رمان - کاراکال | حدیثه شهبازی کاربر انجمن بوکینو

mahban

[مدیریت ارشد کتابینو+ مدیر تالار ادبیات بین‌الملل]
پرسنل مدیریت
ارسال‌کننده‌ی برتر ماه
سطح
6
 
تاریخ ثبت‌نام
2024-07-04
نوشته‌ها
3,468
مدال‌ها
11
سکه
22,069
هر یک از شما بیشتر یک نمونه غير جالبی از مردم آهنی جا نداريد. ممکن است گمان می برید "جان" و حتی "روح" برای کاری که شما می کنید یا برای زندگی به صورتی که شما آن را زندگی می کنید، لازم است. اما شاید تنها به کلیدی برای کوک کردن فنر ساز و کارتان نیاز است. وعده های روزانه خوراک کمک می کند تا شما را کوک و عتیقه های بی هدف تداعی ها را بارها و بارها تازه کند. از این پیش زمینه، اندیشه ها جداگانه برگزیده می شوند و شما می کوشید آنها را در کلی به هم پیوند زنید و آنها را به جای اندیشه های خودتان جا بزنید و ارزشمند بشمارید.

ما احساس ها و حس ها، خلق وخوها و تجربه ها را هم می گیریم و از این همه سرابی از زندگی درونی میسازیم، خود را موجوداتی آگاه و معقول می نامیم، در باره خداوند، جاودانگی، زندگی ابدی و دیگر موضوعات عالی تر حرف می زنیم؛ در باره هر چیز به خیال در آمدنی، داوری و گفت و شنود می کنیم، آنها را تعریف و ارزیابی می کنیم، اما گفت و گو درباره خودمان و ارزش عینی واقعی خودمان را حذف می کنیم، زیرا همه بر این باوریم که اگر چیزی در ما غایب باشد می توانیم آن را به دست آوریم.

اگر در آنچه گفته ام توانسته باشم حتی به میزان اندکی روشن کنم که موجودی که ما مردم می نامیم در چه هرج و مرج و بی نظمی ای به سر می برد، می توانید خود پاسخ دهید که این چه چیزی است که او ندارد و اگر به همین صورتی که هست باقی بماند، چه چیز می تواند به دست آورد، چه ارزشی می تواند به ارزشی که نمایندگی می کند بیفزاید.
 

mahban

[مدیریت ارشد کتابینو+ مدیر تالار ادبیات بین‌الملل]
پرسنل مدیریت
ارسال‌کننده‌ی برتر ماه
سطح
6
 
تاریخ ثبت‌نام
2024-07-04
نوشته‌ها
3,468
مدال‌ها
11
سکه
22,069
پیش تر گفتم کسانی هستند که گرسنه و تشنه حقیقت اند. اگر مشکلات زندگی را کندوکاو کنند و با خودشان راست گو باشند، به زودی باور می کنند که امکان ندارد بتوانند به صورتی که تا به حال زندگی کرده اند، زندگی کنند و همان چیزی باشند که تا به حال بوده اند؛ و راه خروج از این وضعیت ضروری است و مردم تنها با تمیز کردن ماشین از کثافتی که در جریان زندگی آن را پر کرده است، می تواند گنجایش ها و توانمندی های نهانش را تکامل بخشد.

اما برای به عهده گرفتن تعهد تمیز کردن ماشینش به شکلی منطقی باید بداند چه چیز نیاز به تمیز شدن دارد، کجا و چگونه؛ اما امکان ندارد خودش این را ببنید. برای دیدن هر چیزی از این گونه، باید از بیرون نگاه کند؛ و برای این منظور به کمک متقابل نیاز دارد.
اگر نمونه ای را که در مورد شناسایی به کار بردم به یاد آورید، می بینید که مردم وقتی خود را با خلق وخوها، احساس ها و اندیشه هایش شناسایی می کند، چه قدر کور است. اما آیا وابستگی ما به چیزها تنها به چیزهایی محدود می شود که با نگاه اول می توانیم مشاهده کنیم؟ این چیزها چنان بالا قرار دارند که نگاه ما نمی تواند به آنها برسد.

به یاد دارید که ما درباره شخصیت مردم ها گفت و گو و آنها را به خوب و بد تقسیم کردیم. با شناختی که مردم از خودش پیدا می کند، زمینه های تازه ای از مکانیکی بودنش پیدا می کند - بیایید آن را خودکاری بنامیم - قلمروهایی که اراده اش، من "می خواهم "اش هیچ نیرویی ندارد، زمینه هایی که پیرو او نیستند، چنان پریشانی آفرین و ظریف است که امکان ندارد راهش را بدون کمک و راهنمایی توانمند کسی که با راه آشناست، از میانشان پیدا کند.
این به طور فشرده وضعیت امور در قلمرو شناخت خود است: برای آنکه بتوانید کار کنید، باید شناخت داشته باشید، اما برای دانستن، باید بفهمید چگونه بدانید. ما این را به تنهایی نمی توانیم پیدا کنیم.
 

mahban

[مدیریت ارشد کتابینو+ مدیر تالار ادبیات بین‌الملل]
پرسنل مدیریت
ارسال‌کننده‌ی برتر ماه
سطح
6
 
تاریخ ثبت‌نام
2024-07-04
نوشته‌ها
3,468
مدال‌ها
11
سکه
22,069
گذشته از شناخت خود، جست وجو جنبه دیگری دارد - تکامل بخشیدن به خود. بیایید ببینیم در اینجا اوضاع چه طور است. روشن است مردمی که تنها با دستگاه هایش باقی مانده است، نمی تواند شناخت و دانش تکامل بخشیدن را از انگشت کوچکش بیرون بکشد، و از آن کمتر نمی تواند بداند که به طور دقیق چه چیز را باید در خود تکامل بخشد.

رفته رفته، با ملاقات با کسانی که جست وجوگرند، با گفت و گو با آنها و مطالعه کتاب های مربوط به موضوع، به حوزه پرسش هایی کشیده می شود که به تکامل خود مربوط می شوند.
اما در اینجا ممکن است با چه چیز روبه رو شود؟ اول از همه مغاکی از شارلاتان بازی بخشش ناپذیر که اساسش حرص و آز برای پول ساختن با گول زدن مردمان زودباروی است که در جست وجوی پیدا کردن راهی از ناتوانی معنوی خویش اند. اما پیش از آنکه مردم یاد بگیرد گندم را از کاه جدا کند، به زمان درازی نیاز است و شاید انگیزش یافتن راستی و حقیقت در او کم و خاموش شود، یا خواست و اراده اش به شکلی بیمار گمراه شود و آتش رو به خاموشی رفته اش او را به چنان هزارتویی براند که بیرون آمدن از آن به قول معروف راست به شیطان برسد.

اگر مردمی پیروز شود از این مرداب نخست بیرون آید، ممکن است به مرداب تازه شبه دانش و معرفت بیفتد. در این حالت راستی و حقیقت چنان شکل غیرقابل هضم و مبهمی می یابد که تأثیر سرگیجه و سرسامی بیمار را تولید می کند. اگر پیگیر بماند به او راهها و روشدهایی را برای تکامل نیروها و گنجایش های نهانی اش نشان میدهند و سوگند می خورند که بدون هیچ رنج و زحمتی بر همه چیز، از جمله موجودات جاندار، مواد و عناصر خنثی قدرت و نفوذ می یابد. تمام این سیستم ها که بر اساس نظریه های گوناگون استوارند، بی اندازه فریب انگیزند، درست به دلیل ابهام شان. برای افراد نیمه تحصیل کرده کشش و گیرایی خاصی دارد، برای کسانی که در شناخت و معرفت مثبت گرایانه نیمه آموزش دیده اند.
 

mahban

[مدیریت ارشد کتابینو+ مدیر تالار ادبیات بین‌الملل]
پرسنل مدیریت
ارسال‌کننده‌ی برتر ماه
سطح
6
 
تاریخ ثبت‌نام
2024-07-04
نوشته‌ها
3,468
مدال‌ها
11
سکه
22,069
از دیدگاه این واقعیت مسلم که بیشتر پرسش هایی که از چشم انداز نظریه های نهان گرایانه و راز و رمز گرایانه مطالعه می شوند، فراسوی کرانه های داده هایی می رود که برای دانشهای نوین دسترس پذیر است، این نظریه ها اغلب به این دانشها نگاه تحقیرآمیزی دارند. هر چند از سویی جایگاهی را که باید به دانش های مثبت گرا می دهند، اما از سوی دیگر اهمیت آن را کم می گیرند و این تأثیر را بر جا می گذارند که نه تنها دانشی ناتوان و ورشکسته است، بلکه از آن هم بدتر است.

اگر این است، پس رفتن به دانشگاه، مطالعه کتابهای درسی و فشار آوردن به خود از این لحاظ چه فایده ای دارد، اگر نظریه هایی از این دست باعث شود که به تمام دانش های دیگر به دیده تحقیر نگریسته شود و در باره پرسش های علمی این گونه داوری شود؟
اما یک مطلب مهم است که با مطالعه این نظریه ها به دست نمی آید؛ آنها هیچ گونه عینی گرایی در مورد پرسش های مربوط به شناخت و معرفت و از آن کمتر حتی دانشها تولید نمی کنند. در واقع مغز مردم را تیره و تار و گنجایشش را برای خردورزی و اندیشمندی سالم کم می کند، باعث می شود که از لحاظ روانی بیمار شود.

این تأثیر این گونه نظریه ها در افراد نیمه تحصیل کرده ای است که آنها را مکاشفه های موثق می پندارند. اما اثرشان روی خود دانشمندان هم زیاد فرق نمی کند، روی کسانی که با زهر ناخوشنودی از چیزهای موجود هر اندازه هم اندک، به هر حال آسیب دیده اند. ماشین اندیشمندی ما این گنجایش را دارد که در مورد همه چیز خاطرجمع شود، به این شرط که مرتب و به شکلی پیگیر در جهت لازم تحت تأثیر قرار بگیرد. چیزی که می تواند در ابتدا پوچ و ابلهانه به نظر رسد، در نهایت معقول به نظر می رسد به این شرط که به اندازه کافی و با باور کافی تکرار شود. و درست همان طور که یک گونه، واژه های از پیش ساخته ای را که در ذهنش است تکرار می کند، گونه دوم هم شواهد و پارادکس های پیچیده ای برای آنچه می گوید پیدا می کند. اما هر دو به یک اندازه قابل دلسوزی اند. در تمامی نظریه هایی از این دست گفته هایی است که مانند تنگ نظری ها و کوته بینی ها معمولا قابل اثبات نیستند. یا به هر حال از راههایی که در دسترس ماست قابل اثبات نیستند.
 

mahban

[مدیریت ارشد کتابینو+ مدیر تالار ادبیات بین‌الملل]
پرسنل مدیریت
ارسال‌کننده‌ی برتر ماه
سطح
6
 
تاریخ ثبت‌نام
2024-07-04
نوشته‌ها
3,468
مدال‌ها
11
سکه
22,069
برای همین گفته می شود که روشها و راههای تکامل بخشیدن به خود به حالتی می انجامد که در آن اصول شان می تواند اثبات شود. از این لحاظ نمی توان مخالفتی داشت. اما کاربرد پیگیر این روشها ممکن است باعث شود که جست وجوگر پر تب و تاب به نتایجی نامطلوب رسد. مردمی که نظریه های نهان گرایی را می پذیرد و خود را در این حوزه آگاه می پندارد، نمی تواند در برابر این وسوسه تاب آورد که به شناختی که از روش هایی پیدا کرده که در این پژوهش به دست آورده جامه عمل پوشاند، یعنی به شناختش عمل می کند. شاید با احتیاط و پروا عمل کند، از روشهایی که از دید خودش پرمخاطره است، بپرهیزد و روشهای قابل اعتمادتر و موثق تر را به کار برد؛ شاید با دقت بسیار آنها را رعایت کند.

با این حال وسوسه به کار بردن آنها و پافشاری بر ضرورت این کار، و تاکیدی که بر سرشت معجزه آسای نتایج می شود، و پنهان کردن وجوه تاریک آن، باعث میشود که مردم آنها را بیازماید.
شاید با آزمودن آنها روش هایی را بیابد که برایش بی زیان است. شاید در کاربرد آنها، حتی چیزی از آنها بیرون بکشد. در کل تمام روش های تکامل بخشیدن به خودی که در اختیار گذاشته می شود، خواه برای اثبات به عنوان وسیله و خواه به عنوان هدف، اغلب ناسازگار و درنیافتنی اند. در برخورد آنها با چنین ماشین پیچیده ای مانند ارگانیسم مردمی که زیاد هم شناخته شده نیست و با آن سوی زندگی مان که از نزدیک با آن پیوند دارد و ما روان می نامیم، کم ترین اشتباه در اجرای آن روش ها، کوچکترین خطايا فشاری زیادی می تواند آسیب هایی جبران ناپذیری برای ماشین به بار آورد.
 

mahban

[مدیریت ارشد کتابینو+ مدیر تالار ادبیات بین‌الملل]
پرسنل مدیریت
ارسال‌کننده‌ی برتر ماه
سطح
6
 
تاریخ ثبت‌نام
2024-07-04
نوشته‌ها
3,468
مدال‌ها
11
سکه
22,069
به راستی که جای خوشبختی است، اگر مردم کمابیش سالم از این باتلاق بگذرد. متأسفانه بسیاری از کسانی که درگیر تکامل توانمندی ها و گنجایش های معنوی خود هستند، در نهایت کارشان به دیوانه خانه می رسد یا سلامت و روان خود را به اندازهای بیمار می کنند که به کلی ناتوان می شوند و نمی توانند خود را با زندگی سازگار کنند. جایگاهشان با کسانی که به دلیل شور و شوق به هر چیز معجزه آسا و رازآمیز، جذب شبه نهان گرایی می شوند، گسترش می یابد. افرادی هم با اراده هایی بسیار ناتوان وجود دارند که در زندگی به جایی نرسیده اند و برای دست یابی های شخصی خواب تکامل توانمندی هایی را در خود می بینند که این توانایی را به آنها ببخشد تا دیگران را به یوغ خود کشند. و سرانجام افرادی که تنها به دنبال تنوع در زندگی می گردند، به دنبال راههایی برای فراموش کردن غم و غصه هایشان، یافتن سرگرمی و فرار از یکنواختی زندگی روزمره و ناسازگاریهایش.

با فروپاشی امیدهایی که به دست یافتن به صفاتی داشتند که در شروع رویش حساب می کردند، به آسانی تبدیل به شارلاتان می شوند. یاد نمونه ای کلاسیک افتاردم. جست وجوگر خاصی که به دنبال نیروی فرا روانی بود، فردی که از رفاه خوبی هم بهره مند بود، کتاب خوان بود و برای یافتن هر چیز معجزه آسایی زیاد سفر کرده بود، در نهایت ورشکسته شد و سرخوردگی شدیدی از تمام جست وجوهایش یافت.

به دنبال یافتن راه دیگری برای درآمد، این اندیشه از سرش گذشت که از شبه دانشی که برایش این همه پول و انرژی صرف کرده، استفاده کند. کتابی با یکی از آن عنوانهایی نوشت که معمولا جلد کتابهای نهان گرایی را تزئین می کند، چیزی مانند درسهایی در باره تکامل نیروهای نهایی مردمی
آن را به صورت هفت سخنرانی به قلم در آورد که دایره المعارف کوچکی از روش های رازآمیز برای تکامل مانیاتیسم، هیپنوتیسم، تله پاتی، روشن بینی، روشن شنودی، فرار به قلمرو اختری، پرواز و دیگر گنجایش های فریبنده بود. تبلیغ زیادی درباره اش راه افتاد و قیمت بالایی رویش گذاشته شد، هر چند در نهایت با این شرط با تخفیف زیاد (تا 95 درصد) به خریداران پیگیر و صرفه جویی فروخته می شد که آن را به دوستانشان سفارش کنند.
 

mahban

[مدیریت ارشد کتابینو+ مدیر تالار ادبیات بین‌الملل]
پرسنل مدیریت
ارسال‌کننده‌ی برتر ماه
سطح
6
 
تاریخ ثبت‌نام
2024-07-04
نوشته‌ها
3,468
مدال‌ها
11
سکه
22,069
به دلیل علاقه کلی به چنین موضوعاتی، موفقیت آن فراسوی تمامی انتظارات گردآوری کننده آن رفت. به زودی نامه هایی از خریداران مشتاق به دستش رسید که با لحنی بزرگوارانه او را "آموزگار عزیز" و "آموزشگر دانا" خطاب و ژرف ترین قدرشناسی خود را برای توضیح های فوق العاده و راهنمایی ارزشمندش بیان می کردند که این امکان را به آنها بخشیده بود تا گنجایش های نهانشان را با شتابی چشمگیر تکامل بخشند.

این نامه ها مجموعه چشمگیری را ساختند و هر کدام باعث شگفتی او می شدند تا آنکه نامه ای از راه رسید که در آن آمده بود، به کمک نوشته او کسی توانسته بود در عرض یک ماه پرواز کند. این به راستی کاسه شگفتی و حیرتش را لبریز کرد
به قول خودش : "از پوچی و حماقت چیزهایی که اتفاق افتاد حیرت زده شده ام. خودم یعنی کسی که چنین چیزی را نوشته، هیچ نظری از سرشت پدیده هایی که درسش را می دادم نداشتم. اما این ابله ها نه تنها راهشان را از این مزخرفات می گرفتند بلکه حتی چیزی از آن یاد می گرفتند و حالا یک ابرابله، حتی یاد گرفته پرواز کند. تردیدی نیست که همه مزخرف است.

می تواند به جهنم برود... به زودی او را به دیوانه خانه می فرستند. حق اش است. بدون چنین ابله هایی وضع همه ما بهتر می شود."
نهان گرایان، آیا گفت و شنود این نویسنده یکی از کتاب های تکامل روان را ستایش می کنید؟ در این مورد، ممکن است کسی بر حسب اتفاق چیزی بیاموزد، چون مردم اغلب، هر چند خودش نادان است، اما می تواند با درستی غریبی در باره موضوعات گوناگون بی آنکه بداند سخن گوید. در عین حال تردیدی نیست، کسی که در باره چنین مزخرفاتی حرف می زند هر حرف درستی هم که بزند در آنها به کلی دفن می شود و امکان ندارد مروارید حقیقت را از آشغال هایی از این دست بیرون کشید.
 

mahban

[مدیریت ارشد کتابینو+ مدیر تالار ادبیات بین‌الملل]
پرسنل مدیریت
ارسال‌کننده‌ی برتر ماه
سطح
6
 
تاریخ ثبت‌نام
2024-07-04
نوشته‌ها
3,468
مدال‌ها
11
سکه
22,069
ممکن است بپرسید : "چرا این گنجایش غریب؟" دلیلش ساده است. همان طور که گفتم، ما هیچ دانش و شناختی نداریم که نتوان از ما گرفت. تمام دانش ما، که دانسته های صرف است می تواند ارزشمند یا بی ارزش باشد. با جذب آن مانند اسفنج، به آسانی می توانیم در باره آن به شکلی منطقی و خاطرجمع کننده ای گفت و گو و آنها را تکرار کنیم، در حالی که هیچ کدامشان را نمی فهمیم.

به همین آسانی هم می توانیم آن را از دست بدهیم، زیرا از آن ما نیست، بلکه مانند مایعی که در ظرفی ریخته می شود، به درون ما ریخته می شود. ذراتی از حقیقت همه جا ریخته است؛ و کسانی که می دانند و میفهمند می توانند ببینند و حیرت کنند که همه چقدر نزدیک به حقیقت زندگی می کنند و با این حال چه قدر نسبت به آن کورند و برای نفوذ به آن ناتوان. اما برای جست وجوی آن، بهتر است به هیچ رو خطر ورود به هزارتوهای حماقت و نادانی مردمی را نپذیرفت و تنهایی به درون آنها پا نگذاشت. زیرا بدون راهنمایی و توضیح های کسی که می داند، مردم می تواند در هر گام خود بی آنکه متوجه باشد، زیر فشار قرار بگیرد و ماشینش خراب شود، و در نتیجه آن ناگزیر شود بیشتر از آنکه صرف خراب کردنش کرده، صرف تعمیرش کند.

درباره مردمی جدی که در باره خودش می گوید که "مردم فروتنی است و رفتارش در قلمرو داوری اطرافیانش نیست، زیرا او در سطحی ذهنی زندگی می کند که معیارهای زندگی فیزیکی را نمی توان در موردش به کار برد" چه فکر می کنید؟ در واقع، رفتارش باید از مدت ها پیش موضوع مطالعه روانکاو شده باشد. این کسی است که از روی وجدان و به شکلی پیگیر روی خودش هر روز ساعت ها کار می کند" یعنی تمام تلاشش را برای ژرفنا و نیرو بخشیدن بیشتر به گمراهی روانی اش به کار می برد، به صورتی که آن قدر جدی است که به عقیده من به زودی رهسپار دیوانه خانه می شود.
 

mahban

[مدیریت ارشد کتابینو+ مدیر تالار ادبیات بین‌الملل]
پرسنل مدیریت
ارسال‌کننده‌ی برتر ماه
سطح
6
 
تاریخ ثبت‌نام
2024-07-04
نوشته‌ها
3,468
مدال‌ها
11
سکه
22,069
می توانم صدها نمونه برای جست وجویی که جهت نادرستی دارد و عاقبت آنها بیاورم. می توانم نام افراد شناخته شده ای را در زندگی ببرم که از راه نهان گرایی دیوانه شده اند و در میان ما زندگی می کنند و به دلیل غرابت هایشان باعث شگفتی ما می شوند. می توانم روشی را که باعث جنون آنها شده مو به مو برایتان توصیف کنم، و بگویم در چه قلمرویی "کار کرده اند" و به خود تکامل بخشیده اند و چگونه این در ساختار روانی آنها تأثير گذاشته و چرا.

اما این پرسش می تواند موضوع گفتاری طولانی و جداگانه ای شود که به دلیل کمبود وقت به خود اجازه نمی دهم اینک به آن بپردازم. هر چه مردم بیشتر بازدارنده ها و فریب هایی را که در هر گام این قلمرو وجود دارد مطالعه کند، بیشتر خاطرجمع می شود که امکان ندارد مسیر تکامل بخشیدن به خود را با رهنمودهای اتفاقی مردمانی اتفاقی پیمود، یا با دانسته هایی که از مطالعه و سخنرانی ها می گیرد.
در عین حال رفته رفته روشن تر می بیند . ابتدا جرقه ای ناتوان، سپس نور روشن حقیقتی را که در سراسر دوره ها بر مردم تابیده. سرآغازهای رازآموزی در تاریکی زمان از دست رفته، جایی که زنجیر دراز دوران ها هویدا می شود. فرهنگ ها و تمدن های بزرگ پدید می آیند، از آیین ها و رازهایی سر برمی آورند، که پیوسته تغییر می کنند، ناپدید و از نو پدیدار می شوند.
 

mahban

[مدیریت ارشد کتابینو+ مدیر تالار ادبیات بین‌الملل]
پرسنل مدیریت
ارسال‌کننده‌ی برتر ماه
سطح
6
 
تاریخ ثبت‌نام
2024-07-04
نوشته‌ها
3,468
مدال‌ها
11
سکه
22,069
دانش دوره به دوره انتقال می یابد، از مردمانی به مردمانی دیگر، از نژادی به نژادی دیگر مراکز مهم رازآموزی در هند، آشور، مصر، یونان دنیا را با نوری درخشان روشن می کنند. نام های احترام برانگیز رازآموزان بزرگ، حاملان زندہ حقیقت نسل به نسل انتقال می یابد. حقیقت در نوشته های نمادین و افسانه ها ثبث می شود و به توده های مردمان انتقال می یابد تا در قالب آیین و رسوم نگهداری شود، در سنت های گفتاری، در یادواره ها، در هنر مقدس از راه کیفیت نادیدنی رقص، موسیقی، پیکره سازی و آیین های گوناگون به شکلی آشکار به دنبال آزمونی مشخص به کسانی که آن را جستجو کرده اند انتقال داده می شود و به صورت شفاهی در زنجیره کسانی که می دانند نگاه داشته می شود. با گذشت زمان، مراکز راز آموزی یکی به دنبال دیگری نابود می شوند، و دانش و معرفت باستانی از راه کانال های زیرزمینی از چشمان جست وجوگران پنهان می شود.

حاملان این معرفت نیز پنهان شده و از دید اطرافیانشان ناشناس می مانند، اما از هستی دست نمی کشند. هر از گاه جریان های جداگانه ای به سطح می آیند، نشان می دهند که جایی در ژرفنا، حتی در دوران ما، رود قدرتمندی از دانش و معرفت وجود جریان دارد.
یافتن این رود و رسیدن به آن به این تکلیف و هدف جست وجوست؛ زیرا با یافتن آن، مردم می تواند خود را با شجاعت به دست مسیری سپارد که قصد پیمودنش را دارد؛ آن وقت تنها دانستن" برای "بودن" و "کار کردن" باقی می ماند. در این راه مردم به کلی تنهانیست؛ در لحظات سخت، پشتیبانی و رهنمودی دریافت می کند، زیرا تمام کسانی که این مسیر را می پیمایند، با زنجیری بی گسست با هم پیوند دارند.
 
بالا