به انجمن رمان نویسی بوکینو خوش آمدید.

بوکینو با هدف ترویج فرهنگ کتاب و کتاب‌خوانی ایجاد شده‌ است و همواره در تلاشیم تا فضایی با کیفیت و صمیمیت را خدمت شما ارائه دهیم. با بوکینو، طعم شیرین و لذت‌بخش موفقیت را بچشید!

ثبت‌نام ورود به حساب کاربری
  • نويسندگان گرامی توجه کنید: انجمن بوکینو تابع قوانین جمهوری اسلامی ایران می‌باشد؛ لذا از نوشتن آثار غیراخلاقی و مبتذل جداً خودداری کنید. در صورت عدم رعایت قوانین انجمن، آثار شما حذف خواهد شد. در صورت مشاهده هرگونه تخلف، با گزارش کردن ما را یاری کنید.
    (کلیک کنید.)
  • قوانین فعالیت و ارسال محتوا در انجمن بوکینو
    (کلیک کنید.)
  • انجمن مجهز به سیستم تشخیص کاربران دارای چند حساب کاربری می‌باشد؛ در صورت مشاهده حساب کاربری شما مسدود می‌گردد.
  • باز کردن گره‌ از یک ماجرای جنایی، زمانی راحت است که شواهد و مدارک کافی داشته باشیم یا حداقل کسی باشد که بتواند با حرف‌هایش، ما را به کشف حقیقت نزدیک‌تر کند؛ اما اگر تمام افراد به قتل رسیده باشند، چه؟!
    رمان - کاراکال | حدیثه شهبازی کاربر انجمن بوکینو

mahban

[مدیریت ارشد کتابینو+ مدیر تالار ادبیات بین‌الملل]
پرسنل مدیریت
ارسال‌کننده‌ی برتر ماه
سطح
3
 
تاریخ ثبت‌نام
2024-07-04
نوشته‌ها
3,842
مدال‌ها
4
سکه
24,254
زنی به یاد می آورد:

آزادی از فشار انتظارات همواره آسودگی شگرفی به بار می آورد. نمره ای تنبیه ای سرزنشی در کار نبود. در بیش تر سفر ها هنگامی که با سختی ها و ماجرا های زیادی داشتیم آن را می فهمید. پگی قوانین را می شکست که برای ما هیجان انگیز بود اصرار داشت که او را با نام اولش بخوانیم، روی زمین می خوابید. انتظار داشت کودکان ناهار و شام آماده کنند! معمولاً بزرگ سالان خوراک می پختند. او به ما اعتماد داشت.

کودکان اغلب نمی دانستند که این ها تمرین است و مهم هم نبود. چالش های به درد به خور (عملی) را می فهمیدند و به رویشان آغوش می گشودند. نیروی کسانی که با هم کار می کنند، پاسخی از کودکان می گیرد که می تواند بسیار چشمگیر باشد. کودکان زمانی کرکره هایشان را پایین می کشیدند که ما رفتاری معمولی با آن ها داشتیم. اما زمانی که ما دست به تلاش می زدیم خیلی زود آن ها را بالا می کشیدند.
نوجوانان با بزرگ تر شدن به انگاره ها علاقه مند می شدند و لازم بود را*ب*طه شان با ما بر بنیان خرد استوار باشد. زیرا گفت و شنود های انتزاعی بیش تر شدنی می شد. چهارده ساگلی مرحله تازه ای به بار می آورد و توانمندی نقد در کودکان بیدار می شد. اینک می توانستند انگاره ها را کندوکاو کنند، درک خود را بگویند لازم بود ما به این گنجایش تازه احترام بگذاریم.
مادام دو سالزمن به ما می گفت: "آزادی را پیش از آن که مطالبه شود بدهید.
 

mahban

[مدیریت ارشد کتابینو+ مدیر تالار ادبیات بین‌الملل]
پرسنل مدیریت
ارسال‌کننده‌ی برتر ماه
سطح
3
 
تاریخ ثبت‌نام
2024-07-04
نوشته‌ها
3,842
مدال‌ها
4
سکه
24,254
فصل سوم


چالش ها

"دوست دارید یک بنا بسازید خودتان به تنهایی؟ هر چند دشوار است"، اما آیا می توانید تلاش خودتان را بکنید؟


گورجیف به شاگردانش پیش نهاد می کرد که هر سال زبردستی تازه پیشه یا زبان تازه ای بیاموزند. کوشیدیم این گفته را با کودکان پیاده کنیم. صحافی کتاب، چاپ با پارچه ابریشم (سیک اسکرین)، هم سرایی، رقص های محلی، تعمیر ماشین، گلدوزی، بافتنی، سفال گری، نجاری، عکاسی، موسیقی و تولید فیلم برخی از کار هایی بود که ما با هم آموختیم.
برای بزرگسالانی که در پیشهای استاد نبودند، دست و پنجه نرم کردن خودمان با آن زبردستی تازه، سرمشق لازم بود. هرگاه چیز تازه ای را با هم یاد می گرفتیم هیچ کس امتیازی به دیگری نداشت، مهم نبود چند سال دارد. هر کودکی با هر استعداد و گنجایشی نیاز به فرصت داشت تا موسیقی بسازد، حركات موزون بیاموزد، نقاشی و مجسمه سازی کند بیندیشد و همه گونه ابزار را به کار بگیرد تا هنرمند و پیشه ور درونی را که در هر یک از ما است لمس کند. هنر به احساس ها قالب بیان می بخشد لازم بود.
 
بالا