به انجمن رمان نویسی بوکینو خوش آمدید.

بوکینو با هدف ترویج فرهنگ کتاب و کتاب‌خوانی ایجاد شده‌ است و همواره در تلاشیم تا فضایی با کیفیت و صمیمیت را خدمت شما ارائه دهیم. با بوکینو، طعم شیرین و لذت‌بخش موفقیت را بچشید!

ثبت‌نام ورود به حساب کاربری
  • نويسندگان گرامی توجه کنید: انجمن بوکینو تابع قوانین جمهوری اسلامی ایران می‌باشد؛ لذا از نوشتن آثار غیراخلاقی و مبتذل جداً خودداری کنید. در صورت عدم رعایت قوانین انجمن، آثار شما حذف خواهد شد. در صورت مشاهده هرگونه تخلف، با گزارش کردن ما را یاری کنید.
    (کلیک کنید.)
  • قوانین فعالیت و ارسال محتوا در انجمن بوکینو
    (کلیک کنید.)
  • انجمن مجهز به سیستم تشخیص کاربران دارای چند حساب کاربری می‌باشد؛ در صورت مشاهده حساب کاربری شما مسدود می‌گردد.
  • باز کردن گره‌ از یک ماجرای جنایی، زمانی راحت است که شواهد و مدارک کافی داشته باشیم یا حداقل کسی باشد که بتواند با حرف‌هایش، ما را به کشف حقیقت نزدیک‌تر کند؛ اما اگر تمام افراد به قتل رسیده باشند، چه؟!
    رمان - کاراکال | حدیثه شهبازی کاربر انجمن بوکینو

mahban

[مدیریت ارشد کتابینو+ مدیر تالار ادبیات بین‌الملل]
پرسنل مدیریت
ارسال‌کننده‌ی برتر ماه
سطح
6
 
تاریخ ثبت‌نام
2024-07-04
نوشته‌ها
3,160
مدال‌ها
10
سکه
18,012

mahban

[مدیریت ارشد کتابینو+ مدیر تالار ادبیات بین‌الملل]
پرسنل مدیریت
ارسال‌کننده‌ی برتر ماه
سطح
6
 
تاریخ ثبت‌نام
2024-07-04
نوشته‌ها
3,160
مدال‌ها
10
سکه
18,012
***​

نام کتاب : جدایی معنوی

نویسنده : دبی فورد

مترجم : سوسن اورعی

تعداد صفحات : 296

انتشارات : کلک آزادگان

***​
 

mahban

[مدیریت ارشد کتابینو+ مدیر تالار ادبیات بین‌الملل]
پرسنل مدیریت
ارسال‌کننده‌ی برتر ماه
سطح
6
 
تاریخ ثبت‌نام
2024-07-04
نوشته‌ها
3,160
مدال‌ها
10
سکه
18,012
جایگاه این کتاب از نگاه یک استاد معنوی


هیچ چیزی مانند طلاق وجود ندارد!

اگر ما تعریفی را که دست کم در یک لغت نامه جامع و کامل درباره طلاق وجود دارد و از آن به عنوان «جدایی مطلق» و «انفصال» یاد شده است بپذیریم، آنگاه هیچ چیز مانند آن وجود نخواهد شد. جدایی، در سراسر هستی مفهومی ندارد. برای بسیاری از ما این خبر می تواند هم خوب و هم بد باشد.

جنبه خوب این خبر آن است که هیچگاه تنها نیستیم و نمی توانیم باشیم و جنبه بدش این است که نمی توانیم از هیچ کس خلاصی یابیم. ما نمی توانیم خود را از کسانی که می شناخته ایم، جدا کنیم. خلاصه کلام این است که: غیر ممکن است را*ب*طه ای پایان یابد، فقط ممکن است این را*ب*طه تغییر کند!

درک این نکته برای هر کسی که در آغاز را*ب*طه ای قرار گرفته، بسیار مهم است. هیچ را*ب*طه ای هرگز پایان نمی یابد! پرسش اساسی این نیست که آیا ما تصمیم داریم یک را*ب*طه جدید داشته باشیم، بلکه این است که چه نوع را*ب*طه ای می خواهیم داشته باشیم. را*ب*طه ما با دیگری حتی اگر او را هرگز برای بار دیگر نبینیم، ادامه خواهد یافت و ماهیت آن را*ب*طه به گونه ای کاملا حقیقی بر روزها و لحظات زندگی ما تأثیر خواهد داشت.

به ندرت در چارچوب تجربه بشری، را*ب*طه ای یافت می شود که بیش از را*ب*طه ای که آن را ازدواج می نامیم، تنگاتنگ و تأثیرگذار باشد. از این رو کم تر پدیده ای مخرب تر از یک ازدواج فروپاشیده، می باشد. با این همه آن ویرانی ای که برای آن شیون و زاری می کنیم، توهمی ست که زاییده تصور ماست. ما گمان می کنیم که ازدواج می تواند نابود شود، در حالی که این یک توهم است.

هنگامی که این واقعیت را درک کنیم، در مسیر بهبود قرار خواهیم گرفت.
 

mahban

[مدیریت ارشد کتابینو+ مدیر تالار ادبیات بین‌الملل]
پرسنل مدیریت
ارسال‌کننده‌ی برتر ماه
سطح
6
 
تاریخ ثبت‌نام
2024-07-04
نوشته‌ها
3,160
مدال‌ها
10
سکه
18,012
ازدواج نمی تواند پایان بپذیرد! ما می توانیم به خودمان بگوییم که ازدواج ما به انتها رسیده یا به دیگران بگوییم که ازدواجمان پایان یافته است، حتی می توانیم مدارکی قانونی مبنی بر پایان آن ارائه کنیم، اما نمی توانیم به این را*ب*طه خاتمه دهیم.

هیچ کس نمی تواند به وحدت دو روح پایان ببخشد، زیرا آنچه را خداوند به همدیگر پیوند داده است هیچ کس قادر نیست از هم جدا کند. حتی زمانی که دو چیزی را که به هم پیوند خورده اند از هم جدا کنید، هر کدام از آنها شامل بخشی از قسمت جداشده خود خواهند بود. به بیانی دیگر جدا ماندن ممکن است، اما جدا شدن امکان ندارد!

دو عدد تخم مرغ را در ظرفی بشکنید و آنها را با هم مخلوط کنید. حالا کنید که آنها را بار دیگر به دو بخش مجزا تقسیم نمایید. می بینید که این کار غیر ممکن است. انسان ها نیز به همین شکل هستند. ما همه با هم پیوند خورده ایم.

هنگامی که در جریان طلاق قرار داریم، احساس می کنیم که زندگی مان به زحمت پیش می رود. مانند جسمی سست و مدور که از روی دیوار می افتد، احساس می کنیم که دیگر هیچگاه نمی توانیم به جایگاه پیشین خود بازگردیم و یکپارچه شویم.

این کتاب درست آنجا که گمان می کنیم در هم شکسته ایم و خرد شده ایم، در باره یکپارچگی سخن می گوید. در مورد این تجربه که درست در همان هنگام که فکر می کنیم زندگی مان متلاشی شده، در واقع ممکن است برای نخستین بار یکپارچه شده باشد. این کتاب، سفری خارق العاده از درون تاریکی عشق پایان یافته به سوی روشنایی عشقی بی پایان است؛ عشق به خود و عشق به زندگی که در نهایت از عشق به خدا حکایت دارد.

این کتاب، معجزه ای ست که نور و روشن بینی را در آنجا که اغلب ناامیدی و کوردلی وجود دارد، به همراه می آورد. وقتی آزرده هستیم، نمی توانیم ببینیم، آواز بخوانیم و با رقص شادی بخش زندگی همگام شویم. این مطالب در مورد التیام بخشیدن به شدیدترین آسیبی ست که زندگی می تواند وارد آورد: پایان یک رؤیا و از دست رفتن یک عشق! این نوشته در مورد دانستن این نکته است که فقط اگر بیدار و هشیار شویم، عشق هرگز از دست نمی رود و زندگی رؤیایی مان می تواند از آن ما باشد.
 

mahban

[مدیریت ارشد کتابینو+ مدیر تالار ادبیات بین‌الملل]
پرسنل مدیریت
ارسال‌کننده‌ی برتر ماه
سطح
6
 
تاریخ ثبت‌نام
2024-07-04
نوشته‌ها
3,160
مدال‌ها
10
سکه
18,012
دبی فورد با اهدای بهترین هدیه به ما، یعنی فیلم واضح زندگی خود به این معجزه تحقق می بخشد. او خود تجربه طلاق را پشت سر گذاشته و درد و رنج های بسیاری را تاب آورده است.

دبی از طلاق به عنوان یکی از بزرگ ترین درس های زندگی خود بهره مند شده، در ژرفای این تجربه فرورفته و خرد یک عمر بر او آشکار گشته است. او در اینجا آن خرد پربها را با ما سهیم می شود. به این ترتیب ما می توانیم در جست و جوی درس مخصوص خود از زندگی، راه کوتاه تری را پیش رو داشته باشیم؛ راهی که بسیار کمتر از آنچه باید دشوار و دردناک خواهد بود.

با این که درس دبی فورد از زندگی دقیقا همان درسی نیست که ما به آموختنش نیازمندیم، اما این خرد مانند چراغی در تاریکی شب می تواند نکته جالب توجه این کتاب همین است که شما را به خودتان باز می گرداند.
البته ما تصور می کنیم که آنچه در طلاق از دست داده ایم، همین «خود» است و در واقع هرگز گمان نمی بریم که این گم شده کسی دیگر با همسرمان باشد.

آنچه ما میپنداریم که از دست داده ایم، همین خویشتن حقیقی ماست. چنین گمان می کنیم که هر اعتقادی به خود اصیل ما پایمال شده است. همان بخش از وجودمان که به آن عشق می ورزیم و به ما عشق می ورزد، همان که ما با آن خوب و زیبا به نظر می رسیم، همان که هیچ کس نمی خواهد ترکش کند، همان خویشتنی که بهترین انتخاب ها را انجام می دهد و در مورد مردم قضاوت های شگفت انگیز می کند، همان که می توانیم از صمیم قلب به او اطمینان کنیم و همان که عمیق ترین عشق ما نسبت به آن همیشه و هر روز موجب می شود که برنده باشد.

این بخش وجودمان است که می پنداریم در طلاق از دست می دهیم و به همین دلیل به شدت آسیب می بینیم.
 

mahban

[مدیریت ارشد کتابینو+ مدیر تالار ادبیات بین‌الملل]
پرسنل مدیریت
ارسال‌کننده‌ی برتر ماه
سطح
6
 
تاریخ ثبت‌نام
2024-07-04
نوشته‌ها
3,160
مدال‌ها
10
سکه
18,012
اکنون دبی فورد - این پیشگوی جدید و استاد معاصر - به ما این اجازه را می دهد که دریابیم هرگز تباه نشده ایم و نمی توانیم تباه شویم و و آنچه که تصور می کنیم از دست داده ایم شگفتی کسی که در حقیقت هستیم، می باشد. به این طریق دبی ما را به خودمان باز می گرداند. او با روند گام به گامی که با دقت توضیح می دهد و با مثال هایی که به سادگی از تجربه طلاق خود و دیگران می آورد، عالی ترین آموزشی را که یک معلم می تواند ارائه کند، در اختیار ما می گذارد.

او مشکلات را آسان و غیر ممکن را به ممکن تبدیل می کند.
زمانی که طلاق را در زندگی خودم تجربه کردم، فکر میکردم غیر ممکن است که دوباره در زندگی روی شادمانی را ببینیم و حالا من از هر زمان دیگری خوشحال تر هستم.

اما نمی توانید تصور کنید که چه راه طولانی و دشواری را تا به اینجا پیموده ام. چه قدر آرزو دارم که نقشه راهنمای دبی فورد را همراه خود داشتم و حالا شما آن را در اختیار دارید! از آنجا که طبق این راهنما عمل می کنید، می توانید ببینید که چگونه باخت به برد تبدیل می شود و این که در حقیقت هیچ باختی وجود ندارد و هیچ را*ب*طه ای هرگز پایان نمی پذیرد و چه طور می توان به درد و رنج خاتمه داد.

این موهبت کوچکی نیست و سپاس من از دبی فورد برای سهیم شدن گنجينه تجارب خردمندانه اش با دیگران، عمیق و بی کران است. او حقیقتا در جایی که انسان ها بیشترین نیاز را دارند، پیام آور عشق و نور است. اگر شما در جریان طلاق قرار دارید، یا می خواهید طلاق بگیرید، یا درگیر عواقب بعد از طلاق هستید و یا مشاور شخص دیگری در این مورد می باشید، این کتاب برای سراسر زندگی در خدمت شما خواهد بود.

دبی فورد، درود بر تو!
نیل دونالد والش
 

mahban

[مدیریت ارشد کتابینو+ مدیر تالار ادبیات بین‌الملل]
پرسنل مدیریت
ارسال‌کننده‌ی برتر ماه
سطح
6
 
تاریخ ثبت‌نام
2024-07-04
نوشته‌ها
3,160
مدال‌ها
10
سکه
18,012
کتاب حاضر از نگاه یک متخصص


من طی سی و دو سال دوران فعالیت خود در دادگاه خانواده، صدها پرونده طلاق در دست داشتم. برای کسی که متحمل درد و رنج مسایل قانونی باشد، دادگاه خانواده بالاترین مرجع در تشخیص عدالت است.

به جرأت می توان گفت که طلاق به عنوان یکی از حوادث زندگی، همتراز با مرگ همسر یا فرزند جای دارد. مطالعات بیانگر آن است که آسیب ناشی از طلاق به زن و شوهر محدود نمی گردد، بلکه آثار منفی این رویداد در کودکانی که از جدایی والدین خود رنج می برند نیز دیده می شود.

قوانین خانواده نیز مانند مشاغل دیگر، دارای ابهاماتی ست. این موضوع در قالب طنز گفته می شود که: «وکلای جنایی با انسانهای بد رویارو هستند و وکلای دادگاه خانواده با انسان های دیوانه طرف هستند. هر کدام از وکلای خانواده داستان های تکان دهنده ای از موکلین خود که دچار جنون موقت و حتی قتل شده اند، دارند.

یکی از موکلین من پس از جلسه دادگاه، همسرش را کشت و خودش هم خودکشی کرد.

جای تعجب نیست در حرفه ای که نارضایتی و نومیدی در بالاترین حد آن به شکل اعتیاد به الکل و مواد مخدر و افسردگی دیده می شود، مجریان قوانین خانواده دچار عجز و یأس شدید باشند.

اغلب ما احساس دلسوزی و همدردی نسبت به موکلین خود داریم، اما با وجود آن که حداکثر تلاش خود را برای کمک به آنها به کار می بریم حس می کنیم که بی فایده هستیم. با وجود تصویر نومیدکننده طلاق، من امروز خبر خوبی برای همکاران و موکلین دردمندم دارم ؛ کتاب جدید و برجسته دبی فورد سرانجام آنچه را که ما همواره به آن نیاز داشتیم، فراهم آورد! مجموعه ای از تمرینات معنوی که زوجبه زوج جداشده را با چرخشی جادویی به سوی جدایی توأم با برخورداری از گنج سرشار یک زندگی نوین رهنمون می شود.
 

mahban

[مدیریت ارشد کتابینو+ مدیر تالار ادبیات بین‌الملل]
پرسنل مدیریت
ارسال‌کننده‌ی برتر ماه
سطح
6
 
تاریخ ثبت‌نام
2024-07-04
نوشته‌ها
3,160
مدال‌ها
10
سکه
18,012
من بر اساس کار با موکلین بسیار، اطمینان دارم که جدایی معنوی، شخص را از یک قربانی در مانده به فردی قدرتمند که خالق حقیقتی سرشار از امید و امکانات نامحدود است، مبدل می کند. اجازه بدهید تا تحول افکار خود را در مورد جنبه های معنوی طلاق با شما سهیم شوم.

من در بیشتر دوران کاری خود، این دیدگاه را پذیرفته بودم که طلاق معمولا یک فاجعه و مصیبت است و بهترین کاری که می توانستم برای موکلینم انجام دهم، محدود کردن آسیب ها بود. اغلب موفق می شدم که تقسیم عادلانه اموال زوج و قوانین سرپرستی کودک را اجرا کنم، اما اکثر موکلینم از این پیروزی های» من راضی نبودند.

من متوجه نبودم که برای مشکلی که قانونی نیست، در پی یک راه حل قانونی هستم. پس از تجارب بسیار دریافتم که موکلین من در حقیقت دارای مشکل در روابط خود هستند و ما سعی داریم که آن را از راه قانونی حل کنیم.

در این زمان شروع به پیشرفت و تمرین در زمینه قوانین انسانی خانواده کردم که بیشتر از قوانین حقوقی بر تجدید ساختار سالم روابط تمرکز دارند. به فکرم رسید که شاید اگر ما شروع به طرح پرسش هایی متفاوت کنیم، بتوانیم پاسخ های قانع کننده تری بیابیم. چه می شود اگر موکلینم بتوانند به طلاق به جای پایان همه چیز به عنوان آغاز یک زندگی جدید و پرشور همراه با روابط سالم تر بنگرند؟ چگونه می شود به طلاق به عنوان یک برد، نه باخت نگاه کرد؟

چه می شود اگر موکلینم بتوانند از این شکست در روابط خود درس بگیرند تا راهی برای روابط جدید و امکانی گسترده برای موفقیت های آتی آنها باشد؟
 

mahban

[مدیریت ارشد کتابینو+ مدیر تالار ادبیات بین‌الملل]
پرسنل مدیریت
ارسال‌کننده‌ی برتر ماه
سطح
6
 
تاریخ ثبت‌نام
2024-07-04
نوشته‌ها
3,160
مدال‌ها
10
سکه
18,012
درنگ بر این سؤال ها موجب شد تا من تأكيد بر جنبه های مثبت طلاق موکلین خود را آغاز کنم. من به شدت هر یک از موکلینم را تشویق کردم که به روان درمان مراجعه نمایند تا بتوانند با درد خود رو به رو شوند و جنبه های رشد و شکوفایی را در آن کشف کنند. در واقع مراجعه به روان درمان را پیش شرط قبول پرونده موکلین خود قرار دادم.

به بیانی دیگر اگر موکلی نمی خواست به روان درمان مراجعه کند و با ذهنی پذیرا به بررسی این پرسش ها بپردازد، پرونده او را به عنوان وکیل نمی پذیرفتم. این برخورد، نتایج سودمند بی شماری به همراه داشت. تعدادی از موکلین من به شرایط بسیار عالی روحی و عاطفی دست یافتند، در حالی که مراحل طلاق برای بسیاری از آنها همچنان دردناک باقی ماند.

من این احساس را داشتم که هنوز تصویر کاملی از طلاق پیش چشم خود ندارم. در نتیجه تداوم تحقیقات خود به منظور یافتن راه هایی که طلاق را برای موکلینم کم تر دردناک و بیشتر شفابخش کند، سرانجام فهمیدم که تئوری من درباره روابط همچنان یک عامل اساسی ست که از کانون این پیامدها برمی خیزد.

یک روز این نکته در ذهن من جرقه زد که طلاق در اصل ماهیت خود یک مشکل قانونی یا ارتباطی نیست، بلکه در عمیق ترین سطح زیربنایی خود یک مشکل معنوی می باشد. با آن که در این زمینه راه حل های قانونی و اداری روابط مهم هستند، اما نیاز معنوی، اصلی ترین نیاز زوج جداشده است.
 

mahban

[مدیریت ارشد کتابینو+ مدیر تالار ادبیات بین‌الملل]
پرسنل مدیریت
ارسال‌کننده‌ی برتر ماه
سطح
6
 
تاریخ ثبت‌نام
2024-07-04
نوشته‌ها
3,160
مدال‌ها
10
سکه
18,012
هر چه بیشتر با این موضوع کنار می آمدم، بر تمرینات معنوی خود بیشتر تأکید و تکیه می کردم. من آثار دکتر لاری دوسی را که مدارکی مبنی بر تأثیر دعا روی بیماران ارائه داده است، مطالعه کردم. از آن پس شروع کردم که با صداقت و جدیت، همراه موکلینم و برای آنها دعا کنم. تمرین هایی در زمینه شکرگزاری به موکلین خود دادم تا در پیدا کردن موهبت های طلاق و ازدواجشان به آنها کمک کند.

به این ترتیب تهیه «فهرست مواهب» بخشی مهمی از کار من و رجوع کردن به برنامه ها و مشاوره های معنوی، کار مهم دیگرم شد. من به طور مداوم یک جزوه الهام بخش در زمینه پذیرش به همه موکلینم می دادم، تا آن که به تدریج آثار تجربه دوره های تعالی را در آنها دیدم.

اگر چه این روش بسیار برای موکلین من مفید بود، اما نامنظم و پراکنده به نظر می رسید و به شکلی سازمان یافته ارائه نمی شد. من نیاز به یک روش مکتوب و حاوی تمرینات و اصل های معنوی را که تجارب مرا در این زمینه در بر می گرفت، تشخیص داده بودم. با آن که هنگام کاربرد این روش در مورد موکلینم احساس رضایت عمیقی به من دست می داد، اما توانایی و وقت لازم را برای مدون کردن این شیوه نداشتم.

من در پی چیزی بودم تا بتوان به تمامی زوج های جداشده مزایای این روش معنوی را ارائه داد.
 
بالا