به انجمن رمان نویسی بوکینو خوش آمدید.

بوکینو با هدف ترویج فرهنگ کتاب و کتاب‌خوانی ایجاد شده‌ است و همواره در تلاشیم تا فضایی با کیفیت و صمیمیت را خدمت شما ارائه دهیم. با بوکینو، طعم شیرین و لذت‌بخش موفقیت را بچشید!

ثبت‌نام ورود به حساب کاربری
  • نويسندگان گرامی توجه کنید: انجمن بوکینو تابع قوانین جمهوری اسلامی ایران می‌باشد؛ لذا از نوشتن آثار غیراخلاقی و مبتذل جداً خودداری کنید. در صورت عدم رعایت قوانین انجمن، آثار شما حذف خواهد شد. در صورت مشاهده هرگونه تخلف، با گزارش کردن ما را یاری کنید.
    (کلیک کنید.)
  • قوانین فعالیت و ارسال محتوا در انجمن بوکینو
    (کلیک کنید.)
  • انجمن مجهز به سیستم تشخیص کاربران دارای چند حساب کاربری می‌باشد؛ در صورت مشاهده حساب کاربری شما مسدود می‌گردد.
  • باز کردن گره‌ از یک ماجرای جنایی، زمانی راحت است که شواهد و مدارک کافی داشته باشیم یا حداقل کسی باشد که بتواند با حرف‌هایش، ما را به کشف حقیقت نزدیک‌تر کند؛ اما اگر تمام افراد به قتل رسیده باشند، چه؟!
    رمان - کاراکال | حدیثه شهبازی کاربر انجمن بوکینو

ARNICA

[سرپرست کتابینو - مدیر تالار ادبیات]
پرسنل مدیریت
سطح
6
 
تاریخ ثبت‌نام
2024-09-14
نوشته‌ها
1,047
مدال‌ها
3
سکه
5,249
عنوان شعر: فنجان خالی قهوه
نام شاعر: زری
ژانر: تراژدی
قالب: سپید
مقدمه: پلک‌هایم را بر هم فشردم
گویی در خیالاتم تو را ببینم
اما در دلالان
حتی در خواب تو را ندیدم
آن لباسی که بوی عطر تن تو می‌داد
حال کجاست؟
آن عطر تنت که
گل‌های بهاری را هم گیج می‌کرد
حال کجاست؟
 
امضا : ARNICA
  • پسندیدم
واکنش‌ها[ی پسندها]: mahban

ARNICA

[سرپرست کتابینو - مدیر تالار ادبیات]
پرسنل مدیریت
سطح
6
 
تاریخ ثبت‌نام
2024-09-14
نوشته‌ها
1,047
مدال‌ها
3
سکه
5,249
1733130469778.png
شاعر گرامی، از شما متشکریم که انجمن بوکینو را جهت انتشار آثار خود انتخاب کرده‌اید.

خواهشمندیم قبل از تایپ اثرتان، قوانين تایپ شعر را مطالعه نمایید:





شما می‌توانید در صورت نیاز به راهنمایی و بهبود بخشیدن قلم خود، درخواست ناظر دهید.



بعد از قرار دادن حداقل ۱۰ پست، می‌توانید در تاپیک زیر درخواست طراحی جلد دهید:



برای بهبود و افزایش کیفیت آثارتان و دریافت تگ‌‌های با ارزشتر، بعد از قرار دادن ١۵ پست، می‌توانید درخواست نقد و تگ دهید.




بعد از حداقل ٢٠ پست، می‌توانید جهت اعلام اتمام اثرتان، به تاپیک زیر مراجعه نمایید:



برای درخواست انتقال اثر خود به متروکه و یا بازگردانی آن، از لینک زیر استفاده کنید:



با آرزوی موفقیت برای شما؛
[کادر مدیریت تالار ادبیات
 
امضا : ARNICA
  • پسندیدم
واکنش‌ها[ی پسندها]: mahban

ARNICA

[سرپرست کتابینو - مدیر تالار ادبیات]
پرسنل مدیریت
سطح
6
 
تاریخ ثبت‌نام
2024-09-14
نوشته‌ها
1,047
مدال‌ها
3
سکه
5,249
پلک‌هایم را بر هم می‌فشارم
تو را نمی‌بینم
به نشانه‌هایی که از تو دارم
گمان می‌کنم که باید کنارم باشی
در آسمانی که ماهش می‌تواند
یک گوی نورانی باشد
در شیشه عطری که
گل‌های بهاری را گیج کرده است
پشت پنجره‌ی اتاقم
که مدام مرا در‌به‌در به سوی خود تکثیر می‌کند.
این تنها نشانه‌هایی است که
از تو برایم باقی مانده است
میز صبحانه‌ای لذیذ
اما با فنجان خالی قهوه
رنگ خوش‌رنگی بر بوم این خانه
لباسی که هنوز بوی عطر تن تو را می‌دهد
و سایه‌ی خنکی که پرندگان
زیر آن ز عشق تو آواز می‌خوانند.
آن‌قدر این راه را نزدیک شده‌ام
که به ندرت و وضوح تو را می‌بینم
اما این جز خیال نیست!
تو را هرگز نمی‌بینم
آری! تو را
 
امضا : ARNICA
  • پسندیدم
واکنش‌ها[ی پسندها]: mahban

ARNICA

[سرپرست کتابینو - مدیر تالار ادبیات]
پرسنل مدیریت
سطح
6
 
تاریخ ثبت‌نام
2024-09-14
نوشته‌ها
1,047
مدال‌ها
3
سکه
5,249
خورشیدی که بر پنجره‌ی اتاقت می‌تابد
بر چهره‌ی من هم خواهد تابید
ماهی که برای تو چشمک می‌زند
روزی نگاهش به سمت من میفتد
او برای من خواهد گفت!
از عشق تو خواهد گفت
روزی باران هم
با من، مهربان خواهد شد
با من میل سخن خواهد داشت
با من آواز خواهد خواند
صدایش با من، هم‌صدا خواهد شد
زمین فرش زیر پاهایم خواهد شد
روزی با هم رو‌به‌رو خواهیم شد
روزی به هم‌دیگر، نزدیک خواهیم شد
 
امضا : ARNICA
  • پسندیدم
واکنش‌ها[ی پسندها]: mahban

ARNICA

[سرپرست کتابینو - مدیر تالار ادبیات]
پرسنل مدیریت
سطح
6
 
تاریخ ثبت‌نام
2024-09-14
نوشته‌ها
1,047
مدال‌ها
3
سکه
5,249
ساعت از نیمه شب گذشته است
و پذیرای آنم که این جمله
شروع مناسبی برای آغاز عشق نیست
اما پلک‌هایم با خواب وداع کرده است
اما از دوست داشتنت دریغ نمی‌شوم
با وجود این‌که نیمه شب زمان خواب است
هیچ شب یا نیمه شبی همانند امشب
نیمه شب پر از غم و اندوهی نبوده است
 
امضا : ARNICA
  • پسندیدم
واکنش‌ها[ی پسندها]: mahban

ARNICA

[سرپرست کتابینو - مدیر تالار ادبیات]
پرسنل مدیریت
سطح
6
 
تاریخ ثبت‌نام
2024-09-14
نوشته‌ها
1,047
مدال‌ها
3
سکه
5,249
طرز نگاهم متفاوت‌تر از همیشه است
در نگاهم، گویی دو کبوتر بال شکسته
عاشق و درمانده، از سفری دور و دراز
جا مانده است
فاصله‌ی میان من و تو
اندازه امتداد نگاه آتشین تو در من است
همانند پرنده‌ای در گندم‌زار نگاهت سوختم
 
امضا : ARNICA
  • پسندیدم
واکنش‌ها[ی پسندها]: mahban

ARNICA

[سرپرست کتابینو - مدیر تالار ادبیات]
پرسنل مدیریت
سطح
6
 
تاریخ ثبت‌نام
2024-09-14
نوشته‌ها
1,047
مدال‌ها
3
سکه
5,249
باید در لحظه زندگی کرد
باید گاه، همانند گلی سرخ روئید
گاه باید با امیدی مرده
بذر امیدی نو در دل کاشت
گاه باید با سوسوی امیدی بی‌رنگ، در لحظه درخشید
گاه غزل یا شعری طنین‌نواز سرود
گاه با شاخه‌ای از عطر گل پیچک
در دل آرزوها ریشه دواند.
گاه باید زیر سایه‌ی ابری سرگردان
با نور خورشید بر پشت کوه‌ها پنهان
باید گریست
باید به ضربه‌ی بی‌رحم باران بر پنجره
گویی بلند قهقهه زد
گاه باید بر غمی بی‌پایان
هم‌چنان مجنون‌وار خندید
زیرا چه بخندی، چه اشک بریزی
زمان به سرعت خواهد گذشت.
 
امضا : ARNICA
  • پسندیدم
واکنش‌ها[ی پسندها]: mahban
بالا