افکارم میترسید از رویاهایی که هیچکدام به حقیقت نمیپیوستند. رویاهایی که در کودکی همچو نباتی برایم لذتبخش بود؛ اما حالا دیگر آن رویاها چیزی مانند یک سگ آدمخور برایم شده بود! اما با این روند باز هم دلم رویاهای کودکیام را میطلبید.
آخرین ویرایش توسط مدیر: