What's new

بزرگترین مرجع تایپِ کتاب | انجمن رمان نویسی بوکینو

انجمن فرهنگی بوکینو، مکانی‌ برای انتشار و تایپ آثارِ شما عزیزان بوده و طبقِ قوانین جمهوری اسلامی ایران اداره می‌شود. هدف ما همواره ایجاد یک محیط گرم و صمیمانه است. برای دسترسی به امکانات انجمن و تعامل در آن، همین حالا ثبت نام کنید.

سوالات متداول

آموزش کار با انجمن را از این لینک مطالعه کنید.

ایجاد موضوع

برای شروع موضوعی در تالار مورد نظر خود بفرستید.

کسب مقام

به خانواده‌ی بزرگ بوکینو بپیوندید!
  • ✵ انجمن رمانِ بوکـــیــنــو✵

    بزرگترین انجمن فرهنگی و کتابخانه‌ی مجازی ایران!

Rezi

☻︎رضا [مدیر آزمایشی تالار ترجمه]
Staff member
LV
0
 
Joined
Nov 24, 2024
Messages
1,194
Reaction score
3,871
Points
134
Age
21
سکه
6,786
  • #11
سقف، مثل بومِ نقاشی شده و لحظه‌لحظه زندگی‌ام را نشانم می‌دهد؛ ولی سکانس‌هایی که با تو بودم انگار تمامی ندارند، انگار زندگی من فقط تو بودی.
***
ببین، درست رسیده همان‌جایی که داشتی با وسواس بین ستاره‌های آسمان، یکی را به نام خودت می‌زدی.​
 
Last edited by a moderator:

Rezi

☻︎رضا [مدیر آزمایشی تالار ترجمه]
Staff member
LV
0
 
Joined
Nov 24, 2024
Messages
1,194
Reaction score
3,871
Points
134
Age
21
سکه
6,786
  • #12
حال ستاره‌ای همانند همان ستاره بر روی مچ دستم حک کرده‌ام، می‌بینی؟
افسوس! کاش با من قهر می‌کردی، کاش سیلی محکمی با دست‌های ظریفت بر صورتم می‌نهادی تا حساب کار به دستم بیاید؛ لیکن هربار، هربار اجازه برگشت به من دادی.​
 
Last edited by a moderator:

Rezi

☻︎رضا [مدیر آزمایشی تالار ترجمه]
Staff member
LV
0
 
Joined
Nov 24, 2024
Messages
1,194
Reaction score
3,871
Points
134
Age
21
سکه
6,786
  • #13
هربار از خود گذشتگی کردی برایم، هربار باعث شدی در ذهنم تداعی شود که تو بدون من فرد ضعیفی هستی.
لیکن ضعیف و ناتوان من بودم! منی که خنده هنگام رفتن تو را غرور و آرزوی خوشبختی‌ات برایم را نفرین معنی کردم.​
 
Last edited by a moderator:

Rezi

☻︎رضا [مدیر آزمایشی تالار ترجمه]
Staff member
LV
0
 
Joined
Nov 24, 2024
Messages
1,194
Reaction score
3,871
Points
134
Age
21
سکه
6,786
  • #14
ای‌کاش برگردی و چراغ‌های خانه را روشن کنی، کاش دوباره آن دختر پر شور به خانه من برگردد، کاش دوباره تو باشی که فندک زیر سیگار‌م میزنی، فندک زیر سیگارم بزنی و سیگار را بقاپی.​
 
Last edited by a moderator:

Rezi

☻︎رضا [مدیر آزمایشی تالار ترجمه]
Staff member
LV
0
 
Joined
Nov 24, 2024
Messages
1,194
Reaction score
3,871
Points
134
Age
21
سکه
6,786
  • #15
بیا برویم و غم‌ها را جا بگذاریم، این‌بار برویم هر جا که تو بگویی، اصلاً برو‌یم ستاره انتخاب کنیم. بیا مثل قبل که می‌گفتیم این آخرین بار بود، مجدد پیمان‌شکنی کنیم و یکدیگر را در آغوش بکشیم.
***
از آن شب که از پیشم رفتی، به این فکر کردم که زندگیمان چه‌ طور می‌شد؟ اگر تو بزرگ‌تر از من بودی یا جایی دیگر از این جهان به دنیا می‌آمدی. ‌
 
Last edited by a moderator:

Rezi

☻︎رضا [مدیر آزمایشی تالار ترجمه]
Staff member
LV
0
 
Joined
Nov 24, 2024
Messages
1,194
Reaction score
3,871
Points
134
Age
21
سکه
6,786
  • #16
عجب شانسی! تو درست وقتی آفریده شدی که سبب عشق ما شود، نه دیرتر و نه زودتر. سبب همه این مصیبت‌ها و خوشی‌ها شود. ‌ ‌
انگار قرار نیست بدانیم اگر نبودی چه میشد؛ ولی این را خوب می‌دانیم که تو همیشه در ذهن من مشغول کاری هستی. ‌
نقاشی می‌کشی، گل می‌چینی، باغبانی می‌کنی و مرا صدا می‌کنی.​
 
Last edited by a moderator:

Rezi

☻︎رضا [مدیر آزمایشی تالار ترجمه]
Staff member
LV
0
 
Joined
Nov 24, 2024
Messages
1,194
Reaction score
3,871
Points
134
Age
21
سکه
6,786
  • #17
همیشه فکر می‌کنم در آسمان پرستاره‌ گوشه‌ای قایم شدی، حتی اگر وسط آسمان پرستاره هم باشی، تشخیص می‌دهم ستاره من کدام یکی‌ست! درست همان قرمز چشمک‌زن.​
 
Last edited:

Rezi

☻︎رضا [مدیر آزمایشی تالار ترجمه]
Staff member
LV
0
 
Joined
Nov 24, 2024
Messages
1,194
Reaction score
3,871
Points
134
Age
21
سکه
6,786
  • #18
ولی انگار تا هفت آسمان هیچ سوسوی قرمزی نیست!
با فکرت تا زنده‌ام به همین شکل با خودم حرف خواهم زد.
***
از آن عشق‌های کمیاب بودی ... .
آن‌ها که ناخواسته شش دنگ قلب آدمی را سند می‌زند و تعهد می‌گیرد که خاطرات تا ابد در ذهنت تداعی شود.​
 
Last edited:

Rezi

☻︎رضا [مدیر آزمایشی تالار ترجمه]
Staff member
LV
0
 
Joined
Nov 24, 2024
Messages
1,194
Reaction score
3,871
Points
134
Age
21
سکه
6,786
  • #19
آن‌ها که یک دور زیر دستان الهه‌ی عشق گذشته‌اند و امضای ابدیت خورده‌اند.
آن‌ها که به گوش همای‌ سعادت رسیدند و عملی شدند.
آن‌ها که در گوش گل‌های محمدی زمزمه شدند و بین صفحات قرآن رفتند.
و آن‌ها که خواب را از چشم‌ها می‌ربودند.​
 

Rezi

☻︎رضا [مدیر آزمایشی تالار ترجمه]
Staff member
LV
0
 
Joined
Nov 24, 2024
Messages
1,194
Reaction score
3,871
Points
134
Age
21
سکه
6,786
  • #20
لیکن این زمانه همه چیز را گرفت از من، جز خاطراتت.
نمی‌دانم شاید حق دردمند خوردن نداشت،
پس اگر دردمندم، چرا تو را گرفت؟
اگر دردمند نیستم چرا خاطرات تو را نمی‌گیرد؟
شاید بعد از تو دردمند شدم تا بهانه‌ای باشد که خاطرات را نگیرد... .​
 
Last edited:

Who has read this thread (Total: 0) View details

shape1
shape2
shape3
shape4
shape5
shape6
Top Bottom