بوکینو با هدف ترویج فرهنگ کتاب و کتابخوانی ایجاد شده است و همواره در تلاشیم تا فضایی با کیفیت و صمیمیت را خدمت شما ارائه دهیم. با بوکینو، طعم شیرین و لذتبخش موفقیت را بچشید!
ثبتنام
ورود به حساب کاربری
You are using an out of date browser. It may not display this or other websites correctly. You should upgrade or use an alternative browser.
هر باری که خاطرات را گوشه و کنار ذهنم گردگیری میکردم، خاطرات تو را خوب برق میانداختم؛ لیکن چند سالی میشود که نه دیگر گردگیری میکنم و نه برایم مهم است که روی خاطرات، غبار فراموشی نشسته است.
از سامان دادن آن انباری بیدر و پیکر، دیگر چیزی جز اشک و اندوه نصیبم نشد. آنجا بود که سه قفل بزرگ بر دروازهاش زدم!
یک قفل به دشواری واژه فراموشی، یک قفل به عظمت گذشت داشتن و یک قفل به درازای مسیری که رفتم تا صدایت را نشنوم.
مسیری که با هر قدمی که طی میشد، یک خاطره از انباری در پارههای آتش میسوخت و خاکستر میشد.
انباری که نبود... ساحل اگر بناممَش، خاطرات دانههای شن میشدند و چه شبانه روزها که بی توقف رفتم تا از ساحل شنی، تله خاکستری بیش نماند.