هــستیــ(:
[ سرپرست ارشد بازنشسته+حفاظت بازنشسته انجمن]
کاربر خاص انجمن
مدیر بازنشسته
کاربر VIP انجمن
سطح
8
رفته بودیم با یکی از رفیقام کتابخونه کار داشتیم. مامانم گوشیشو داده بود ب من چون من گوشیمو جا گذاشته بودم خودشون تو پارک قدم میزدن، کتابخونه رو داشتن تعطیل میگردن مام اومدیم بیرون هرجارو گشتیم مامانامون نبودن زنگ زدیم مامان رفیقم گفتن ما اومدیم خونه ما مگه دوست ریحانه پیشتون نیست با اون بیایید(قرار بود با دوست ریحانه برگردیم ک اون رفت میگفت رفیقاش کار دارن) حالا منو اونم ب هم نگا کردیم گفتیم اون رفت کار داشت ما خودمون میایم، راه افتادیم سمت خونشون رسیدیم دیدم مامانم نیست ب خاله( مامان ریحانه) میگم مامانم کو میگه اومد دنبال شما?یکی از خاطره های خنده دارت؟
ح
تالا کتک کاری کردی؟