• ✵ انجمن رمانِ بوکـــیــنــو✵

    بزرگترین انجمن فرهنگی و کتابخانه‌ی مجازی ایران!

  • تصاویر لینک‌دار
  • تصاویر لینک‌دار
  • تصاویر لینک‌دار

ندوش؛

[مدیر ارشد عمومینو]
Staff member
LV
0
 
Joined
Feb 17, 2023
Messages
987
سکه
5,207
میان خورشیدهای همیشه
زیبایی تو لنگریست

خورشیدی که از سپیده‌دم
همه ستارگان بی‌نیازم می کند.
 

ندوش؛

[مدیر ارشد عمومینو]
Staff member
LV
0
 
Joined
Feb 17, 2023
Messages
987
سکه
5,207
آی عشق
آی عشق!
رنگ آشنایت پیدا نیست..
 

ندوش؛

[مدیر ارشد عمومینو]
Staff member
LV
0
 
Joined
Feb 17, 2023
Messages
987
سکه
5,207
از تو حرف می‌زنم
چنان نوبرانه می‌شوم؛
که بهار هم
دهانش آب می‌افتد …!
 

ندوش؛

[مدیر ارشد عمومینو]
Staff member
LV
0
 
Joined
Feb 17, 2023
Messages
987
سکه
5,207
یکی کودک بودن

«به ایسای شاعر»

یکی کودک بودن

آه!

یکی کودک بودن در لحظه‌ غرش آن توپ آشتی

و گردش مبهوت سیب سرخ

بر آیینه

یکی کودک بودن

در این روز دبستان بسته

و خش‌خش نخستین برف سنگین‌بار

بر آدمک سرد باغچه

در این روز بی‌امتیاز

تنها

مگر

یکی کودک بودن
 

ندوش؛

[مدیر ارشد عمومینو]
Staff member
LV
0
 
Joined
Feb 17, 2023
Messages
987
سکه
5,207
آری، با توام
من در تو نگاه می کنم
در تو نفس می کشم
و زندگی مرا تکرار می کند
بسان بهار که آسمان را
و علف را پاکی آسمان
در رگ من ادامه می‌یابد
 

ندوش؛

[مدیر ارشد عمومینو]
Staff member
LV
0
 
Joined
Feb 17, 2023
Messages
987
سکه
5,207
و حسرتی

نه

این برف را دیگر

سر بازایستادن نیست،

برفی که بر ابرو و موی ما می‌نشیند

تا در آستانه آیینه چنان در خویش نظر کنیم

که به وحشت

از بلند فریادوار گُداری

به اعماق مغاک

نظر بردوزی
 

ندوش؛

[مدیر ارشد عمومینو]
Staff member
LV
0
 
Joined
Feb 17, 2023
Messages
987
سکه
5,207
شبانه شعری چگونه توان نوشت

تا هم از قلبِ من سخن بگوید، هم از بازویم؟

شبانه

شعری چنین

چگونه توان نوشت؟
 

ندوش؛

[مدیر ارشد عمومینو]
Staff member
LV
0
 
Joined
Feb 17, 2023
Messages
987
سکه
5,207
با من رازی بود

که به کو گفتم

با من رازی بود

که به چا گفتم

تو راهِ دراز

به اسبِ سیا گفتم

بی‌کس و تنها

به سنگای را گفتم
 

ندوش؛

[مدیر ارشد عمومینو]
Staff member
LV
0
 
Joined
Feb 17, 2023
Messages
987
سکه
5,207
کیستی که من این گونه
به اعتماد
نام خود را با تو می گویم
کلید خانه ام را در دستت می گذارم
نان شادی هایم را با تو قسمت می کنم

کیستی که من، اینگونه به جد
در دیار رؤیاهای خویش
با تو درنگ می‌کنم؟

کیستی که من جز او
نمی بینم و نمی یابم

دریای پشت کدام پنجره ای؟
که اینگونه شایدهایم را گرفته ای
زندگی را دوباره جاری نموده ای
پر شور، زیبا و روان

دنیای با تو بودن در اوج همیشه هایم
جان می گیرد
و هر لحظه تعبیری می گردد از
فردایی بی پایان
در تبلور طلوع ماهتاب
باعبور ازتاریکی های سپری شده…

کیستی ای مهربان ترین؟
 

ندوش؛

[مدیر ارشد عمومینو]
Staff member
LV
0
 
Joined
Feb 17, 2023
Messages
987
سکه
5,207
و عشق
اگر با حضور
همین روزمرگی ها
عشق بماند !
عشق است…
 

Who has read this thread (Total: 0) View details

Top Bottom