What's new

بزرگترین مرجع تایپِ کتاب | انجمن رمان نویسی بوکینو

انجمن فرهنگی بوکینو، مکانی‌ برای انتشار و تایپ آثارِ شما عزیزان بوده و طبقِ قوانین جمهوری اسلامی ایران اداره می‌شود. هدف ما همواره ایجاد یک محیط گرم و صمیمانه است. برای دسترسی به امکانات انجمن و تعامل در آن، همین حالا ثبت نام کنید.

سوالات متداول

آموزش کار با انجمن را از این لینک مطالعه کنید.

ایجاد موضوع

برای شروع موضوعی در تالار مورد نظر خود بفرستید.

کسب مقام

به خانواده‌ی بزرگ بوکینو بپیوندید!
  • ✵ انجمن رمانِ بوکـــیــنــو✵

    بزرگترین انجمن فرهنگی و کتابخانه‌ی مجازی ایران!

دنباله دار یک کلاغ چهل کلاغ

Aria.r

آریای خسته
LV
0
 
Joined
Jun 11, 2023
Messages
1,058
Reaction score
918
Points
238
Age
19
Location
خونمون
سکه
5,661
  • #161
نم نم باران روی کله ی کچلش می‌ریخت. موش ها توی جوراب های پاره به طرف خانه‌هایشان میدویدند.موش ها وحشت کرده بودند و فقط بخاطر کله ی کچل او بود زیرا او یک کله ی بزرگ تخم مرغی داشت شاید با خود فکر کنید تخم مرغی بودن سر ک ترس ندارد اما اون سرش تخم مرغی نبود بلکه واقعا کله اش تخم مرغی بود ک دست و دهان داشت و میتوانست حرف بزند! آوینا در این حین گفت: خواهرم یک کلمه نه ده بیست تا! سرم از روی نوشته بلند کردم و جواب دادم : رشته از دستم در رفت بقیش با تو. آوینا ادامه داد: زندگی‌ برای کله تخم مرغی!ناگهان نبات از پله‌ها پرت شد و آوینا جیغ کشید. کله تخم مرغی کمک کردن را دوست ندارد.
آوا خواب را بیشتر از آوینا دوست داشت پس به صدای او اهمیت نداد و شروع به سوت زدن کرد و آوینا همچنان جیغ میزد.
نبات همچنان درحال افتادن بود که آوا از بالکن خواب‌آلود به پایین پرید و او را نجات داد.
آوینا دیگر جیغ نزد...
 
  • لایک
Reactions: AVA

Rezasham

کاربر بوکینو
LV
0
 
Joined
Mar 17, 2023
Messages
368
Reaction score
219
Points
8
Location
قلب شبنم
سکه
1,875
  • #162
نم نم باران روی کله ی کچلش می‌ریخت. موش ها توی جوراب های پاره به طرف خانه‌هایشان میدویدند.موش ها وحشت کرده بودند و فقط بخاطر کله ی کچل او بود زیرا او یک کله ی بزرگ تخم مرغی داشت شاید با خود فکر کنید تخم مرغی بودن سر ک ترس ندارد اما اون سرش تخم مرغی نبود بلکه واقعا کله اش تخم مرغی بود ک دست و دهان داشت و میتوانست حرف بزند! آوینا در این حین گفت: خواهرم یک کلمه نه ده بیست تا! سرم از روی نوشته بلند کردم و جواب دادم : رشته از دستم در رفت بقیش با تو. آوینا ادامه داد: زندگی‌ برای کله تخم مرغی!ناگهان نبات از پله‌ها پرت شد و آوینا جیغ کشید. کله تخم مرغی کمک کردن را دوست ندارد.
آوا خواب را بیشتر از آوینا دوست داشت پس به صدای او اهمیت نداد و شروع به سوت زدن کرد و آوینا همچنان جیغ میزد.
نبات همچنان درحال افتادن بود که آوا از بالکن خواب‌آلود به پایین پرید و او را نجات داد.
آوینا دیگر جیغ نزد اما دیگر ...
 
  • لایک
Reactions: AVA

Aria.r

آریای خسته
LV
0
 
Joined
Jun 11, 2023
Messages
1,058
Reaction score
918
Points
238
Age
19
Location
خونمون
سکه
5,661
  • #163
نم نم باران روی کله ی کچلش می‌ریخت. موش ها توی جوراب های پاره به طرف خانه‌هایشان میدویدند.موش ها وحشت کرده بودند و فقط بخاطر کله ی کچل او بود زیرا او یک کله ی بزرگ تخم مرغی داشت شاید با خود فکر کنید تخم مرغی بودن سر ک ترس ندارد اما اون سرش تخم مرغی نبود بلکه واقعا کله اش تخم مرغی بود ک دست و دهان داشت و میتوانست حرف بزند! آوینا در این حین گفت: خواهرم یک کلمه نه ده بیست تا! سرم از روی نوشته بلند کردم و جواب دادم : رشته از دستم در رفت بقیش با تو. آوینا ادامه داد: زندگی‌ برای کله تخم مرغی!ناگهان نبات از پله‌ها پرت شد و آوینا جیغ کشید. کله تخم مرغی کمک کردن را دوست ندارد.
آوا خواب را بیشتر از آوینا دوست داشت پس به صدای او اهمیت نداد و شروع به سوت زدن کرد و آوینا همچنان جیغ میزد.
نبات همچنان درحال افتادن بود که آوا از بالکن خواب‌آلود به پایین پرید و او را نجات داد.
آوینا دیگر جیغ نزد اما دیگر صدایش گرفته بود...
 
  • لایک
Reactions: AVA

AVA

[مدیریت کل سایت]
Staff member
LV
0
 
Joined
Mar 26, 2023
Messages
1,872
Reaction score
9,851
Time online
42d 18h 18m
Points
431
Age
17
Location
CHABAHAR
سکه
11,455
  • #164
نم نم باران روی کله ی کچلش می‌ریخت. موش ها توی جوراب های پاره به طرف خانه‌هایشان میدویدند.موش ها وحشت کرده بودند و فقط بخاطر کله ی کچل او بود زیرا او یک کله ی بزرگ تخم مرغی داشت شاید با خود فکر کنید تخم مرغی بودن سر ک ترس ندارد اما اون سرش تخم مرغی نبود بلکه واقعا کله اش تخم مرغی بود ک دست و دهان داشت و میتوانست حرف بزند! آوینا در این حین گفت: خواهرم یک کلمه نه ده بیست تا! سرم از روی نوشته بلند کردم و جواب دادم : رشته از دستم در رفت بقیش با تو. آوینا ادامه داد: زندگی‌ برای کله تخم مرغی!ناگهان نبات از پله‌ها پرت شد و آوینا جیغ کشید. کله تخم مرغی کمک کردن را دوست ندارد.
آوا خواب را بیشتر از آوینا دوست داشت پس به صدای او اهمیت نداد و شروع به سوت زدن کرد و آوینا همچنان جیغ میزد.
نبات همچنان درحال افتادن بود که آوا از بالکن خواب‌آلود به پایین پرید و او را نجات داد.
آوینا دیگر جیغ نزد اما دیگر صدایش گرفته بود...
نم نم باران روی کله ی کچلش می‌ریخت. موش ها توی جوراب های پاره به طرف خانه‌هایشان میدویدند.موش ها وحشت کرده بودند و فقط بخاطر کله ی کچل او بود زیرا او یک کله ی بزرگ تخم مرغی داشت شاید با خود فکر کنید تخم مرغی بودن سر ک ترس ندارد اما اون سرش تخم مرغی نبود بلکه واقعا کله اش تخم مرغی بود ک دست و دهان داشت و میتوانست حرف بزند! آوینا در این حین گفت: خواهرم یک کلمه نه ده بیست تا! سرم از روی نوشته بلند کردم و جواب دادم : رشته از دستم در رفت بقیش با تو. آوینا ادامه داد: زندگی‌ برای کله تخم مرغی!ناگهان نبات از پله‌ها پرت شد و آوینا جیغ کشید. کله تخم مرغی کمک کردن را دوست ندارد.
آوا خواب را بیشتر از آوینا دوست داشت پس به صدای او اهمیت نداد و شروع به سوت زدن کرد و آوینا همچنان جیغ میزد.
نبات همچنان درحال افتادن بود که آوا از بالکن خواب‌آلود به پایین پرید و او را نجات داد.
آوینا دیگر جیغ نزد اما دیگر صدایش گرفته بود. نبات...
 

Aria.r

آریای خسته
LV
0
 
Joined
Jun 11, 2023
Messages
1,058
Reaction score
918
Points
238
Age
19
Location
خونمون
سکه
5,661
  • #165
نم نم باران روی کله ی کچلش می‌ریخت. موش ها توی جوراب های پاره به طرف خانه‌هایشان میدویدند.موش ها وحشت کرده بودند و فقط بخاطر کله ی کچل او بود زیرا او یک کله ی بزرگ تخم مرغی داشت شاید با خود فکر کنید تخم مرغی بودن سر ک ترس ندارد اما اون سرش تخم مرغی نبود بلکه واقعا کله اش تخم مرغی بود ک دست و دهان داشت و میتوانست حرف بزند! آوینا در این حین گفت: خواهرم یک کلمه نه ده بیست تا! سرم از روی نوشته بلند کردم و جواب دادم : رشته از دستم در رفت بقیش با تو. آوینا ادامه داد: زندگی‌ برای کله تخم مرغی!ناگهان نبات از پله‌ها پرت شد و آوینا جیغ کشید. کله تخم مرغی کمک کردن را دوست ندارد.
آوا خواب را بیشتر از آوینا دوست داشت پس به صدای او اهمیت نداد و شروع به سوت زدن کرد و آوینا همچنان جیغ میزد.
نبات همچنان درحال افتادن بود که آوا از بالکن خواب‌آلود به پایین پرید و او را نجات داد.
آوینا دیگر جیغ نزد اما دیگر صدایش گرفته بود. نبات خندید و به آوینا...
 

AVA

[مدیریت کل سایت]
Staff member
LV
0
 
Joined
Mar 26, 2023
Messages
1,872
Reaction score
9,851
Time online
42d 18h 18m
Points
431
Age
17
Location
CHABAHAR
سکه
11,455
  • #166
نم نم باران روی کله ی کچلش می‌ریخت. موش ها توی جوراب های پاره به طرف خانه‌هایشان میدویدند.موش ها وحشت کرده بودند و فقط بخاطر کله ی کچل او بود زیرا او یک کله ی بزرگ تخم مرغی داشت شاید با خود فکر کنید تخم مرغی بودن سر ک ترس ندارد اما اون سرش تخم مرغی نبود بلکه واقعا کله اش تخم مرغی بود ک دست و دهان داشت و میتوانست حرف بزند! آوینا در این حین گفت: خواهرم یک کلمه نه ده بیست تا! سرم از روی نوشته بلند کردم و جواب دادم : رشته از دستم در رفت بقیش با تو. آوینا ادامه داد: زندگی‌ برای کله تخم مرغی!ناگهان نبات از پله‌ها پرت شد و آوینا جیغ کشید. کله تخم مرغی کمک کردن را دوست ندارد.
آوا خواب را بیشتر از آوینا دوست داشت پس به صدای او اهمیت نداد و شروع به سوت زدن کرد و آوینا همچنان جیغ میزد.
نبات همچنان درحال افتادن بود که آوا از بالکن خواب‌آلود به پایین پرید و او را نجات داد.
آوینا دیگر جیغ نزد اما دیگر صدایش گرفته بود. نبات خندید و به آوینا...
نم نم باران روی کله ی کچلش می‌ریخت. موش ها توی جوراب های پاره به طرف خانه‌هایشان میدویدند.موش ها وحشت کرده بودند و فقط بخاطر کله ی کچل او بود زیرا او یک کله ی بزرگ تخم مرغی داشت شاید با خود فکر کنید تخم مرغی بودن سر ک ترس ندارد اما اون سرش تخم مرغی نبود بلکه واقعا کله اش تخم مرغی بود ک دست و دهان داشت و میتوانست حرف بزند! آوینا در این حین گفت: خواهرم یک کلمه نه ده بیست تا! سرم از روی نوشته بلند کردم و جواب دادم : رشته از دستم در رفت بقیش با تو. آوینا ادامه داد: زندگی‌ برای کله تخم مرغی!ناگهان نبات از پله‌ها پرت شد و آوینا جیغ کشید. کله تخم مرغی کمک کردن را دوست ندارد.
آوا خواب را بیشتر از آوینا دوست داشت پس به صدای او اهمیت نداد و شروع به سوت زدن کرد و آوینا همچنان جیغ میزد.
نبات همچنان درحال افتادن بود که آوا از بالکن خواب‌آلود به پایین پرید و او را نجات داد.
آوینا دیگر جیغ نزد اما دیگر صدایش گرفته بود. نبات خندید و به آوینا گفت: صدات شبیه مرغ مریض شده!...
 

Rezasham

کاربر بوکینو
LV
0
 
Joined
Mar 17, 2023
Messages
368
Reaction score
219
Points
8
Location
قلب شبنم
سکه
1,875
  • #167
نم نم باران روی کله ی کچلش می‌ریخت. موش ها توی جوراب های پاره به طرف خانه‌هایشان میدویدند.موش ها وحشت کرده بودند و فقط بخاطر کله ی کچل او بود زیرا او یک کله ی بزرگ تخم مرغی داشت شاید با خود فکر کنید تخم مرغی بودن سر ک ترس ندارد اما اون سرش تخم مرغی نبود بلکه واقعا کله اش تخم مرغی بود ک دست و دهان داشت و میتوانست حرف بزند! آوینا در این حین گفت: خواهرم یک کلمه نه ده بیست تا! سرم از روی نوشته بلند کردم و جواب دادم : رشته از دستم در رفت بقیش با تو. آوینا ادامه داد: زندگی‌ برای کله تخم مرغی!ناگهان نبات از پله‌ها پرت شد و آوینا جیغ کشید. کله تخم مرغی کمک کردن را دوست ندارد.
آوا خواب را بیشتر از آوینا دوست داشت پس به صدای او اهمیت نداد و شروع به سوت زدن کرد و آوینا همچنان جیغ میزد.
نبات همچنان درحال افتادن بود که آوا از بالکن خواب‌آلود به پایین پرید و او را نجات داد.
آوینا دیگر جیغ نزد اما دیگر صدایش گرفته بود. نبات خندید و به آوینا گفت: صدات شبیه مرغ مریض شده!...
ناگهان آوا...
 

حوراء

کاربر اخراجی
LV
0
 
Joined
Nov 30, 2024
Messages
635
Reaction score
1,877
Time online
8d 10h 44m
Points
143
Age
16
سکه
2,154
  • #168

پناه

کاربر بوکینو
LV
0
 
Joined
Dec 29, 2024
Messages
75
Reaction score
273
Time online
22h 1m
Points
63
سکه
360
  • #169
ناگهان آوا فریاد کشید:
- خدا نکنه
 

حوراء

کاربر اخراجی
LV
0
 
Joined
Nov 30, 2024
Messages
635
Reaction score
1,877
Time online
8d 10h 44m
Points
143
Age
16
سکه
2,154
  • #170
ناگهان آوا فریاد کشید:
- خدا نکنه
لبخند بر ل*ب‌های خشک و زخمی‌ام نقش بست.
 

Who has read this thread (Total: 0) View details

shape1
shape2
shape3
shape4
shape5
shape6
Top Bottom