نقد و بررسی نقد حرفه‌ای دلنوشته پدر خاکسترنشین | منتقد: Elaheh_A

[Elaheh_A]

«به نام خداوند شعر و ادب»

نقد یک اثر در جهتِ توسعه‌ی نوشته بوده و هدف از آن توهین و بی‌ارزش جلوه دادن اثر شما نیست!
نویسنده‌ای موفق خواهد بود که انتقادپذیر باشد و از موارد ذکر شده بیاموزد، نه آنکه در مقابل منتقد جبهه بگیرد.

@Liza

ضمن درود و عرض وقت‌بخیر خدمت شما نویسنده گرامی!
بابت اعتماد شما به نقد آثار خود در انجمن بوکینو سپاسگذاریم و امیدواریم که بتوانیم در پیشرفت شما نقش به‌سزایی داشته باشیم!

منتقد اثر شما: @Elaheh_A

لازم به ذکر است که:
1. پس از نقد، بر روی شعر شما نظارت خواهد شد و در صورت عدم توجه به سخنان و راهنمایی‌های منتقد اثرتان، با درخواست‌های نقد بعدی شما‌، موافقت نخواهد شد!
2. نقد‌ها در کمال انصاف بوده و منتقد فرد وارد به مباحث ادبی‌ست؛ و از بابت صحت نقد و راهنمایی‌ِ منتقد، نگرانی نداشته باشید.
3. تمام تلاش ما در جهت پیشرفت نویسنده‌هاست؛ پس نقدپذیر باشید و در برابر نقد خود، جبهه نگیرید.
4. تا بعد از قرارگیری نقد اثر توسط منتقد، از ارسال پست اسپم، تشکر و... خودداری فرمائید.
5. در صورتی که از نقد یا منتقد خود ناراضی بودید و یا شکایتی از تالار نقد داشتید، می‌توانید شکایت خود را در تاپیک زیر ثبت کنید تا مورد بررسی قرار گیرد!
🔷️تایپک جامع پیشنهادات، اعتراضات و انتقادات

به امید موفقیت روز افزون شما!

​

 

[Elaheh_A]

نام اثر: پدر خاکسترنشین
نویسنده: @Liza
ژانر های اصلی: اجتماعی، تراژدی، درام
مقدمه:
زندگی گاهی همانند خاکسترهایی است که در دل آتش می‌سوزند، بی‌صدا و بی‌رحم. خاطرات کهنه و فریادهای خاموش در گوشه‌ای از زمان دفن می‌شوند، اما به‌گونه‌ای عجیب، همیشه در دل آدمی باقی می‌مانند. آنچه از گذشته بر جای می‌ماند، نه تنها نشانه‌ای از درد است، بلکه صدای طوفانی است که گاهی به بیرون می‌زند و سکوت را در هم می‌شکند. من، در این خاکستر نشسته‌ام و می‌دانم که هیچ‌چیز جز یاد آنچه از دست داده‌ایم نمی‌تواند ما را به هم پیوند دهد.
آیا نباید برایتان آنقدر تلاش میکردم عزیزانم؟
اه!
اری هنوزم عزیزترین برای من هستید.​

 

[Elaheh_A]

نقد و بررسی دلنوشته پدر خاکسترنشین

نقد کلی: یک دلنوشته‌ی خوب باید بتواند تمام احساساتی که در دل نویسنده است را به خواننده انتقال دهد.
این دلنوشته توانسته بود تا حدودی از پس انجام این کار برآید و در ژانر تراژدی و اجتماعی به خوبی عمل کند.
اما ژانر "درام" برای دلنوشته به کار نمی‌رود و بهتر است از لیست حذف شود؛ چراکه این ژانر برای سینما استفاده می‌شود.
این دلنوشته دارای جملاتی با معنا و مفهومی متفاوت است که خواندن آن می‌تواند برای خواننده دلپذیر باشد.

عنوان دلنوشته: نامِ اثر به خوبی با محتوای دلنوشته هماهنگی داشته و به نوعی تمام داستان در پشت آن محصور است.
کلمات "پدر" و "خاکستر" در بخش‌هایی از اثر دیده شده و از ارتباطِ بین آن‌ها و روایتِ داستان پرده برمی‌دارد.

دیباچه دلنوشته: مقدمه مهم‌ترین بخش یک اثر قبل از نقطه‌ی آغاز آن است. یک متن عالی می‌تواند خواننده‌ی بیشتری برای اثر جذب کند.
مقدمه‌ این اثر بسیار مطلوب و دلنشین بوده و همچنین بخش‌های ابتدایی نیز از سطح مطلوبی برخوردار بوده است؛ اما از میانه‌های اثر به بعد شاهد افتِ ارکان نویسندگی در این اثر بودیم.
قسمت‌های میانه و پایان از مقدار توصیفاتِ کمتر و مواردی که در ادامه ذکر می‌شود، بود.

توصیفات و پردازش: در ابتدا این دلنوشته بسیار قوی عمل کرده است، توصیفاتِ به‌جا و پردازشی دقیق از حوادث و احساسات را برای خواننده به ارمغان آورده است؛ اما هرچه به پایانِ این اثر نزدیک می‌شویم از توصیفات کاسته شده و اتفاقات به صورت معمولی به نگارش در آمده است.

انتقال احساسات: تا زمانی که شرح حال از شخصیت‌های یک نوشته به خواننده انتقال یابد، احساسات و عواطف آن زمان نیز قابل درک خواهد بود.
در ابتدای این نوشته، همه چیز تمام و کمال در دستِ انجام بود اما از میانه‌های نوشته نه تنها توصیفات کم شد بلکه انتقال احساسات نیز ضعیف شد.
حتی در پارت‌های آخر احساسِ پشت جملات برای خواننده قابل لمس نبود.

ساختار دلنوشته: آرایه‌های ادبی دلنشینی در سرتاسر این اثر به چشم می‌خورد و باعث زیبایی دوچندان این اثر می‌شد. همانطور که پیش‌تر ذکر شد تمامی ارکان در قست‌های ابتدایی کاملاً بی‌نقص بودند اما رفته رفته کیفیت آن‌ها کمتر می‌شد.
بخش آرایه‌ها نیز، نیاز به توجه بیشتری دارد.

ایده اصلی دلنوشته: این اثر ایده و پیرنگی متفاوت و دلنشین داشت که انتظار می‌رود آن‌طور که شایسته‌ی این ایده است، به آن پرداخته شود.

انتخاب واژگان: واژگان این اثر ترکیبی از کلمات نوین و قدیمی‌ است که باعث دلنشینی اثر می‌شود.
البته این موضوع تا جایی در رمان دیده می‌شد و پس‌ از آن، شاهد کاهش کلمات نوین شدیم و کلمات عادی و روزمره‌ی بیشتری به چشم می‌خورد.
از این رو انتظار می‌رود تعادل کلمات همانند پارت‌های اول این دلنوشته شود.

نگارش دلنوشته: به صورت کلی این دلنوشته توانسته بود آنچه در ذهن نویسنده است را تا حدودی به خواننده انتقال دهد.
اما در برخی موارد علائم نگارشی در جای صحیح قرار نداشته و برخی جملات نیز ساختاری اشتباه داشته‌اند.
همچنین قسمت‌های ابتدایی از زبانِ فرزندِ پدری زحمت‌کش بود ولی در میانه‌ها راوی داستان عوض شده و پدری از نبودِ همسرش گله‌مند است و تا قسمت‌های پایانی راوی داستان همان پدر است.
اینکه یک دلنوشته از زبان دو شخصِ متفاوت باشد ایده‌ای زیبا و قابل تٵمل است اما نیاز به پردازش بهتر و دقت بیشتری دارد.

موفق باشید.🌺

 

[Liza]

نقد و بررسی دلنوشته پدر خاکسترنشین

سلام و خسته نباشید.

نقد کلی: یک دلنوشته‌ی خوب باید بتواند تمام احساساتی که در دل نویسنده است را به خواننده انتقال دهد.
این دلنوشته توانسته بود تا حدودی از پس انجام این کار برآید و در ژانر تراژدی و اجتماعی به خوبی عمل کند.

اما ژانر "درام" برای دلنوشته به کار نمی‌رود و بهتر است از لیست حذف شود؛ چراکه این ژانر برای سینما استفاده می‌شود.

این دلنوشته دارای جملاتی با معنا و مفهومی متفاوت است که خواندن آن می‌تواند برای خواننده دلپذیر باشد.

عنوان دلنوشته: نامِ اثر به خوبی با محتوای دلنوشته هماهنگی داشته و به نوعی تمام داستان در پشت آن محصور است.
کلمات "پدر" و "خاکستر" در بخش‌هایی از اثر دیده شده و از ارتباطِ بین آن‌ها و روایتِ داستان پرده برمی‌دارد.

دیباچه دلنوشته: مقدمه مهم‌ترین بخش یک اثر قبل از نقطه‌ی آغاز آن است. یک متن عالی می‌تواند خواننده‌ی بیشتری برای اثر جذب کند.
مقدمه‌ این اثر بسیار مطلوب و دلنشین بوده و همچنین بخش‌های ابتدایی نیز از سطح مطلوبی برخوردار بوده است؛

خداروشکر،مچکرم.

اما از میانه‌های اثر به بعد شاهد افتِ ارکان نویسندگی در این اثر بودیم.

قسمت‌های میانه و پایان از مقدار توصیفاتِ کمتر و مواردی که در ادامه ذکر می‌شود، بود.

توصیفات و پردازش: در ابتدا این دلنوشته بسیار قوی عمل کرده است، توصیفاتِ به‌جا و پردازشی دقیق از حوادث و احساسات را برای خواننده به ارمغان آورده است؛ اما هرچه به پایانِ این اثر نزدیک می‌شویم از توصیفات کاسته شده و اتفاقات به صورت معمولی به نگارش در آمده است.

انتقال احساسات: تا زمانی که شرح حال از شخصیت‌های یک نوشته به خواننده انتقال یابد، احساسات و عواطف آن زمان نیز قابل درک خواهد بود.
در ابتدای این نوشته، همه چیز تمام و کمال در دستِ انجام بود اما از میانه‌های نوشته نه تنها توصیفات کم شد بلکه انتقال احساسات نیز ضعیف شد.
حتی در پارت‌های آخر احساسِ پشت جملات برای خواننده قابل لمس نبود.

متوجهم، حتما روشون بیشتر کار می‌کنم چشم✅

ساختار دلنوشته: آرایه‌های ادبی دلنشینی در سرتاسر این اثر به چشم می‌خورد و باعث زیبایی دوچندان این اثر می‌شد. همانطور که پیش‌تر ذکر شد تمامی ارکان در قست‌های ابتدایی کاملاً بی‌نقص بودند اما رفته رفته کیفیت آن‌ها کمتر می‌شد.
بخش آرایه‌ها نیز، نیاز به توجه بیشتری دارد.

ایده اصلی دلنوشته: این اثر ایده و پیرنگی متفاوت و دلنشین داشت که انتظار می‌رود آن‌طور که شایسته‌ی این ایده است، به آن پرداخته شود.

انتخاب واژگان: واژگان این اثر ترکیبی از کلمات نوین و قدیمی‌ است که باعث دلنشینی اثر می‌شود.
البته این موضوع تا جایی در رمان دیده می‌شد و پس‌ از آن، شاهد کاهش کلمات نوین شدیم و کلمات عادی و روزمره‌ی بیشتری به چشم می‌خورد.
از این رو انتظار می‌رود تعادل کلمات همانند پارت‌های اول این دلنوشته شود.

نگارش دلنوشته: به صورت کلی این دلنوشته توانسته بود آنچه در ذهن نویسنده است را تا حدودی به خواننده انتقال دهد.
اما در برخی موارد علائم نگارشی در جای صحیح قرار نداشته و برخی جملات نیز ساختاری اشتباه داشته‌اند.
همچنین قسمت‌های ابتدایی از زبانِ فرزندِ پدری زحمت‌کش بود ولی در میانه‌ها راوی داستان عوض شده و پدری از نبودِ همسرش گله‌مند است و تا قسمت‌های پایانی راوی داستان همان پدر است.

اینکه یک دلنوشته از زبان دو شخصِ متفاوت باشد ایده‌ای زیبا و قابل تٵمل است اما نیاز به پردازش بهتر و دقت بیشتری دارد.

موفق باشید.🌺

کاملا متوجه منظورتون شدم و قطعا نکاتی که بهش اشاره کردین رو ویرایش میکنم.
خیلی مچکرم و خسته نباشید.