انگیزشی نام کتاب : نیمه تاریک وجودنویسنده : دبی فوردمترجم : فرناز فرودتایپیست : mahban

[mahban]

تجسم بازنمایی


گنجینه چشمانتان را ببندید به آسانسورتان بازگردید و هفت طبقه پایین بروید. از آسانسور بیرون بیایید و باغ زیبای خود را ببینید. در باغ قدم بزنید و به گل ها و درختان آن توجه کنید. به برگ هاسبز و شاداب بنگرید و عطر گل ها زیبا را حس نمایید. روزی زیبا است و پرندگان نغمه سرایی می کنند. به رنگ آسمان توجه کنید. دمای هوا چه اندازه است؟ هوا سرد، است یا گرم؟ آیا وزش نسیم را روی چهره خود حس می کنید؟

زیبایی و عطر باغ مقدس خود را جذب نمایید به جایگاه مراقبه نان رفته راحت بنشینید و آرام بگیرید زندگی خود را در سال بعد مجسم کنید؛ هر آنچه می خواستید دارید همه رؤیا ها شما به حقیقت پیوسته اند. شما آرام و راضی هستید و به خود و هستی اعتماد دارید. جست و جو شما به دنبال مفهوم بودن به پایان رسیده است و درباره آینده خود مطمئن هستید. در این شرایط زندگی شما چه شکلی دارد؟ مدتی وقت صرف تجسم آن کنید روابطتان چگونه است؟ وضع سلامتی شما چگونه است؟ برای تفریح چه می کنید؟ خانواده شما در چه وضعی هستند؟ وضع مالیتان چگونه است؟ برای پیشرفت معنوی چه می کنید؟

اکنون پنج سال بعد را در نظر بگیرید روابطتان چگونه است؟ وضع سلامتی شما چطور است؟ برای تفریح چه می کنید؟ خانواده شما در چه وضعی هستند؟ وضع مالی تان چگونه است؟ برای پیشرفت معنوی چه می کنید؟

 

[mahban]

پس از تجسم چشمانتان را باز کنید مجله ها را ورق بزنید و عکس هایی که شما را به شوق می آورند ببرید. حین این کار فکر نکنید؛ هر چه سریع تر مجله ها را ورق بزنید و عکس هایی را که انرژی مثبتی به شما می دهند. بیرون بکشید برای این کار ده تا پانزده دقیقه وقت بگذارید، زیرا اگر بیش از این طول بکشد.
حدس ها ثانویه وارد عمل می شوند. فقط تحت تأثیر نخستین کششی که حس می کنید عمل نمایید. اکنون کولاژی درست کنید و آن را در جایی بگذارید که در معرض دید شما باشد. این تصاویر آرزو ها قلبیتان را به شما یادآوری می کنند.

3_ زندگی کنونی خود را با آن چه در تجسم دیدید، مقایسه کنید. هر موردی را که در زندگی شما با کولاژ یا آنچه در تجسم درباره آینده دیدید متفاوت است، یادداشت کنید. سپس تمامی کارهایی را که انجام میدهید تا آینده مورد نظر خود را بسازید یادداشت نمایید. اگر گام ها ضروری را در راه ایجاد آینده خود بر نمی دارید، می توانید به این ترتیب تحولی ایجاد کنید که ابتدا واقعیت را ببینید و بپذیرید و سپس نقشه ای برای عمل طرح کنید.

در این جا مهم ترین نکته آن است که به خودتان راست بگویید به مواردی در زندگی که با آینده دلخواه شما متفاوت است، توجه کنید و سپس نقشه ای بریزید تا آن ها را از زندگی خود حذف نمایید.

 

[mahban]

در پایان


بار دیگر به این فکر می افتیم که آیا این کار ها مفید هستند یا نه؟ آیا ارزش دارد این همه وقت و انرژی صرف کنیم تا یکپارچه شویم و افکار خود را از نا امیدی به روشن بینی متحول سازیم؟ هنگامی که متوجه شوید آنچه در زیر لایه رویی آگاهی قرار دارد فقط افکار و احساسات پردازش نشده است.

زخمتان التیام می یابد. هنگامی که اجازه دهید بخش ها سرکوب شده وجودتان رو بیایند، می توانید راحت شوید و دوباره با آسودگی نفس بکشید. هنگامی که نقابی را که حساسیت و انسانیت شما را پوشانده است، از چهره بر گیرید با وجود حقیقی خود روبه رو می شوید.

من شما را در مراحل انجام کاری طولانی و عمیق راهنمایی کرده ام تا متوجه شوید، آن کسی که در عمیق ترین سطح هستید کافی است ما جهان هستی کل نگرانه را بررسی کردیم؛ جایی که همگی ما مساوی آفریده شده ایم و همه چیز به گونه ای کامل در تعادل است. ما جهان حیرت انگیز فرافکنی را کشف کردیم، جایی که هستی سخاوتمندانه همه جنبه ها طرد شده ما را به خودمان منعکس می کند. ما آموختیم که نه تنها تمامی ویژگی ها مورد تنفرمان را در خود داریم، بلکه این خصایل منفی هدایای مثبتی در بر دارند که ما را به آن جا که قلبمان آرزو دارد برود هدایت می کنند؛ جایی که همدلی و مهر وجود داردا با پذیرفتن و تملک هر آنچه از همه بیش تر از آن ها بدمان می آید و می ترسیم، می توانیم دوباره خود را متعادل نماییم همان گونه که دیپاک چوپرا می گوید:

«پیش داوری نکردن سبب سکوت ذهن می شود.» ذهن آرام، باز این تا کلامی را خیر و صلاح ما است، کلامی را از خدا می آید، بشنود.

 

[mahban]

همگی ما این امکان را داریم که کاخ هایمان را خانه تکانی و در ها تمامی اتاق ها را باز کنیم. می توانیم به یکایک اتاق ها وارد شویم و گرد و خاکی که درخشش و زیبایی هر اتاق را پوشانده است، پاک کنیم. می‌توانیم ببینم که هر اتاق برای آن که بدرخشد نیاز خاصی دارد برخی از اتاقهای ما به عشق و پذیرش نیاز دارند. برخی به اصلاح و ترمیم و برخی دیگر فقط توجه می خواهند به هر حال می دانیم که می توانیم تقاضا یکایک اتاق ها را هرچه باشد برآورده کنیم.

اگر می خواهیم با تمامی عظمت وجود خود زندگی کنیم باید اجازه دهیم همه بخش های وجود باشکوه ما سر برآورند و محترم شمرده شوند. ما باید از حباب برداشت ها و ادراک ها اشتباه خود بیرون بیاییم و در موجی از نور و شفافیت قرار بگیریم. باید به عنوان یک انسان آگاهی درونی خود را آن اندازه گسترش دهیم که تمامی اجزای بشریت را در بر گیرد. اگر تاکنون خود را به صورت خانه کوچکی می دیدید، اکنون باید فضای لازم برای یک کاخ کامل را در خود ایجاد کنید.

آیا به راستی خواهان آرامش درونی هستید؟ اگر واقعاً بخواهید این آرامش از آن شما است! تسلیم شوید از ستیزه جویی دفاع و تظاهر دست بکشید. دیگر هیچ جنبه وجودتان را طرد نکنید و به خود دروغ نگویید. اکنون زمان آن است که به ابزار دفاعی، دیوار ها و قفسی که شما را احاطه کرده است، اعتراف کنید. برای بی نقص بودن تلاش نکنید زیرا آرزوی بی عیب و نقص بودن عامل ایجاد این دیوار ها است.

تلاش کنید تا یکپارچه شوید و روشنایی و تاریکی را کنار هم بپذیرید و یکسان بینگارید. همان گونه که هر چیزی یک نیمه روشن و یک نیمۀ تاریک دارد هر انسانی نیز چنین است، زیرا انسان بودن، یعنی همه چیز بودن!

 

[mahban]

داستان قشنگی از گرو‌مایی رهبر «بنیاد سید ها یوگا» شنیده ام: پادشاه کشوری ثروتمند دنبال یکی از پیک ها خود می فرستد و از او می خواهد که سراسر جهان را جست وجو کند، و هر چه سریع تر بدترین چیز را پیدا کرده برای شاه بیاورد. پیک در پی اجرای فرمان پادشاه می رود اما پس از مدتی دست خالی باز می گردد. پادشاه مات و مبهوت می پرسد: «من که چیزی نمیبینم چه یافتی؟» پیک می گوید: «اعلی حضرت بفرمایید!» و زبانش را بیرون می آورد.

پادشاه از مرد جوان توضیح می خواهد و او می گوید: «زبانم بدترین چیز دنیا است.» زیرا می تواند کار ها بسیار بدی انجام دهد. می توانم با زبانم دروغ بگویم و بدگویی کنم می توانم با زبانم پرخوری کنم و در نتیجه خسته و بیمار شوم و می توانم مطالبی را بگویم که دیگران را آزار دهد، پس زبانم بدترین چیز در دنیا است پادشاه که راضی و خشنود شده بود، بار دیگر از پیک می خواهد که برود و بهترین چیز دنیا را برایش جست و جو کند.

پیک با شتاب می رود و بار دیگر پس از مدتی دست خالی باز می گردد. پادشاه این بار نیز فریاد می کشد: «پس کجا است؟» باز هم پیک زبانش را بیرون می آورد و پادشاه می گوید: «توضیح بده که چگونه چنین چیزی ممکن است؟» مرد جوان می گوید: «زبانم بهترین چیز در دنیااست. زبانم پیام عشق را می رساند. زیبایی شاعرانه را فقط می توانم با زبانم ابراز کنم.

زبانم تفاوت ظریف بین مزه ها را به من می فهماند و مرا راهنمایی می کند تا غذا ها مغذی بخورم زبانم بهترین چیز دنیا است، زیرا می توانم با آن نام خدا را ذکر کنم.» پادشاه از پاسخ او بسیار راضی می شود و آن پیک را به مقام مشاور ارشد خود منصوب می کند.

 

[mahban]

ما همگی این تمایل را داریم که چیز ها را سیاه یا سفید ببینیم، اما در همه چیز آمیزه ای از خوب و بد و تاریک و روشن وجود دارد. اگر چیزی را در جایی طرد کنیم به منزله آن است که آن را در همه جا طرد کرده ایم. چیزی وجود ندارد که خدا نباشد و هنگامی که بتوانیم خدا را در خود ببینیم آن گاه می توانیم خدا را در همه ببینیم.

عمیق ترین آرزوی ما آرامش و صلح عشق و هماهنگی است. در این زندگی که همچون سفری کوتاه و گران بها است، رسالت داریم موهبت ها بی همتا خود را آشکار کنیم تجلی فردیت خود به منزله در اختیار گرفتن الوهيتمان است، اما چه ساده می توانیم با بی توجهی از ارزشمند ترین چیز ها بگذریم! عشق و بخشایش را دریغ نکنید مهر و همدلی و وقار خود را پنهان نکنید. مهم ترین را*ب*طه ما با خودمان است با همه وجودمان و این شامل سایه ما نیز می شود. مهم است به یاد داشته باشیم که همه روابط خوب مستمر هستند.

ما باید پیوسته رشد کنیم و بر موانعی که سر راهمان قرار می گیرند، پیروز شویم یک را*ب*طه خوب مستلزم آن است که از آن چه گمان می کنیم، هستیم فراتر رویم، ما ناگزیریم که قلبمان را بزرگ تر کنیم و وجود خود را گسترده تر سازیم. ما باید به جنبه ها تاریک خود نزدیک شویم، زیرا آن ها بخشی مقدس از ما هستند. فقط کافی است تا به روند دیدن و دوست داشتن خود و گشودن قلبتان متعهد باشید. الوهیتتان را ارج نهید تا بتوانید هدیه زندگی را ارج بگذارید. در چنین حالتی به تدریج در تجربه سحر آمیز و خارق العاده انسان بودن غوطه ور خواهید شد.

 

[mahban]

پایان ......