مقدمه مترجم
سالها دل طلب جام جم از ما می کرد
آنچه خود داشت ز بیگانه تمنا می کرد
گوهری کز صدف *** و مکان بیرون است
طلب از گمشده گان ل*ب دریا می کرد
در اوایل دهه ی دوم قرن بیستم، شخصی به نام گیورگس (جرج) ایوانوویچ گرجیف (1827 - 1949) یک ارمني روسی، در فونتن بلوی فرانسه، انستیتویی برای رشد و تکامل هم آهنگ انسان تأسیس کرد. در آن زمان هنوز کتاب های کاستاندا و کریشنامورتی و امثال این ها منتشر بود و مردم غرب با مکاتب عرفانی و معنوی شرق، چندان آشنایی نداشتند.
با این حال گرجیف توانست تا قبل از مرگ اش در 1949، شاگردان زیادی را تعلیم دهد و در واقع می توان او را پیشرو و آغاز کننده تعالیم عرفانی و تفکر معنوی با ریشه شرقی، در غرب دانست.
گرجیف قبل از اقامت در اروپا و شروع آموزش هایش، در نواحی مختلف روسیه و خاور نزدیک و میانه و دوره سفرهای زیادی کرده و تجربیات گران بهایی اندوخته بود. او مطالعات و تجربیات عملی زیادی در مکاتب و آیین های عرفانی و باطنی شرق داشت و مخصوصا با تصوف و عرفان اسلامی به خوبی آشنا بود و حتا به گفته خودش، مدتی تحت آموزش دراویش طریقت نقشبندیه بوده است و باز به گفته خودش، بن مایه و پایه اصلی آموزش هایش را از تصوف اسلامی اخذ کرده بود. گرجیف سه اثر عمده از خود به یادگار گذاشت که شامل ده کتاب طبقه بندی شده در سه جلد بود. دو جلد از آن ها.
همه و همه چیز و ملاقات هایی با مردان برجسته پس از مرگ اش منتشر شد و در دسترس عموم قرار گرفت. کتاب سوم - زندگی آنگاه واقعی است که من باشم -فقط برای شاگردان پیشرفته تر مکتب گرجیف است.