به انجمن رمان نویسی بوکینو خوش آمدید.

بوکینو با هدف ترویج فرهنگ کتاب و کتاب‌خوانی ایجاد شده‌ است و همواره در تلاشیم تا فضایی با کیفیت و صمیمیت را خدمت شما ارائه دهیم. با بوکینو، طعم شیرین و لذت‌بخش موفقیت را بچشید!

ثبت‌نام ورود به حساب کاربری
  • نويسندگان گرامی توجه کنید: انجمن بوکینو تابع قوانین جمهوری اسلامی ایران می‌باشد؛ لذا از نوشتن آثار غیراخلاقی و مبتذل جداً خودداری کنید. در صورت عدم رعایت قوانین انجمن، آثار شما حذف خواهد شد. در صورت مشاهده هرگونه تخلف، با گزارش کردن ما را یاری کنید.
    (کلیک کنید.)
  • قوانین فعالیت و ارسال محتوا در انجمن بوکینو
    (کلیک کنید.)
  • انجمن مجهز به سیستم تشخیص کاربران دارای چند حساب کاربری می‌باشد؛ در صورت مشاهده حساب کاربری شما مسدود می‌گردد.
  • باز کردن گره‌ از یک ماجرای جنایی، زمانی راحت است که شواهد و مدارک کافی داشته باشیم یا حداقل کسی باشد که بتواند با حرف‌هایش، ما را به کشف حقیقت نزدیک‌تر کند؛ اما اگر تمام افراد به قتل رسیده باشند، چه؟!
    رمان - کاراکال | حدیثه شهبازی کاربر انجمن بوکینو

حقوق عبارات حقوقی مهم در زمینه حقوق ملکی

mahban

[مدیریت ارشد کتابینو+ مدیر تالار ادبیات بین‌الملل]
پرسنل مدیریت
ارسال‌کننده‌ی برتر ماه
سطح
6
 
تاریخ ثبت‌نام
2024-07-04
نوشته‌ها
3,633
مدال‌ها
11
سکه
23,204
عبارات حقوقی مهم در زمینه حقوق ملکی
👇👇​
 
  • پسندیدم
واکنش‌ها[ی پسندها]: ARNICA

mahban

[مدیریت ارشد کتابینو+ مدیر تالار ادبیات بین‌الملل]
پرسنل مدیریت
ارسال‌کننده‌ی برتر ماه
سطح
6
 
تاریخ ثبت‌نام
2024-07-04
نوشته‌ها
3,633
مدال‌ها
11
سکه
23,204
فک رهن: خروج مال مورد رهن از حالت وثیقه بودن.

زیان: در معنای ضرر به کار می رود.

زیان دیرکرد: به معنی خسارت تأخیر تأدیه (پرداخت) است.

سازش: تراضی (توافق) طرفین دعوی بر فیصله نزاع معین در دادگاه و با دخالت دادرس.

سبب: خویشاوندی است بین دو نفر که بر اثر را*ب*طه زناشویی به وجود می آید.

سفیه: کسی است که تصرفات او در اموال و حقوق مالی خود عقلایی نباشد.

سقوط: تنزل و از بین رفتن حق را گویند.

سکنی: حق انتفاع هرگاه به صورت سکونت منتفع در مسکن متعلق به غیر باشد، آن را سکنی نامند.
 
  • پسندیدم
واکنش‌ها[ی پسندها]: ARNICA

mahban

[مدیریت ارشد کتابینو+ مدیر تالار ادبیات بین‌الملل]
پرسنل مدیریت
ارسال‌کننده‌ی برتر ماه
سطح
6
 
تاریخ ثبت‌نام
2024-07-04
نوشته‌ها
3,633
مدال‌ها
11
سکه
23,204
سلطه: عبارت است از اختیار قانونی شخص بر اشیاء یا اموال یا اشخاص دیگر.

شخص حقوقی: عبارت است از گروهی از افراد انسان با منفعتی از منافع عمومی.

شخص حقیقی: به معنای شخص طبیعی است.

شخص طبیعی: اشخاص انسانی را گویند که موضوع حق و تکلیف هستند.
صداق: مهر.

صغیر: کسی که به سن ۱۸ سال تمام نرسیده باشد.

صلح: عقدی است که در آن طرفین، توافق بر امری از امور کنند؛ بدون اینکه توافق آنها به عنوان یکی از عناوین معروف عقود باشد.

صیغه: در عقود و ایقاعات تشریفاتی الفاظ معین را گویند که عقد یا ایقاع بدون آن الفاظ صحیح نیست.
 
  • پسندیدم
واکنش‌ها[ی پسندها]: ARNICA

mahban

[مدیریت ارشد کتابینو+ مدیر تالار ادبیات بین‌الملل]
پرسنل مدیریت
ارسال‌کننده‌ی برتر ماه
سطح
6
 
تاریخ ثبت‌نام
2024-07-04
نوشته‌ها
3,633
مدال‌ها
11
سکه
23,204
ضامن: متعهد در عقد ضمان را گویند.

ضمان: به معنی عقد ضمان است و عبارت است از اینکه شخصی مالی را که بر ذمه دیگری است، به عهده بگیرد.

طلب: تعهدی که بر ذمه شخصی به نفع کسی وجود دارد.

عرف: چیزی که در ذهن شناخته شده و مأنوس و مقبول خردمندان است.
عطف قانون به ما سبق: یعنی حکومت قانون نسبت به وقایعی قبل از تاریخ وضع و نشر آن.

عقد: تعهد یک طرف بر قبول امری که مورد قبول طرف دیگر باشد.

علت: امری است که به محض وقوع آن چیز دیگری بدون اینکه تأخیری رخ دهد به دنبال آن واقع شود.

عوض: در معاملات معوض هر یک از دو موضوع مورد معامله را گویند.
عین: اشیاء مادی مستقل.

غش: از جرایم مربوط به تقلب در کسب است.
 
  • پسندیدم
واکنش‌ها[ی پسندها]: ARNICA

mahban

[مدیریت ارشد کتابینو+ مدیر تالار ادبیات بین‌الملل]
پرسنل مدیریت
ارسال‌کننده‌ی برتر ماه
سطح
6
 
تاریخ ثبت‌نام
2024-07-04
نوشته‌ها
3,633
مدال‌ها
11
سکه
23,204
غصب: تصرف در مال غیر به نحو عدوان.

غیر منقول: مالی که از جایی به جایی قابل انتقال نباشد مانند زمین و معدن.

قرض: عقدی است که به موجب آن یکی از طرفین عقد مقدار معینی از مال خود را به طرف دیگر تملیک می کند و طرف او مثل آن را از حیث مقدار، جنس و وصف رد کند.

شاهد: کسی که شهادت بر امری می دهد.

شبه عقد: عبارت است از یک عمل ارادی که قانون آن را منع نکرده و بدون اینکه عقدی منعقد شود، ایجاد تعهد در مقابل غیر کند.

شخص: کسی که موضع حق قرار گیرد، مانند انسان و شرکت تجاری.

شرط: امری است محتمل الوقوع در آینده که طرفین عقد یا ایقاع کننده، حدوث اثر حقوقی عقد یا ایقاع را متوقف بر حدوث آن امر محتمل الوقوع کنند.
 
  • پسندیدم
واکنش‌ها[ی پسندها]: ARNICA

mahban

[مدیریت ارشد کتابینو+ مدیر تالار ادبیات بین‌الملل]
پرسنل مدیریت
ارسال‌کننده‌ی برتر ماه
سطح
6
 
تاریخ ثبت‌نام
2024-07-04
نوشته‌ها
3,633
مدال‌ها
11
سکه
23,204
قسم: گواه گرفتن یکی از مقدسات بر صدق اظهار خود.

قصد: مصمم شدن به انجام یک عمل حقوقی از قبیل اقرار، بیع و غیره.

قولنامه: نوشته ای غالباً عادی حاکی از توافق بر واقع ساختن عقدی درمورد معینی که ضمانت اجرای تخلف از آن، مشخص است.

قیم: نماینده قانونی محجور که از طرف مقامات صلاحیتدار قضایی در صورت نبودن ولی قهری و وصی او تعیین می شود.

گرو : مترادف رهن است. گرودهنده، راهن و گروگیر، مرتهن است و گروگان عین مرهونه را گویند.

مؤجل: تعهدی که انجام دادن آن، مشروط به رسیدن اجل معین باشد.
 
  • پسندیدم
واکنش‌ها[ی پسندها]: ARNICA

mahban

[مدیریت ارشد کتابینو+ مدیر تالار ادبیات بین‌الملل]
پرسنل مدیریت
ارسال‌کننده‌ی برتر ماه
سطح
6
 
تاریخ ثبت‌نام
2024-07-04
نوشته‌ها
3,633
مدال‌ها
11
سکه
23,204
مأجور: به معنای عین مستأجره استعمال شده است.

ماترک: مالی که با فوت مالک آن و به حکم قانون به وارث تعلق گیرد.

مالک: صاحب ملک، صاحب مال غیرمنقول، صاحب اراضی و صاحب سرمایه در عقد مضاربه.

مالکیت: حق ا ستعمال، بهر ه برداری و انتقال یک چیز به هر صورت مگر در مواردی که قانون استثناء کرده باشد.

مایملک: قسمت مثبت از دارایی شخص را گویند.

متصالح: قبول کننده را در عقد صلح گویند.
مثمن: معوض را در عقد بیع گویند.

مجنون: کسی که فاقد تشخیص نفع و ضرر و حسن و قبح است.

محجور : کسی که فاقد عقل یا رشد یا کبر باشد.

محق: کسی که ادعای او حق است.
 
  • پسندیدم
واکنش‌ها[ی پسندها]: ARNICA

mahban

[مدیریت ارشد کتابینو+ مدیر تالار ادبیات بین‌الملل]
پرسنل مدیریت
ارسال‌کننده‌ی برتر ماه
سطح
6
 
تاریخ ثبت‌نام
2024-07-04
نوشته‌ها
3,633
مدال‌ها
11
سکه
23,204
محل اقامت: محلی که شخص در آنجا سکونت داشته و مرکز مهم امور او نیز در آنجا باشد.

مدیون: کسی که بر ذمه او تعهدی به نفع غیر وجود دارد.

مستعیر: کسی که مال غیر را به عاریه می ستاند.

مستغلات: اموال غیرمنقولی که مورد بهره برداری توسط مالک آنهاست.
مستودع: مرادف ودیعه گیر.

مشتری: کسی که در عقد بیع، قبول عقد می کند و عوض می دهد.

مصالح: کسی که در عقد صلح، ایجاب از ناحیه او است.

مضاربه: عقدی است که به موجب آن یکی از متعاملین سرمایه می دهد، با قید اینکه طرف دیگر باآن مشارکت کرده و درسود آن شریک است.
 
  • پسندیدم
واکنش‌ها[ی پسندها]: ARNICA

mahban

[مدیریت ارشد کتابینو+ مدیر تالار ادبیات بین‌الملل]
پرسنل مدیریت
ارسال‌کننده‌ی برتر ماه
سطح
6
 
تاریخ ثبت‌نام
2024-07-04
نوشته‌ها
3,633
مدال‌ها
11
سکه
23,204
ابراء :
چشم پوشی اختیاری طلبکار از حق خود.

اجاره معاطاتی :
جاره‌ای که ایجاب و قبول (اجاره گرفتن و اجاره دادن) آن غیر لفظی (مثلاً با نوشتن) باشد.

اجرت :
خدمت ، عوض اقتصادی خدمت‌.

احد شرکا ؛
یکی از شرکا‌.

اخاذی :
گرفتن مال یا وجه یا چیزی از دیگری به زور‌.

اخذ به شفعه :
وقتی مال غیر منقول ملک قابل تقسیمی بین دو نفر مشترک باشد ، یکی از دو شریک اگر سهم خود را به شخص دیگری بفروشد ، شریک دیگر حق دارد قیمتی که به مشتری داده را به او بدهد و سهم فروخته شده را مالک شود.

ادعا :
دلیل‌.

اراضی موات :
زمین‌های غیرآبادی که سابقه عمران و آبادی نداشته ، به صورت طبیعی باقی مانده‌اند‌.

اراضی آیش :
ملکی که مالک دارد زمین مزروعی است و مالک برای مدت محدودی در آن کشت و زرع نکرده است‌.

استخلاف :
فردی را برای بعد از فوت خود مالک قسمتی از دارایی خود کردن‌.

ارتفاق :
حقی برای ملک شخصی در ملک دیگری‌.

استعاط :
از بین بردن حق توسط صاحب حق‌.

اسناد رسمی :
اسنادی که در اداره تثبت املاک و یا دفاتر اسناد رسمی یا سایر ماموران رسمی در حدود صلاحیت و برابر مقررات قانونی تنظیم شده‌.

اشاعه :
اجتماع حقوق چند نفر بر یک مال ، چند شریک در یک مال ، مثال : ملک مشاعی که دو یا چند شریک دارد.

اعراض :
چشم پوشیدن مالک از مال خود‌.

اقاله :
بر هم زدن عقد لازم با رضایت دو طرف قرارداد‌.

اقباض :
تحویل و تسلیم مال مورد معامله‌.

اقرار :
خبر دادن از حقی به ضرر خود‌.

التزام :
تعهد کردن‌.
 
بالا