به انجمن رمان نویسی بوکینو خوش آمدید.

بوکینو با هدف ترویج فرهنگ کتاب و کتاب‌خوانی ایجاد شده‌ است و همواره در تلاشیم تا فضایی با کیفیت و صمیمیت را خدمت شما ارائه دهیم. با بوکینو، طعم شیرین و لذت‌بخش موفقیت را بچشید!

ثبت‌نام ورود به حساب کاربری
  • نويسندگان گرامی توجه کنید: انجمن بوکینو تابع قوانین جمهوری اسلامی ایران می‌باشد؛ لذا از نوشتن آثار غیراخلاقی و مبتذل جداً خودداری کنید. در صورت عدم رعایت قوانین انجمن، آثار شما حذف خواهد شد. در صورت مشاهده هرگونه تخلف، با گزارش کردن ما را یاری کنید.
    (کلیک کنید.)
  • قوانین فعالیت و ارسال محتوا در انجمن بوکینو
    (کلیک کنید.)
  • انجمن مجهز به سیستم تشخیص کاربران دارای چند حساب کاربری می‌باشد؛ در صورت مشاهده حساب کاربری شما مسدود می‌گردد.
  • باز کردن گره‌ از یک ماجرای جنایی، زمانی راحت است که شواهد و مدارک کافی داشته باشیم یا حداقل کسی باشد که بتواند با حرف‌هایش، ما را به کشف حقیقت نزدیک‌تر کند؛ اما اگر تمام افراد به قتل رسیده باشند، چه؟!
    رمان - کاراکال | حدیثه شهبازی کاربر انجمن بوکینو

آیدا؛

[معاونت اجرایی سایت- تصویرینو]
پرسنل مدیریت
سطح
9
 
تاریخ ثبت‌نام
2023-02-21
نوشته‌ها
1,587
مدال‌ها
23
سکه
8,115
به‌نام‌خالق‌زیبایی‌ها
کتاب: شناخت ذهن و کنترل آن
نویسنده: رامین کرمی
تایپیست: @آیداشن؛
مقدمه:

دقیقاً یادم میآید اولین بار که این جملۀ معروف از انیشتن را خواندم، همان موقع باالی ده بار تکرارش کردم، اگر کسی آن روز کنارم بوده احتمالا با خودش فکرکرده من قاطی کردم. اصولا هر فردی در زندگیش یک جایی و یک جوری در ذهنش کلید تحول و تغییر زده
میشود، که ناچارش میکند محکم بر روی ترمز زده و از ادامه مسیر در جهتی که درپیش گرفته است منصرف شود. برای من این شروع دقیقاً حدود ده سال پیش رخ داد.

زمانی که لذت زیادی از زندگی نمیبردم و احساس میکردم همه دنیا کار و بارش را رها کرده است ‌.​
 
  • پسندیدم
واکنش‌ها[ی پسندها]: mahban

آیدا؛

[معاونت اجرایی سایت- تصویرینو]
پرسنل مدیریت
سطح
9
 
تاریخ ثبت‌نام
2023-02-21
نوشته‌ها
1,587
مدال‌ها
23
سکه
8,115
و فقط دارد با من ناسازگاری و دشمنی میکند. احساس خستگی داشتم تمام دلایل شکست و ناتوانیِ من، در بیرونِ از من و بسیار قدرتمند بودند. این جمله را که خواندم متوجه شدم که به نوعی در یک حالتِ دیوانگیِ پنهان هستم، شاید هیچ روانشناس و روانپزشکی حکم به
دیوانگی من نمیداد ولی من مطمئن بودم که من و خیلی از آدم های دوروبرم حتما دچار این مدل از جنون پنهان شده ایم. گویا انیشتن به زیبایی عمق مطلب رو درک کرده بود و این جمله عصارهای از آگاهی بود که از انیشتن به من منتقل شد.

دقیقاً یک بار دیگر برگردید و جملۀ بالا را این بار با دقت و تمرکز بیشتر بخوانید.
امیدوارم همان حسی که روز اول، من از خواندن این جمله دریافت کردم در شما نیز ایجاد شده باشد. البته اگر هنوز دریافت خاصی نداشته اید نگران نباشید تمام هدف من در کتاب پیش رو این است که کلید تحول و تغییر، درون ذهن شما نیز زده شود.

واقعاً ما انسان ها که دائم از یک سَبک و روش درانجام بیشتر امور و روابط مان پیروی میکنیم انتظار داریم هر بار با نتیجۀ خارق العاده و جدیدی مواجه شویم؟ مثال میزنم: شما در ارتباطات کاری خود زود با همکاران و رؤسای خود دچار مشکل میشوید. مدام از اینکه دیگران شما و استعدادهای بینظیر شما را درک نمیکنند شکایت میکنید، افراد کمی هستند که با شما احساس نزدیک بودن دارند.

آیا تا حالا فکر نکردید اگر شما روشِ همیشگیِ آشناشدن، احوالپرسی، مراوده و رفتارِ خودتان را عوض کنید آیا ممکن است مساله فرق کند و افراد بیشتری از محیط اطرافتان دست از قضاوتِ شما برداشته و به شما نزدیک شوند و متوجه استعداد و هنر شما شوند؟

شما اگر هر روز از اول جادۀ کرج چالوس به سمت شمال حرکت کنید هیچ وقت به اصفهان نمیرسید، چه با ماشین سواریِ شخصی، چه با اتوبوس چه با موتور و چه با پای پیاده، )اگر قرار باشه برسید باید یه بار کره زمین و کامل دور بزنید( شما باید برای رسیدن به مقصدِ اصفهان جهت حرکت خود
 
  • پسندیدم
واکنش‌ها[ی پسندها]: mahban

آیدا؛

[معاونت اجرایی سایت- تصویرینو]
پرسنل مدیریت
سطح
9
 
تاریخ ثبت‌نام
2023-02-21
نوشته‌ها
1,587
مدال‌ها
23
سکه
8,115
را به سمت جنوب عوض کنید. برهمین اساس، با تکرار رفتار همیشگی، شما هر روز صبح که وارد امور زندگی میشوید به جای خاصی نمی رسید چه با کت و شلوار برندِ گرانقیمت و چه با تیپ اسپورت تان، چه ادوکلن زده باشید و چه نزده باشید، مگر آنکه واقعا تصمیم گرفته باشید جهت زندگی خود را از حالت موجود تغییر بدهید.

اگر هم احساس میکنید موفق و شادمان هستین و مشکلی در ارتباطات روزمرۀ خود ندارید من به شما تبریک میگویم شما جهت و زاویه حرکت درست زندگیتان را پیدا کرده اید با همین دست فرمان ادامه بدهید، فقط یادتان باشد هرجایی تلاش مستمر در یک حالت و روش تکراری، منجر به جواب نشد باید حتما تغییر استراتژی بدهید و خیلی منتظر معجزه در اصرار به ادامه روش موجود نباشید.

اصولا مردمانی که خیلی تلاش نمیکنند عوض بشوند چشم امید به معجزات
دارند. معجزه را بسپارید به هوشمندیِ سیستمِ جهانِ خلقت و شما تلاشِ هدفمند و پویای خودتان را کماکان ادامه دهید. کتاب پیش روی که حاصلِ سالها مطالعات و تجارب شخصی من،
دقیقاً بعد از آغاز تحول درونی میباشد تلاش خواهم کرد دقیقاً علت چسبندگی آدم ها به روشهای کهنه و متداول زندگیشان و ترس از اینکه در خود تغییر ایجاد کنند را بررسی و به خوانندگان عزیز معرفی کنم .

مقصر اصلی داستان را دستگیر، تفهیمِ اتهام و بازداشت کنم و با ارائه راهکار به شما بیاموزم که چگونه بتوانید آن را همیشه در بند خود نگه دارید. لطفاً با من همراه شوید و صبورانه پیش بیایید به زودی از اینکه این کتاب در مسیر زندگی شما قرار گرفته است خوشحال
خواهیدشد. امیدوارم در پایان بعد از مطالعۀ کتاب، سهم کوچکی در ایجاد شادمانی شما داشته باشم و شما نیز به دیگران در کسب آگاهی و پیدا کردن مسیر اصلی زندگی یاری کنید.
 
  • پسندیدم
واکنش‌ها[ی پسندها]: mahban

آیدا؛

[معاونت اجرایی سایت- تصویرینو]
پرسنل مدیریت
سطح
9
 
تاریخ ثبت‌نام
2023-02-21
نوشته‌ها
1,587
مدال‌ها
23
سکه
8,115
فصل اول


هدف:حس خشنودی از روابط
یکی از مسافرت های دوران کودکی خود را به یاد بیاورید. احتمالا سوار بر اتوبوسهای با تجهیزات آن دوران به همراه خانواده به سفر زیارتی یا تفریحی میرفتید، شاید هم اگر پدر از وضع مالی خوبی برخوردار بوده با ماشین سواری شخصی به مسافرت میرفتید.

چقدر چنین سفری برای شما دلچسب بود و هیجان داشتین، پدر و مادر نیز از
اینکه توانسته بودن علیرغم همه مشکلات زندگی زمینه سفر را مهیا-
کنند خوشحال بودند. وسیله سفر آن روزها سیستم تهویه آنچنانی
نداشت و تو سرما یا گرما خیلی از عهده ایجاد آسایش برای سرنشینان برنمی آمد. بعد ها که بزرگتر شدین با ماشین شخصی بهتر و مدرن تر و یا با اتوبوس های به روزتر و یا حتی هواپیما مسافرت کردین اما نمیدانید چرا این مسافرت ها حالی که آن موقع از مسافرت ها می بردید را ندارد ؟


مثال دیگری میزنم لطفا دقت کنید :
خانواده متوسطی را میشناسید که از درآمد معمولی برخوردارند، وسیله نقلیه تقریبا چندین سال کارکرده ای در اختیار دارند با خانه ای کوچک که افراد از فضای خصوصی آنچنانی برخوردار نیستند و انبوهی از مشکلات ریز و درشت که با آن مواجه میباشند ولی در عین حال شاد و خوشحالند و در کنار هم احساس خوشبختی میکنند، برعکس خانواده ثروتمندی نیز هست که از تمامی امکانات و مواهب برخوردار می باشند در بهترین منزل مسکونی زندگی میکنند، از خورد و خوراک و آموزش عالی برخوردارند و...

اما متاسفانه کمتر احساس شادمانی
میکنند. یک ناظر بی طرف خارجی می تواند به اینکه خانواده اول خوشحالتر از خانواده دوم می باشد گواهی دهد.
 
  • پسندیدم
واکنش‌ها[ی پسندها]: mahban

آیدا؛

[معاونت اجرایی سایت- تصویرینو]
پرسنل مدیریت
سطح
9
 
تاریخ ثبت‌نام
2023-02-21
نوشته‌ها
1,587
مدال‌ها
23
سکه
8,115
البته حالت هایی هم هست که از تیپ خانواده اول احساس خوشبختی ندارند
و یا شاید از تیپ خانواده دوم کاملا شاد و خوشحال هستند. ( خب هدف از بیان این مثال ها چه بود؟

ببینید دوستان عزیز، تا حالا اندیشیده اید که هدف از زندگی ما چیست و ما برای چه تلاش میکنیم؟ قصد ندارم بحث را کلی و به هدف آفرینش انسان سوق بدهم. نه، کاملا منظورم از این سوال این است که قطب نمای حرکت ما در زندگی چیست؟ قرار است با چه معیاری زندگی کنیم و چه چیزی را برای خود مهم بدانیم و بر مبنای آن پیش
برویم؟

همه ما در تااش برای به دست آوردن بهترین امکانات، موقعیتها، پول، ثروت، دوستان، همسر و فرزند و... هستیم و داشتن آن را ضامن خوشبختی و رضایت خود میدانیم. اما سوال اینجاست با وجود این همه تفاوت در دارایی های گوناگون افراد، که گاها هم در یک سطح نیستند آیا هرگز میتوانیم یک فرمول برای ایجاد را*ب*طه بین شادمانی و خوشبختی و این دارایی های مادی، انسانی و... متصور شویم؟ آنچه که مشخص است شما نه از داشته های مادی یک فرد میتوانید میزان
حس خوشبختی او را حدس بزنید و نه بر عکس از میزان خوشبختی او به میزان دارایی هایش پی ببرید. تقریبا در جهانی به سر میبریم که همه جور آدم وجود دارد:

ثروتمندِ خوشحال، فقیرِ بد حال، فقیرِ خوشحال، ثروتمندِ بدحال، معلولِ خوشحال، معلولِ افسرده و... دقت کردین هیچ فرمولی که بفهمیم آیا ارتباطی بین متعلقات فرد و میزان خوشحالی و رضایت او هست وجود ندارد، آیا داشتن همسرِ زیبا و فرزندان سالم یعنی رضایت فرد یا نه بر عکس آن کسی که اینها را ندارد آدم خوشحالی است؟

مساله اصلی درون فرد نهفته است و ما به دنبال آن هستیم، چیزی که همه شما بر سَرِ آن احتماال با من موافقید ایناست که انسانِ شاد و راضی و خوشنود و خوشبخت و خوشحال، ایده آل برای زندگیست،
 
  • پسندیدم
واکنش‌ها[ی پسندها]: mahban

آیدا؛

[معاونت اجرایی سایت- تصویرینو]
پرسنل مدیریت
سطح
9
 
تاریخ ثبت‌نام
2023-02-21
نوشته‌ها
1,587
مدال‌ها
23
سکه
8,115
حال اینکه چگونه به این حالت برسیم بحث جدایی است. اما اول بیایید
تا تعریف انسان خوشبخت و خوشحال را کامل کنیم تا در ادامه، بر
اساس این تعریف محکم بتوانیم بحث خود را پیش ببریم. انسان موجودی است مبتنی بر را*ب*طه، را*ب*طه با چی؟ با هر چیزی که بشود بین انسان و آن یک ارتباط ایجاد شود. )خواهشا یک مقدار صبور باشید. ( انسان به مددِ حواس پنجگانه خود با جهان بیرون از خود
ارتباط برقرار میکند، با همه موجودات جاندار و بی جان، با همه موقعیتها و روزها و تاریخها و اوضاع جوی. شما با لباس خود در حال یک ارتباط هستین، شما با اعضای بدن خود در یک را*ب*طه به سر میبرین، شما با همسر و فرزند و دوستان و خانواده و همکاران خود
دچار انواع را*ب*طه های مختلف می باشید. شما با مناسبت های تقویم زندگی شخصی و عمومیِ فرهنگ و کشور خود دچار را*ب*طه هستین. همه این روابطی که به مدد ورودی های حواس پنجگانه احساس می شود و جواب داده میشود از نوع رابط بیرونی هستن. برخی از این روابط یکسویه مدیریت می شوند مثل را*ب*طه شما با اجسام اطراف شما مثل لباسی که تنتان است، در این نوع روابط صرفا شما تعیین کننده و کنترل‌کننده نوع و مدت زمان را*ب*طه می باشید. در دسته بزرگی از روابط شما نصف داستان هستین وآدمها و گاها حیوانات و گیاهان در ارتباط با شما نصفه دیگر این ارتباط را تشکیل میدهند. برخی از این
روابط احساسی و عاطفی می باشند مثل روابط شما با پدر و مادر و فرزند و همسر و دوست پسر یا دوست دختر و برخی خشک و رسمی مثل را*ب*طه با همکاران، مشتریان و روسا. برخی از روابط کاملا فیزیکی هستن و تماس و برخورد فیزیکی روزمره با آن دارید برخی از روابط غیر فیزیکی هستن و از فاصله دور یا یک بستر مجازی برقرار میباشند.
نظری که شما نسبت به نظام سیاسی حاکم برکشور خود دارید کاملا یک را*ب*طه غیرفیزیکی میباشد برعکس ممکن است دوست صمیمی شما از چنین را*ب*طه ذهنی با مسایل سیاسی برخوردارنباشد و یا حداقل

 
  • پسندیدم
واکنش‌ها[ی پسندها]: mahban

آیدا؛

[معاونت اجرایی سایت- تصویرینو]
پرسنل مدیریت
سطح
9
 
تاریخ ثبت‌نام
2023-02-21
نوشته‌ها
1,587
مدال‌ها
23
سکه
8,115
حساسیتی کمتر از شما داشته باشد. شما همچنین با چیزی به اسم پول و ثروت در یک را*ب*طه قرار دارین. برعکس دنیای بیرون که به مدد حواس پنجگانه با آن ارتباط داریم و با بدن فیزیکی نسبت به این دریافت ها عکس العمل نشان میدهیم، ما در دنیای درون خود نیز دچار روابطی هستیم.

را*ب*طه ما با فلسفه جهان آفرینش، را*ب*طه ما با آفریدگاری که برای جهان متصور هستیم، را*ب*طه ما با باورهای دینی یا غیر دینی که داریم، را*ب*طه- ای که ما با خاطرات گذشته خود داریم، را*ب*طه ما با باورهایی که حاصل تجارب مطالعات یا تربیت ما هستن، را*ب*طه ما با شهودی که گاها به آن دست مییابیم و...

این دسته از روابط درونی ما کامال از نوع غیر فیزیکی می باشند. آنچه که مهم است همه ما بر اساس یکسری نیازهای بیرونی و درونیِ موقت یا دائمی در حالت های ارتباطی متنوعی قرار داریم.
امیدوارم تا اینجا موفق شده باشم یک نمای کلی از روابط با همه مفاهیم بیرونی و درونی، فیزیکی و غیرفیزیکی، انتزاعی )تجسمی( و غیر انتزاعی و... برایتان تعریف کرده باشم که بتوانید از این پس هرگونه تراکنش درونی و بیرونی خود با هرچیز یا کسی را بر مبنای یک را*ب*طه ببینید و بسنجید. را*ب*طه‌هایی از نوع ساده تا انواع پیچیده آن، از نوع کوتاه مدت در حد یک لبخند به یک رهگذر از پشت شیشه اتومبیل
تا نوع میان مدت مثل را*ب*طه شما با وسایل شخصیتان مثل گوشی و ماشین و... تا بلندمدت مثل ارتباط با والدین، همسر و فرزندان و فامیل و یا ارتباط با یک منزل که سالیان دراز در آن زندگی میکنید.

دقت کنید ممکن است کسی از نوعی را*ب*طه برخوردار باشد که مفهوم آن
ارتباط برای شخص دیگری اصال تعریف نشده باشد و یا در سطح ضعیف تری باشد و یا حتی بعدها این نوع را*ب*طه برایش معنی پیدا کند، برای ما ارتباط با مفهوم مرگ چگونه است تا برای یک مرده شور که در غسال خانه هر روز با این پدیده مواجه است؟
 
  • پسندیدم
واکنش‌ها[ی پسندها]: mahban

آیدا؛

[معاونت اجرایی سایت- تصویرینو]
پرسنل مدیریت
سطح
9
 
تاریخ ثبت‌نام
2023-02-21
نوشته‌ها
1,587
مدال‌ها
23
سکه
8,115
اینها را گفتم تا برسیم به خوشحالی و شادمانی. خوشحالی و شادمانیِ ما محصولِ جمع جبری رضایتمندی و خشنودی و احساس آرامش یا نارضایتی و ناخشنودی و دغدغه ما از همه این روابطِ موجود میباشد. با در نظر گرفتن میزان اهمیت هر را*ب*طه، ناخشنودی در هر یک باعث ایجاد یک دغدغه در ما میشود اگر یک را*ب*طه، جزیی، معمولی و کم اهمیت باشد عدم خشنودی در آن، باعث ایجاد دغدغه کمتری میشود
و هرچه را*ب*طه مهمتر باشد ناخشنودی از آن اثر بزرگتر و عمیق تری برجای میگذارد.

مجموع اینها به ما این حس را می دهد که آیا ما انسان شاد و خوشحالی هستیم یا نه. برای روشن شدن مساله مثال می زنیم : مثال اول: صبح که از خواب بیدار میشوید یادتان میآید که لباس مورد علاقه‌تان برای جلسۀ مهم امروز کثیف می باشد و یادتان رفته
آمادهاش کنید. این لباس را دوست داشتین و از قبل آن را برای امروز در نظر گرفته بودید، فراموشی یا هر علت دیگه باعث شد الان از اینکه نمیتوانید امروز آن را به تن کنید ناخشنود هستید و با اکراه لباس دیگری را انتخاب میکنید. این ناخشنودی یک دغدغه کوچک در شما ایجاد میکند ولی به احتمال زیاد درجه اهمیت آن کمتر از سایر روابط
شما با دنیای اطراف یا درونتان است و احتماال هجوم آن روابط با
اهمیت دیگر، کاری میکنند که شما تا به محل کار نرسیده این مساله را فراموش کنید و فکر نمیکنم تا اواسط روز دیگر اصلا چیزی از این موضوع در خاطرتان مانده باشد که بخواهد ناراحتتان کند.

مثال دوم : صبح که از خواب بیدار میشوید، متوجه میشوید فرزندتان
تب دارد و دچار سرماخوردگی شده است. حالش بد است ولی نه آنقدر
بد که برایش خطرناک باشد بایداستراحت کند داروهای متداول سرماخوردگی را به او میخورانید و از او می خواهید که امروز را استراحت کند اگر تا عصر بهتر نشد او را حتما نزد یک پزشک خواهید برد. توصیه های الزم را به همسرتان میکنید و به محل کار میروید.

 
  • پسندیدم
واکنش‌ها[ی پسندها]: mahban

آیدا؛

[معاونت اجرایی سایت- تصویرینو]
پرسنل مدیریت
سطح
9
 
تاریخ ثبت‌نام
2023-02-21
نوشته‌ها
1,587
مدال‌ها
23
سکه
8,115
بیماری سرماخوردگی فرزند شما باعث ایجاد ناخشنودی در شما می- شود و از بابت آن ناراحت هستید تا عصر که به منزل بر میگردید گاها به این مساله فکر میکنید و احتماال چند باری هم با منزل تماس گرفته و از وضعیت فرزند خود مطلع میشوید.

مثال سوم : با همسرتان مشاجره و بگومگو دارید. مدتی است که بینتان
صلح و آرامش بر قرار نیست. دیگر آن و صمیمیت ابتدای ازدواج بین شما دیده نمیشود. جفتتان دنبال بهانه برای جروبحث باهم هستید. گویا همدیگر را تحمل میکنید دقیقا به یاد نمیآورید از
کی و چگونه دچار این وضعیت شده اید. چندباری بزرگترهای فامیل را
برای وساطت دعوت کرده اید اما فایدهای نداشته است، جفتتان احساس می کنید به پایان راه رسیده اید اما هیچ کدام شجاعت بیانش را ندارید. راندمانِ کاری هر دوی شما افت کرده است، دیگران هم متوجه این دغدغه و مشکل بزرگ شما شده اند. در سه مثال بالا دقت کنید، در حالت اول یا موارد مشابه اگر شخصیتا آدمِ آرام و آگاهی باشید اینگونه موارد زیاد نمیتواند روز شما و زندگی شما را مختل کند، اتفاقی است افتاده و باید سریعا با جایگزینی و
تدبیری ساده از مشکل پیش آمده عبورکنید.

ساعت مچی تان کار نمیکند خب طبیعی است، ساعت مچی از ابزار کار و زندگیتان هست که با آن وقت را متوجه میشوید حالا یا باتریش تمام شده یا کلا خراب شده است با تعمیر درست می شود یا نهایتا عمرش را کرده و باید آن را با یک ساعت جدید دیگر جایگزین کنید. در هر حالت شما برای چنین وضعیتی راهحل دارید باید وقت بزارید به یک مغازه تعمیر ساعت مراجعه کنید تا هرکاری الزم است توسط تعمیرکارِ متخصص به شما پیشنهاد شود و شما با قبول آن و پرداخت هزینه مربوطه آن مشکل را برطرف کنید.

طبیعتا اینگونه مسایل و دغدغه ها نباید به جز هزینه مالی و زمانی بتوانند در برآیند خوشحالی شما اثر قابل توجهی بگذارند. مهم این است که در لحظه ایجاد مشکل در چنین روابطی که اکثرا ب
 
  • پسندیدم
واکنش‌ها[ی پسندها]: mahban

آیدا؛

[معاونت اجرایی سایت- تصویرینو]
پرسنل مدیریت
سطح
9
 
تاریخ ثبت‌نام
2023-02-21
نوشته‌ها
1,587
مدال‌ها
23
سکه
8,115
اشیا و اجسام می باشد، بدانید و این آگاهی را داشته باشید که اجسام و اشیا خراب می شوند و از بین میروند و شما باید برای چنین روزی آماده باشید و بدانید باید چه کارکنید. در مثال دوم، این دسته از دغدغه ها طبیعی است که شما را ناراحت کند، فرزند مریض میشود، ماشین دقیقا بین راه در یک ناکجاآباد خراب میشود، سرکار بابت یک مساله کاری با همکارتان بگو مگو می-
کنید و هزاران نوع از این دغدغه های متوسط که خب برای مدتی شمارو ناراحت میکنند.

در مثال سوم و یا حالت های دیگری مثل مرگ یک عزیز، بیماری مزمن
و خطرناک خود یا اطرافیان، از دست دادن شغل و... مشخص است که وضعیت حادتر است و مدت زمان بیشتری تا زمان حل مساله یا گذشت زمان از اوج بحران شما ناراحت خواهید بود. این گونه اتفاقات در جمع
جبری خشنودی یا ناخشنودی از روابط آنقدر مهم هستند که می توانند شما را آدم غیر خوشحال و ناراحت و افسرده ای بکند و یا برعکس در موارد شادی بخش مثل تولد فرزند یا ازدواج شما را علیرغم وجود سایر ناراحتی های از نوع مثال یک و دو آدم خوشحال و خوشبختی نماید.
 
  • پسندیدم
واکنش‌ها[ی پسندها]: mahban
بالا