نام دلنوشته: منِ بعد از تو
نویسنده: زهرا تیموری | کاربر انجمن بوکینو
✍️دل گفت و قلم نوشت، به گلایه از منِ بعد از تو نوشت.
پارت: اول
دور اما نزدیک من...
نامهربان!
بیرحم من!
کاش من چیزی درون تو بودم!
مثلا قلبت، تا روزی ده هزار بار درون سینهی سنگیات میتپیدم.
ریههایت میشدم تا در هر دم و باز هوایت را مملو از عطرم میکردم.
پلکهایت میشدم تا در آن گوشهی دنج، دنیا را به تماشا مینشستم.
کاش هر چیزی میشدم؛ ولی دور از تو نمیبودم!
دیوانگی محض است اگر اعتراف کنم دوست داشتم گل توی گلدان خانهات، آهنگ مورد علاقهات، یا شاید هم به تلفن درون دستانت راضی میشدم.
اصلاً همهی اینها به کنار کاش سفیدی لای موهای شقیقهات، اخم روی پیشانیات، چروک زیر چشمهایت، مُهر خاموش روی ل*بهایت، دل سنگیات، یا آن غرور لعنتی که مرا از آسمانش زیادی میدید، میشدم.
نویسنده: زهرا تیموری | کاربر انجمن بوکینو
✍️دل گفت و قلم نوشت، به گلایه از منِ بعد از تو نوشت.
پارت: اول
دور اما نزدیک من...
نامهربان!
بیرحم من!
کاش من چیزی درون تو بودم!
مثلا قلبت، تا روزی ده هزار بار درون سینهی سنگیات میتپیدم.
ریههایت میشدم تا در هر دم و باز هوایت را مملو از عطرم میکردم.
پلکهایت میشدم تا در آن گوشهی دنج، دنیا را به تماشا مینشستم.
کاش هر چیزی میشدم؛ ولی دور از تو نمیبودم!
دیوانگی محض است اگر اعتراف کنم دوست داشتم گل توی گلدان خانهات، آهنگ مورد علاقهات، یا شاید هم به تلفن درون دستانت راضی میشدم.
اصلاً همهی اینها به کنار کاش سفیدی لای موهای شقیقهات، اخم روی پیشانیات، چروک زیر چشمهایت، مُهر خاموش روی ل*بهایت، دل سنگیات، یا آن غرور لعنتی که مرا از آسمانش زیادی میدید، میشدم.