• ✵ انجمن رمانِ بوکـــیــنــو✵

    بزرگترین انجمن فرهنگی و کتابخانه‌ی مجازی ایران!

  • تصاویر لینک‌دار
  • تصاویر لینک‌دار
  • تصاویر لینک‌دار

پناه

کاربر بوکینو
LV
0
 
Joined
Dec 29, 2024
Messages
144
سکه
695
به نام او...

نام اثر: تاوان
نویسنده: مینا مرادی
ژانر: عاشقانه ـ تراژدی
ناظر: @Blueberry

مقدمه:
دلی که شکست، مانند چینی بندزده می‌شود؛ اما
ترَک‌هایش در ته‌‌وتو‌های قلبم به یادگار می‌ماند.
آخرش را می‌سپارم به دست خدایی که خوب می‌داند،
کجا و چگونه تاوان بگیرد.
 
Last edited:
امضا : پناه

gece ayı

[مدیر تالار ادبیات + ناظر+مترجم+ویراستار آزمایشی]
Staff member
LV
1
 
Joined
Aug 12, 2023
Messages
463
Awards
3
سکه
2,103
1733465430433.png

نویسنده‌ی عزیز، از این‌که انجمن بوکینو را برای انتشار آثارتان برگزیدید، خرسند و سپاسگزاریم.

لطفا قبل از تایپ دلنوشته‌ی خود، قوانین مربوط به تایپ دلنوشته را مطالعه کنید.

᯽ [ قوانین تایپ دلنوشته | تالار ادبیات توصیفی ] ᯽

همچنین شما می‌توانید در صورت نیاز به راهنمایی و بهبود بخشیدن قلم خود، درخواست ناظر دهید.

{ درخواست نظارت }

پس از تایپ حداقل ۱۵ پست، می‌توانید درخواست نقد
و تگ دهید.


[ درخواست نقد ادبی شورا ]
[ درخواست - درخواست تگ آثار | تالار نقد ]

شما می‌توانید پس از تایپ ١٠ پست برای اثر خود درخواست طراحی جلد دهید‌.

[ درخواست - جلد آثار | تالار طراحی ]

بعد از ۲۰ پست می‌توانید پایان دلنوشته‌تان را اعلام کنید.

[ اطلاعیه‌ - اعلام پایان آثار ادبی | تالار ادبیات توصیفی ]

در صورت تصمیم به عدم ادامه‌ی تایپ دلنوشته، شما می‌توانید درخواست انتقال به متروکه دهید و همچنین در صورت تصمیم به ادامه‌ی تایپ دلنوشته و انتشار اثرتان می‌توانید درخواست بازگردانی اثر از متروکه را دهید.

[ درخواست - انتقال و بازگردانی از متروکه | تالار ادبیات توصیفی]

𖡼 با سپاس از توجه شما 𖡼

[کادر مدیریت تالار ادبیات]
 
Last edited:

پناه

کاربر بوکینو
LV
0
 
Joined
Dec 29, 2024
Messages
144
سکه
695
در کوچه پس‌کوچه‌های شهر قدم می‌زنم.
خودم را به آن‌ها سپرده‌ام؛
می‌خواهم ببینم مرا به کدامین سو خواهند کشید.
زمزمه‌ی زیر لبم آشناست:
یک، دو، سه، چهار.
ناخودآگاه خود را روی لبه‌ی جدول می‌یابم.
دست‌ها را کمی از ب*غل باز کرده‌ام و از حفظ و بدون لغزش، روی آن راه می‌روم.
می‌توانم سنگینی نگاهت را حس کنم.
می‌دانم باز هم از جای دنجِ همیشگی، به تماشایم ایستاده‌ای.
قدمی بردار به سویم تا باقی راه را
پروانه‌وار به سمتت پرواز کنم.
چرا از مخفی‌گاهت بیرون نمی‌آیی؟!
پروانه اگر تقلا نکند و پیله را نشکافد که پروانه نخواهد شد.
با تو بی‌لغزش راه رفتن را آموختم؛
اما تاوان ساکن ماندنت این است که ببینی،
بی تو مسیر را طی می‌کنم
و می‌رسم به آرزوهایی که با هم مشق‌شان کرده بودیم.
 
Last edited by a moderator:
امضا : پناه

پناه

کاربر بوکینو
LV
0
 
Joined
Dec 29, 2024
Messages
144
سکه
695
با تو حال دلم همیشه بهاری‌ست؛
درختان امّیدم، جوانه‌ی عشق می‌دهند و
قناری‌های عاشق بر شاخه‌هایش لانه می‌سازند.
سبزه‌های دشتِ دلم همیشه سبز و تازه‌اند.
بوی ریحان از آن دورها به مشام می‌رسد!
رودخانه‌ای صاف و زلال‌، همیشه در آن جاری‌ست.
اما...!
اما تاوان دوست داشتنت را به‌گونه‌ای داده‌ام‌ که دیگر
دلم، ناجور به شکستن عادت کرده است.
برایت دلم را در طبقی نهاده و پیشکشت کردم
و تو پس زدی!
دلی را پس زدی که برایت آذین بسته‌ بودم!
آذین به عشق، محبت، دوستی، یک‌رنگی.
اما تو با یک‌رنگی خو نگرفته‌ای.
در پی و خاکِ دلت جوانه‌ای از غرور کاشته‌ای؛
پس منتظر حاصل غرورت باش که جز
تنهایی و حسرت،
چیزی برداشت نخواهی کرد.
 
Last edited by a moderator:
امضا : پناه

پناه

کاربر بوکینو
LV
0
 
Joined
Dec 29, 2024
Messages
144
سکه
695
لبخندی عاریه بر ل*ب داری.
در کوله‌بارت، حسرت به دوش می‌کشی و
چشمانت غمِ دنیا را فریاد می‌زنند.
می‌پنداری که من نمی‌فهمم؛
دریغ و صد افسوس که من، رج‌ به رجت را از برم!
 
Last edited by a moderator:
امضا : پناه

پناه

کاربر بوکینو
LV
0
 
Joined
Dec 29, 2024
Messages
144
سکه
695
عشق با آذرخشِ خواستن آغاز می‌شود و با
جرقه‌ای از شک و دودلی پایان می‌یابد.
عشق، ملعبه‌ی دستِ عاشق‌نماهایی‌ست که هنوز
تکلیف‌شان را با خود مشخص نکرده‌اند
و پای کسی را به میدان می‌کشند که فقط نقش رهگذر را دارند.
نه همیشگی‌اند.
نه ابدی.
نه ماندنی.
ماندنی کسی ست که به پای تو و عشقت،
نه ثانیه‌ها،
که سال‌های عمرش را باخته است.
این است تاوان ماندنی شدن!
 
Last edited by a moderator:
امضا : پناه

پناه

کاربر بوکینو
LV
0
 
Joined
Dec 29, 2024
Messages
144
سکه
695
در این برهوت احساس، که هر کجا می‌روی چشمی تو را زیر نظر دارد.
سست نشو، نلرز؛ محکم باش و برای آرمان‌هایت بجنگ!
طوفان به پا کن؛ اما درونت را لبریز کن از حس آرامش.
نگذار چشمانی که تو را نشانه گرفته‌اند، زمین خوردنت را ببینند.
طعمه‌ی خواسته‌هایشان نشو.
دست سمت هر خس و خاشاکی دراز نکن.
گاهی تنها بودن و تنها زیر آوارهای مشکلات لهیده شدن،
می‌ارزد به تکیه دادن به هر دیواری که
خودت هم خوب می‌دانی،
آوار شدن را انتخاب کرده است!
 
Last edited by a moderator:
امضا : پناه

پناه

کاربر بوکینو
LV
0
 
Joined
Dec 29, 2024
Messages
144
سکه
695
در جاده‌ای که سراسر برف است و هوایش بورانی،
تو باید باشی تا دلم گرم شود.
وجدان خفته‌ات را بیدار کن.
در هوای دونفره‌ی دلم،
تنهایی
یکه‌تازی می‌کند!
 
Last edited by a moderator:
امضا : پناه

پناه

کاربر بوکینو
LV
0
 
Joined
Dec 29, 2024
Messages
144
سکه
695
هنگامی که نگاهم با نگاهت تلاقی می‌کند، عجیب‌ترین اتفاقِ هستی، در وجودم شکل می‌گیرد.
عجیب است که در خواب و رویا تو را می‌بینم؟! شاید هم دچار دژاوو شده‌ام!
نیستی؛ اما تو را شریک لحظه‌لحظه‌هایم می‌دانم.
 
Last edited by a moderator:
امضا : پناه

پناه

کاربر بوکینو
LV
0
 
Joined
Dec 29, 2024
Messages
144
سکه
695
پاتک‌های ریز و دُرشتی که از هر سو به جانم روانه می‌شوند نه تنها زمینم نمی‌زند،
بلکه مصمم‌ترم می‌کنند برای ادامه دادن، نفس کشیدن و رسیدن به آرمان‌هایی که بدخواهانم را زمین‌گیر خواهند کرد.
آن‌گاه گوشه‌ای می‌ایستم و به تقلای بیهوده‌شان، با پوزخندی تلخ، نگاه می‌کنم.
 
Last edited by a moderator:
امضا : پناه

Who has read this thread (Total: 0) View details

Top Bottom