ARNICA
[حفاظت کل انجمن+ مدیر هنر+مدیر تالار ادبیات]
پرسنل مدیریت
حفاظت انجمن
مدیر رسمی تالار
کاراکتر افسانگان
برترین کاربر ماه
ناظر آزمایشی
ویراستار آزمایشی
سطح
6
زمان آن زن را از پا درآورد، در اوج جوانی زانوهایش را خم و قلبش را تکهتک و غرورش را لگدمال کرد. تنها کارش این شده بود که احساسات لگدمال شدهاش را میان انگشتان ظریف و کشیدهاش مشت کند. گویی در بهشت دیگر خبری از غم و درد نیست. باید اینطور باشد؟ اما هیچ تضمینی برای این حرف نیست، زیرا که هیچکدام از ما بهشت را به چشم ندیدیم؛ پس نمیتوانیم مطمئن باشیم که بهشتی برای ما وجود دارد که به جای غم، به ما آنقدر خنده هدیه میدهد جوری که انگار هیچبار در زندگی قبلیمان گریه نکردهایم و زندگی زانوهایمان را برای عجز و التماس خم نکرده است.