درون یا برون مرزی بودن قوانین
پیوند حقوق با حاکمیت سیاسی و محدودیتِ سرزمینی حاکمیت از یکسو و ارتباط دولتها و اتباع آنها با یکدیگر از سویی دیگر، این پرسش را بهوجود میآورد که آیا قوانین و مقرراتِ حقوقیِ هر دولت فقط در محدوده جغرافیایی حاکمیت آن دولت قابلیت اجرا دارد یا ممکن است در خارج از کشور نیز اجرا شود؟ در حقوق بینالملل خصوصی، برای پاسخ به این پرسش دو سیستم مطرح شده است که در انواع گوناگون قوانین، از هریک از دو سیستم استفاده میشود.
این سیستمها عبارتاند از: «درونمرزی بودن قوانین» (اجرای قانون یک کشور در مورد تمام افراد ساکن ــاز تبعه و بیگانه ــ و احوال واقع در آن کشور و نداشتن قُوه اجرایی در خارج از قلمرو سرزمینیِ خود)؛ و «برونمرزی بودن قوانین» (امکان اجرای قانون در خارج از قلمرو کشور وضعکننده، افزون بر اجرای آن در داخل کشور).
امروزه بیشتر دولتها، از جمله ایران، درونمرزی بودن قوانین را به عنوان سیستم اصلی و برونمرزی بودن قوانین را به عنوان سیستم تکمیلی پذیرفتهاند.
پیوند حقوق با حاکمیت سیاسی و محدودیتِ سرزمینی حاکمیت از یکسو و ارتباط دولتها و اتباع آنها با یکدیگر از سویی دیگر، این پرسش را بهوجود میآورد که آیا قوانین و مقرراتِ حقوقیِ هر دولت فقط در محدوده جغرافیایی حاکمیت آن دولت قابلیت اجرا دارد یا ممکن است در خارج از کشور نیز اجرا شود؟ در حقوق بینالملل خصوصی، برای پاسخ به این پرسش دو سیستم مطرح شده است که در انواع گوناگون قوانین، از هریک از دو سیستم استفاده میشود.
این سیستمها عبارتاند از: «درونمرزی بودن قوانین» (اجرای قانون یک کشور در مورد تمام افراد ساکن ــاز تبعه و بیگانه ــ و احوال واقع در آن کشور و نداشتن قُوه اجرایی در خارج از قلمرو سرزمینیِ خود)؛ و «برونمرزی بودن قوانین» (امکان اجرای قانون در خارج از قلمرو کشور وضعکننده، افزون بر اجرای آن در داخل کشور).
امروزه بیشتر دولتها، از جمله ایران، درونمرزی بودن قوانین را به عنوان سیستم اصلی و برونمرزی بودن قوانین را به عنوان سیستم تکمیلی پذیرفتهاند.