• ✵ انجمن رمانِ بوکـــیــنــو✵

    بزرگترین انجمن فرهنگی و کتابخانه‌ی مجازی ایران!

  • تصاویر لینک‌دار
  • تصاویر لینک‌دار
  • تصاویر لینک‌دار

mahban

کاربر افتخاری
LV
3
 
Joined
Jul 4, 2024
Messages
2,053
Awards
7
سکه
34,189
Screenshot_20250825_230721_Samsung Notes.jpg


داستان کوتاه: pincalicious (pink around the Rink)
مترجم: @mahban
تعداد صفحات کتاب اصلی: ۲۸ صفحه مصور

لینک دریافت اثر به زبان اصلی:


کتاب و داستان کارتونی "Pink Around the Rink" از مجموعه‌ی Pinkalicious درباره دختربچه‌ای است که یک جفت کفش اسکیت جدید سفید می‌گیرد و چون رنگش رو دوست ندارد، با ماژیک صورتی رنگشان می‌کند تا به رنگ مورد علاقه‌اش، یعنی "صورتی آب‌نباتی" دربیاید. وقتی به پیست اسکیت می‌رود، بارها می‌افتد و کفش‌هایش لکه‌های صورتی روی یخ می‌اندازد اما به هر حال با کمک خانواده‌اش دوباره بلند می‌شود و اسکیت زدن را یاد می‌گیرد. داستان پر از احساسات بامزه و مثبت درباره شجاعت، خلاقیت و پذیرش خود است.

 

mahban

کاربر افتخاری
LV
3
 
Joined
Jul 4, 2024
Messages
2,053
Awards
7
سکه
34,189
1000014136.png
مترجم گرامی، از شما متشکریم که انجمن رمان‌نویسی بوکینو را جهت انتشار رمان خود انتخاب کرده‌اید!

از شما می‌خواهیم قبل از ترجمه اثر خود، قوانین را مطالعه کنید:


برای بی‌جواب نماندن سوالات و مشکلات‌ خود، به تایپک زیر مراجعه فرمایید:


برای آثار دلنشین‌تان جلد طراحی شود؟
بعد از قرار دادن ۱۰ پست در این تایپک درخواست دهید:


برای بهتر شدن و بالا بردن کیفیت آثارتان و تگ‌دهی به آن، بعد از قرار دادن ۲۰ پست، به تالار نقد مراجعه کنید:


بعد از قرار دادن ۱۰ پست، برای کاور تبلیغاتی در تایپک زیر اقدام فرمایید:


برای درخواست تیزر، می‌توانید بعد از ۲۰ پست در تاپیک زیر درخواست دهید:


پست‌های اثرتان به تعداد منصوب رسیده و پایان یافته؟!
پس در تایپک زیر اعلام کنید:


برای انتقال اثر خود به متروکه و یا بازگردانی آن، وارد تایپک زیر شوید:
⚜️[ درخواست انتقال و بازگردانی آثار ]⚜️


و برای آموزش‌های بیشتر درباره‌ی ترجمه به تالار آموزشگاه مراجعه نمایید.


با آرزوی موفقیت برای شما!

[کادر مدیریت تالار ترجمه]
 

mahban

کاربر افتخاری
LV
3
 
Joined
Jul 4, 2024
Messages
2,053
Awards
7
سکه
34,189
دیروز مامانم برام یه هدیه غافلگیرکننده بزرگ داشت.
اون یه جفت کفش اسکیت روی یخ بهم داد.
مامان پرسید:
ازشون خوشت اومد؟
بهش گفتم:
آره دوستشون دارم.
فقط یه چیزی بود که ازشون خوشم نیومد، کفش‌های اسکیت روی یخ من، نه بنفش بودن، نه آبی و نه حتی سبز.
کفش‌های جدید اسکیت روی یخ من به رنگ سفید خسته‌کننده همیشگی بود.
با خودم گفتم:
میتونم درستش کنم.
 

mahban

کاربر افتخاری
LV
3
 
Joined
Jul 4, 2024
Messages
2,053
Awards
7
سکه
34,189
ماژیک‌هامو برداشتم و رنگ صورتی پاستیلی رو از بین‌شون انتخاب کردم و همه جای کفش‌های اسکیت رو با دقت رنگ کردم
هوراااا
اونا خیلی خفن شده بودند و من حالا وقتی به اسکیت‌های جدیدم نگاه میکردم دوستشون داشتم.


دیگه نمیتونم صبر کنم که برم اسکی بازی
میخوام پرواز کنم و بچرخم با کفشای صورتی پاستیلی‌‌م
میخوام برازنده باشمممممم


روز بعد، ما برای اسکیت سواری رفتیم.
مامان گفت: اسکیت‌هات ؟!
بابا گفت: اونا صورتی اند!!!
من خندیدم و گفتم: کفش‌های صورتی پاستیلی
مامان حتی یه ذره نخندید.
ولی فکر میکنم بابا یکم لبخند زد.
 

mahban

کاربر افتخاری
LV
3
 
Joined
Jul 4, 2024
Messages
2,053
Awards
7
سکه
34,189
بابا پرسید: آماده‌ای؟
منم گفتم: آرهههههه
من آماده بودم که پرواز کنم و بچرخم.
نمیخواستم بلرزم و بیوفتم ولی اتفاقی بود که افتاد. من دوباره و دوباره لیز خوردم و افتادم.
آخخخخخخ. پشتم درد گرفت ولی این بدترین بخش نبود.
بدترین اتفاق ممکن پاک شدن رنگ کفش‌هام بود که همیشه ازش می‌ترسیدم و الان روی یخ‌ها بود و همه می‌دیدن.
منم یه کوچولو گریه کردم.
بااااشه! خیلی زیاد
مامان گفت:
حالتون خوبه؟
بابا گفت: منم وقتی یه اتفاق بدی می‌افته گریه می‌کنم.
جیغ زدم و گفتم اینطور که میگی نیست. نگاه کن.
و به راه باریک و خیسی که کفش‌های اسکیت دوست داشتنی‌م درست کرده بودن اشاره کردم.
مامان لبخند زد و گفت: یخ زیباست‌.کفش‌های اسکیت تو هم دوست‌داشتنی اند درست مثل خودت.
 

Who has read this thread (Total: 3) View details

Top Bottom