به انجمن رمان نویسی بوکینو خوش آمدید.

بوکینو با هدف ترویج فرهنگ کتاب و کتاب‌خوانی ایجاد شده‌ است و همواره در تلاشیم تا فضایی با کیفیت و صمیمیت را خدمت شما ارائه دهیم. با بوکینو، طعم شیرین و لذت‌بخش موفقیت را بچشید!

ثبت‌نام ورود به حساب کاربری
  • نويسندگان گرامی توجه کنید: انجمن بوکینو تابع قوانین جمهوری اسلامی ایران می‌باشد؛ لذا از نوشتن آثار غیراخلاقی و مبتذل جداً خودداری کنید. در صورت عدم رعایت قوانین انجمن، آثار شما حذف خواهد شد. در صورت مشاهده هرگونه تخلف، با گزارش کردن ما را یاری کنید.
    (کلیک کنید.)
  • قوانین فعالیت و ارسال محتوا در انجمن بوکینو
    (کلیک کنید.)
  • انجمن مجهز به سیستم تشخیص کاربران دارای چند حساب کاربری می‌باشد؛ در صورت مشاهده حساب کاربری شما مسدود می‌گردد.
  • باز کردن گره‌ از یک ماجرای جنایی، زمانی راحت است که شواهد و مدارک کافی داشته باشیم یا حداقل کسی باشد که بتواند با حرف‌هایش، ما را به کشف حقیقت نزدیک‌تر کند؛ اما اگر تمام افراد به قتل رسیده باشند، چه؟!
    رمان - کاراکال | حدیثه شهبازی کاربر انجمن بوکینو

NaRvꪖꪀ

کاربر بوکینویی
سطح
4
 
تاریخ ثبت‌نام
2023-02-17
نوشته‌ها
246
مدال‌ها
2
سکه
-6
در این تاپیک اشعارِ شاعرِ محترم، هوشنگ ابتهاج قرار خواهد گرفت.
از فرستادن اسپم و شعر غیر مرتبط خودداری کنید.
 

NaRvꪖꪀ

کاربر بوکینویی
سطح
4
 
تاریخ ثبت‌نام
2023-02-17
نوشته‌ها
246
مدال‌ها
2
سکه
-6
دیر است، گالیا
در گوش من فسانه دلدادگی مخوان!
دیگر ز من ترانهٔ شوریدگی مخواه!
دیر است گالیا
به ره افتاد کاروان
عشق من و تو ؟… آه
این هم حکایتی ست
اما در این زمانه که درمانده هر کسی
از بهر نان شب
دیگر برای عشق و حکایت مجال نیست
 

NaRvꪖꪀ

کاربر بوکینویی
سطح
4
 
تاریخ ثبت‌نام
2023-02-17
نوشته‌ها
246
مدال‌ها
2
سکه
-6
شاد و شکفته در شب جشن تولدت
تو بیست شمع خواهی افروخت تابناک
امشب هزار دختر همسال تو ولی
خوابیده اند گرسنه و لخت‌ روی خاک
زیباست رقص و ناز سرانگشت‌های تو
بر پرده‌های ساز
اما هزار دختر بافنده این زمان
با چرک و خون زخم سرانگشت هایشان
جان می کنند در قفس تنگ کارگاه
از بهر دستمزد حقیری که بیش از آن
پرتاب می کنی تو به دامان یک گدا
 
آخرین ویرایش:

NaRvꪖꪀ

کاربر بوکینویی
سطح
4
 
تاریخ ثبت‌نام
2023-02-17
نوشته‌ها
246
مدال‌ها
2
سکه
-6
وین فرش هفت رنگ که پامال رقص توست
از خون و زندگانی انسان گرفته رنگ
در تار و پود هر خط و خالش، هزار رنج
در آب و رنگ هر گل و برگش، هزار ننگ
اینجا به خاک خفته هزار آرزوی پاک
اینجا به باد رفته هزار آتش جوان
دست هزار کودک شیرین بی گناه
چشم هزار دختر بیمار ناتوان…
دیر است گالیا
هنگام بوسه و غزل عاشقانه نیست
هر چیز رنگ آتش و خون دارد این زمان
هنگامه رهایی دست هاست
عصیان زندگی است
در روی من مخند!
 
آخرین ویرایش:

NaRvꪖꪀ

کاربر بوکینویی
سطح
4
 
تاریخ ثبت‌نام
2023-02-17
نوشته‌ها
246
مدال‌ها
2
سکه
-6
به خوابی دیدمش غمگین نشسته
گرفته در ب*غل چنگی گسسته
من این چنگ حزین را می شناسم
دریغا عشق من ، عشق شکسته
 

NaRvꪖꪀ

کاربر بوکینویی
سطح
4
 
تاریخ ثبت‌نام
2023-02-17
نوشته‌ها
246
مدال‌ها
2
سکه
-6
من آن ابرم که می خواهد ببارد
دل تنگم هوای گریه دارد
دل تنگم غریب این در و دشت
نمی داند کجا سر می گذارد
شبی بود و بهاری ، در من آویخت
چه آتش ها ، چه آتش ها برانگیخت
فرو خواندم به گوشش قصه ی خویش
چو باران بهاری اشک می ریخت
 

NaRvꪖꪀ

کاربر بوکینویی
سطح
4
 
تاریخ ثبت‌نام
2023-02-17
نوشته‌ها
246
مدال‌ها
2
سکه
-6
ارغوان شاخه همخون جدا مانده من
آسمان تو چه رنگ است امروز؟
آفتابی ست هوا؟
یا گرفته است هنوز؟
من در این گوشه که از دنیا بیرون است
آفتابی به سرم نیست
از بهاران خبرم نیست
آنچه می‌بینم دیوار است
آه این سخت سیاه
آن چنان نزدیک است
که چو بر می‌کشم از سینه نفس
نفسم را برمی‌گرداند
ره چنان بسته که پرواز نگه
در همین یک قدمی می‌ماند
 

NaRvꪖꪀ

کاربر بوکینویی
سطح
4
 
تاریخ ثبت‌نام
2023-02-17
نوشته‌ها
246
مدال‌ها
2
سکه
-6
کورسویی ز چراغی رنجور
قصه پرداز شب ظلمانیست
نفسم می‌گیرد
که هوا هم اینجا زندانی ست
هر چه با من اینجاست
رنگ رخ باخته است
آفتابی هرگز
گوشه چشمی هم
بر فراموشی این دخمه نینداخته است
اندر این گوشه خاموش فراموش شده
کز دم سردش هر شمعی خاموش شده
یاد رنگینی در خاطر من
گریه می‌انگیزد
ارغوانم آنجاست
ارغوانم تنهاست
ارغوانم دارد می‌گرید
چون دل من که چنین خون ‌آلود
هر دم از دیده فرو می‌ریزد
 

NaRvꪖꪀ

کاربر بوکینویی
سطح
4
 
تاریخ ثبت‌نام
2023-02-17
نوشته‌ها
246
مدال‌ها
2
سکه
-6
ارغوان
این چه رازیست که هر بار بهار
با عزای دل ما می‌آید؟
که زمین هر سال از خون پرستوها رنگین است
وین چنین بر جگر سوختگان
داغ بر داغ می‌افزاید؟
ارغوان پنجه خونین زمین
دامن صبح بگیر
وز سواران خرامنده خورشید بپرس
کی بر این درد غم می‌گذرند؟
ارغوان خوشه خون
بامدادان که کبوترها
بر ل*ب پنجره باز سحر غلغله می‌آغازند
جان گل رنگ مرا
بر سر دست بگیر
 

NaRvꪖꪀ

کاربر بوکینویی
سطح
4
 
تاریخ ثبت‌نام
2023-02-17
نوشته‌ها
246
مدال‌ها
2
سکه
-6
به تماشاگه پرواز ببر
آه بشتاب که هم پروازان
نگران غم هم پروازند
ارغوان بیرق گلگون بهار
تو برافراشته باش
شعر خونبار منی
یاد رنگین رفیقانم را
بر زبان داشته باش
تو بخوان نغمه ناخوانده من
ارغوان شاخه همخون جدا مانده من
 
بالا