What's new

بزرگترین مرجع تایپِ کتاب | انجمن رمان نویسی بوکینو

انجمن فرهنگی بوکینو، مکانی‌ برای انتشار و تایپ آثارِ شما عزیزان بوده و طبقِ قوانین جمهوری اسلامی ایران اداره می‌شود. هدف ما همواره ایجاد یک محیط گرم و صمیمانه است. برای دسترسی به امکانات انجمن و تعامل در آن، همین حالا ثبت نام کنید.

سوالات متداول

آموزش کار با انجمن را از این لینک مطالعه کنید.

ایجاد موضوع

برای شروع موضوعی در تالار مورد نظر خود بفرستید.

کسب مقام

به خانواده‌ی بزرگ بوکینو بپیوندید!
  • ✵ انجمن رمانِ بوکـــیــنــو✵

    بزرگترین انجمن فرهنگی و کتابخانه‌ی مجازی ایران!

اشعار سیلویا پلات| تالار شعر

KHUSHE

[مدیریت ارشد بازنشسته]
LV
0
 
Joined
Mar 14, 2023
Messages
192
Reaction score
802
Time online
5d 17h 26m
Points
273
Location
تــهــران
سکه
1,328
  • #1
آدم‌ها را
بیش از حد دوست دارم،
یا به هیچ وجه دوست ندارم…
تا اعماق، پایین می‌روم،
در آدم ها ،غرق می‌شوم…
تا آنچه هستند را،
واقعی ،
بشناسم!
 

ANLI

کاربر اخراجی
LV
0
 
Joined
Sep 14, 2024
Messages
1,187
Reaction score
1,731
Time online
7d 19h 15m
Points
203
Age
21
Location
ᏕᏂᎥᏒᏗፚ
سکه
6,307
  • #2
تو ابدی خواهی شد،
هر دوشنبه، در ماه.
مرد ماه در کالبد خویش
خم شده، به زیر دسته‌ای
از شاخه‌ها
نور گچی و سرد می‌افتد
بر تور تخت خواب ما
چون جزامیان است
قله‌ها و دهانه‌هایی از آتشفشان‌های خاموش
دندان‌هایش به هم می‌ساید
اما، همچنان، در برابر سرمای سیاه
آرام نمی‌گیرد،
شاخه‌ها را در بر می‌گیرد.
 

mahban

[مدیریت ارشد کتابینو+عکاس انجمن]
Staff member
Top Poster Of Month
LV
0
 
Joined
Jul 4, 2024
Messages
1,878
Reaction score
12,480
Points
418
Location
کوچه اقاقیا
سکه
33,400
  • #3
من به تنهایی قدم می زنم
و زیر پایم
خیابان های نیمه شب
جا خالی می کنند.
چشم که می بندم
میان هوس های من
این خانه های رویایی خاموش می شوند
و پیاز آسمانی ماه
بر بلندا ی سراشیبی ها
آویخته است.
من
خانه ها را منقبض می کنم
و درختان را می کاهم
دور که می شوم
قلاده نگاهم می افتد
به گردن آدم های عروسکی
که بی خبر از کم شدن
می خندند، می بوسند، م*س*ت می شوند
و با یک چشمک من خواهند مرد،
حتی حدس هم نمی زنند.
من حالم که خوب باشد
به سبزه
سبزی اش را می دهم
و به آسمان سپید
آبی اش را
و طلا را وقف خورشید می کنم.
با این وجود در زمستانی ترین حالت ها
باز هم می توانم
رنگ را تحریم کنم
و گل را منع کنم از بودن.
من
می دانم روزی خواهی آمد
شانه به شانه ی من،
پرشور و زنده
و می گویی که رویا نیستی
و ادعا می کنی
گرمای عشق، تن را ثابت می کند.
اگرچه روشن است عزیزم،
همه ی زیبایی ات، همه لطافت ات
هدیه ای است
که من به تو داده ام.
 

mahban

[مدیریت ارشد کتابینو+عکاس انجمن]
Staff member
Top Poster Of Month
LV
0
 
Joined
Jul 4, 2024
Messages
1,878
Reaction score
12,480
Points
418
Location
کوچه اقاقیا
سکه
33,400
  • #4
باران ماه اوت!
هم بهترین اتفاق
برای تابستانی که گذشت،
و هم‌برای پاییزی که از راه نرسیده است !
چه زمان عجیب و غریبی!
 

mahban

[مدیریت ارشد کتابینو+عکاس انجمن]
Staff member
Top Poster Of Month
LV
0
 
Joined
Jul 4, 2024
Messages
1,878
Reaction score
12,480
Points
418
Location
کوچه اقاقیا
سکه
33,400
  • #5
ناگهان
متعجب شدم !
«زنی » که سال پیش بودم ،
کجاست؟
یا آن که دوسال پیش بودم؟
و در فکر آن «زن »
من اکنون ،
چگونه آدمی هستم ؟
 

mahban

[مدیریت ارشد کتابینو+عکاس انجمن]
Staff member
Top Poster Of Month
LV
0
 
Joined
Jul 4, 2024
Messages
1,878
Reaction score
12,480
Points
418
Location
کوچه اقاقیا
سکه
33,400
  • #6
این زن کامل شده است
بر تن بی جانش
لبخند توفیق نقش بسته است
از طومار شب جامه ی بلندش
توهّم تقدیری یونانی جاری است.
پاهای برهنه ی او گویی می گویند:
تا اینجا آمده ایم دیگر بس است.
هر کودک مرده دور خود پیچیده است
ماری سپید
بر ل*ب تنگی کوچکی از شیر
که اکنون خالی است.
زن آن دو را به درون خود کشید
همانگونه که گلبرگ ها در سیاهی شب بسته می شوند
هنگامی که باغ تیره می شود
و عطر از گلوی ژرف و زیبای گلِ شب جاری می شود
ماه هیچ چیزی برای غمگین شدن ندارد
از سرپوش استخوانی خود خیره نگاه می کند
به این چیزها عادت کرده است.
و سیاهی هایش پر سر و صدا دامن کشان می گذرند.
 

Who has read this thread (Total: 0) View details

shape1
shape2
shape3
shape4
shape5
shape6
Top Bottom