What's new

بزرگترین مرجع تایپِ کتاب | انجمن رمان نویسی بوکینو

انجمن فرهنگی بوکینو، مکانی‌ برای انتشار و تایپ آثارِ شما عزیزان بوده و طبقِ قوانین جمهوری اسلامی ایران اداره می‌شود. هدف ما همواره ایجاد یک محیط گرم و صمیمانه است. برای دسترسی به امکانات انجمن و تعامل در آن، همین حالا ثبت نام کنید.

سوالات متداول

آموزش کار با انجمن را از این لینک مطالعه کنید.

ایجاد موضوع

برای شروع موضوعی در تالار مورد نظر خود بفرستید.

کسب مقام

به خانواده‌ی بزرگ بوکینو بپیوندید!
  • ✵ انجمن رمانِ بوکـــیــنــو✵

    بزرگترین انجمن فرهنگی و کتابخانه‌ی مجازی ایران!

شعر🖋 اشعار سعدی | تالار ادبیات

ندوش؛

[معاون بازنشسته سایت]
Staff member
LV
0
 
Joined
Feb 17, 2023
Messages
945
Reaction score
4,717
Time online
15d 23h 0m
Points
338
Age
16
Location
..تهران
سکه
5,000
  • #11
عشاق به درگهت اسیرند بیا

بدخویی تو بر تو نگیرند بیا

هرجور و جفا که کرده‌ای معذوری

زان پیش که عذرت نپذیرند بیا
 

ندوش؛

[معاون بازنشسته سایت]
Staff member
LV
0
 
Joined
Feb 17, 2023
Messages
945
Reaction score
4,717
Time online
15d 23h 0m
Points
338
Age
16
Location
..تهران
سکه
5,000
  • #12
ای چشم تو م*س*ت خواب و سرمست شر*اب

صاحب نظران تشنه و وصل تو سراب

مانند تو آدمی در آباد و خراب

باشد که در آیینه توان دید و در آب
 

ندوش؛

[معاون بازنشسته سایت]
Staff member
LV
0
 
Joined
Feb 17, 2023
Messages
945
Reaction score
4,717
Time online
15d 23h 0m
Points
338
Age
16
Location
..تهران
سکه
5,000
  • #13
روزی گفتی شبی کنم دلشادت

وز بند غمان خود کنم آزادت


دیدی که از آن روز چه شبها بگذشت

وز گفتهٔ خود هیچ نیامد یادت؟
 

بـــآنـــؤَك

[مدیر ارشد بازنشسته]
LV
0
 
Joined
Feb 17, 2023
Messages
399
Reaction score
3,091
Time online
17d 16h 15m
Points
288
سکه
1,684
  • #14
آیین برادری و شرط یاری

آن نیست که عیب من هنر پنداری

آنست که گر خلاف شایسته روم

از غایت دوستیم دشمن داری​

“اشعار سعدی“​
 

بـــآنـــؤَك

[مدیر ارشد بازنشسته]
LV
0
 
Joined
Feb 17, 2023
Messages
399
Reaction score
3,091
Time online
17d 16h 15m
Points
288
سکه
1,684
  • #15
دلبرا پیش وجودت همه خوبان عدمند

سروران بر در سودای تو خاک قدمند​
 

بـــآنـــؤَك

[مدیر ارشد بازنشسته]
LV
0
 
Joined
Feb 17, 2023
Messages
399
Reaction score
3,091
Time online
17d 16h 15m
Points
288
سکه
1,684
  • #16
اي مهر تو در دل‌ها وی مهر تو بر ل*ب‌ها

وی شور تو در سرها وی سر تو در جان‌ها

تا عهد تو دربستم عهد همه ی بشکستم

بعد از تو روا باشد نقض همه ی پیمان‌ها

تا خار غم عشقت آویخته در دامن

کوته نظری باشد رفتن به گلستان‌ها

آن راکه چنین دردی از پای دراندازد

باید که فروشوید دست از همه ی درمان‌ها

“اشعار سعدی”
 

بـــآنـــؤَك

[مدیر ارشد بازنشسته]
LV
0
 
Joined
Feb 17, 2023
Messages
399
Reaction score
3,091
Time online
17d 16h 15m
Points
288
سکه
1,684
  • #17
هر ساعتم اندرون بجوشد خون را

واگاهی نیست مردم بیرون را

الا مگر آنکه روی لیلی دیدست

داند که چه درد می‌کشد مجنون را؟
 

Rezasham

کاربر بوکینو
LV
0
 
Joined
Mar 17, 2023
Messages
368
Reaction score
219
Points
8
Location
قلب شبنم
سکه
1,875
  • #18
از در درآمدی و من از خود به در شدم

گفتی کز این جهان به جهان دگر شدم

گوشم به راه تا که خبر می‌دهد ز دوست

صاحب خبر بیامد و من بی‌خبر شدم

چون شبنم اوفتاده بدم پیش آفتاب

مهرم به جان رسید و به عیوق بر شدم

گفتم ببینمش مگرم درد اشتیاق

ساکن شود بدیدم و مشتاق‌تر شدم
 

بـــآنـــؤَك

[مدیر ارشد بازنشسته]
LV
0
 
Joined
Feb 17, 2023
Messages
399
Reaction score
3,091
Time online
17d 16h 15m
Points
288
سکه
1,684
  • #19
علاج واقعه پیش از وقوع باید کرد

دریغ سود ندارد چو رفت کار از دست

به روزگار سلامت سلاح جنگ بساز

وگرنه سیل چو بگرفت،سد نشایدبست
 

Melina.N

[مدیر آزمایشی تالار شعر]
Staff member
LV
0
 
Joined
Aug 19, 2023
Messages
91
Reaction score
351
Time online
1d 26m
Points
113
Location
جزیره داستان
سکه
454
  • #20
ای که شمشیر جفا بر سر ما آخته‌ای
دشمن از دوست ندانسته و نشناخته‌ای

من ز فکر تو به خود نیز نمی‌پردازم
نازنینا تو دل از من به که پرداخته‌ای

چند شب‌ها به غم روی تو روز آوردم
که تو یک روز نپرسیده و ننواخته‌ای

گفته بودم که دل از دست تو بیرون آرم
باز دیدم که قوی پنجه درانداخته‌ای

تا شکاری ز کمند سر زلفت نجهد
ز ابروان و مژه‌ها تیر و کمان ساخته‌ای

لاجرم صید دلی در همه شیراز نماند
که نه با تیر و کمان در پی او تاخته‌ای

ماه و خورشید و پری و آدمی اندر نظرت
همه هیچند که سر بر همه افراخته‌ای

با همه جلوه طاووس و خرامیدن کبک
عیبت آن است که بی مهرتر از فاخته‌ای

هر که می‌بیندم از جور غمت می‌گوید
سعدیا بر تو چه رنج است که بگداخته‌ای

بیم مات است در این بازی بیهوده مرا
چه کنم دست تو بردی که دغل باخته‌ای
 

Who has read this thread (Total: 1) View details

shape1
shape2
shape3
shape4
shape5
shape6
Top Bottom