• ✵ انجمن رمانِ بوکـــیــنــو✵

    بزرگترین انجمن فرهنگی و کتابخانه‌ی مجازی ایران!

  • تصاویر لینک‌دار
  • تصاویر لینک‌دار
  • تصاویر لینک‌دار
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

YAS

[مدیرکل - مدیر تالار نظارت+مترجم انجمن]
کادر مدیریت بوکینو
ارسال‌کننده‌ی برتر ماه
سطح
0
 
تاریخ ثبت‌نام
2024-09-04
نوشته‌ها
887
سکه
5,830
نام‌کاربری: ballerina

نام و نام خانوادگی: فاطمه عبدالهی

نوع کتاب: فن فیکشن

عنوان کتاب: خاکستر نیلوفر آبی

ژانر کتاب: درام، معمایی،‌ عاشقانه، ورزشی

نویسنده کتاب: فاطمه.ع

زبان اصلی کتاب: فارسی

تعداد صفحات (پارت)‌: نامشخص

خلاصه کتاب: رن اچیزن، نابغهٔ ۱۴سالهٔ تنیس، پس از قهرمانی در آمریکا به ژاپن بازمی‌گردد و در مدرسه‌ای جدید شروع به بازی می‌کند. اما زیر سطح موفقیت‌های ورزشی او، رازهای خانوادگی عمیقی نهفته است.

مقدمه کتاب: خط قرمز بین برنده و بازنده، به باریکی تور تنیس بود... و رن اچیزن دقیقاً روی آن ایستاده بود.
صدای توپ‌ها مثل نبض یک راز قدیمی می‌زد. هر ضربه، سوالی بی‌جواب را در ذهن رن زنده می‌کرد:
- چرا دستان نانجیرو هنگام گفتن «خوش آمدی» می‌لرزید؟
- چرا آتوبه آن شب بارانی، گردنبند عجیبش را پنهان کرد؟
- و چرا توپ‌های تمرینی همیشه به سمت آن نقطهٔ سوخته در حصار زمین می‌رفتند؟
«بازی فقط روی زمین تنیس نیست... .»
این آخرین جملهٔ مربی پیش از سکوت مرموزش بود.
حالا رن باید بین سه انتخاب یکی را برمی‌گزید:
- گریز از گذشته
- مقابله با حقیقت
- یا باز کردن دروازهٔ جهنمی که سالها بسته مانده بود... .


در صورت بیان ایرادات توسط ناظر، آیا خودتان آنها را ویرایش می‌کنید یا به ناظر واگذار می‌کنید؟ به ناظر واگذار می‌کنم.

مورخ ثبت درخواست: Jul 1, 2025
سلام و درود.
با درخواست نظارت شما موافقت شد.✅
ناظر شما: @yeganeh
لطفا منتظر گفت‌و‌گویی از جانب ناظر خود بمانید و تاپیک اثر خود را تا زمان تایید توسط ناظر ایجاد نکنید.
موفق و موید باشید.🤝🤍
 
امضا : YAS

آینازاولادی

[گرافیست و کیدرامر+مدیرتالارمینیمال+کتابخوان]
کادر مدیریت بوکینو
سطح
0
 
تاریخ ثبت‌نام
2024-09-24
نوشته‌ها
115
سکه
674
نام‌کاربری: آینازاولادی

نام و نام خانوادگی: آیناز اولادی

نوع کتاب: داستانک

عنوان کتاب: رویای سفید

ژانر کتاب: فانتزی

نویسنده کتاب: آینازاولادی

زبان اصلی کتاب: فارسی

تعداد صفحات (پارت)‌: 1

خلاصه کتاب: خلاصه: همیشه می‌دانستم ما به جایی که زندگی می‌کنیم محدود نیستیم! جای دیگری نیز وجود خواهد داشت که چشمان مادی ما آن را نمی‌تواند درک کند تا ببیند!

مقدمه کتاب: مقدمه: وقتی چشمانت را می‌بندی همیشه انتظار نداشته باش که سر جای قبلی‌ات بیدار شوی!
این انتظاری فان و بی‌فایده است.


در صورت بیان ایرادات توسط ناظر، آیا خودتان آنها را ویرایش می‌کنید یا به ناظر واگذار می‌کنید؟ خودم ویرایش می‌کنم.

مورخ ثبت درخواست: Jul 27, 2025
 
امضا : آینازاولادی

YAS

[مدیرکل - مدیر تالار نظارت+مترجم انجمن]
کادر مدیریت بوکینو
ارسال‌کننده‌ی برتر ماه
سطح
0
 
تاریخ ثبت‌نام
2024-09-04
نوشته‌ها
887
سکه
5,830
نام‌کاربری: آینازاولادی

نام و نام خانوادگی: آیناز اولادی

نوع کتاب: داستانک

عنوان کتاب: رویای سفید

ژانر کتاب: فانتزی

نویسنده کتاب: آینازاولادی

زبان اصلی کتاب: فارسی

تعداد صفحات (پارت)‌: 1

خلاصه کتاب: خلاصه: همیشه می‌دانستم ما به جایی که زندگی می‌کنیم محدود نیستیم! جای دیگری نیز وجود خواهد داشت که چشمان مادی ما آن را نمی‌تواند درک کند تا ببیند!

مقدمه کتاب: مقدمه: وقتی چشمانت را می‌بندی همیشه انتظار نداشته باش که سر جای قبلی‌ات بیدار شوی!
این انتظاری فان و بی‌فایده است.


در صورت بیان ایرادات توسط ناظر، آیا خودتان آنها را ویرایش می‌کنید یا به ناظر واگذار می‌کنید؟ خودم ویرایش می‌کنم.

مورخ ثبت درخواست: Jul 27, 2025
سلام و درود.
با درخواست نظارت شما موافقت شد.✅
ناظر شما: @(SINA)
لطفا منتظر گفت‌و‌گویی از جانب ناظر خود بمانید و تاپیک اثر خود را تا زمان تایید توسط ناظر ایجاد نکنید.
موفق و موید باشید.🤝🤍
 
امضا : YAS

Arjmand

کاربر بوکینو
سطح
0
 
تاریخ ثبت‌نام
2025-07-24
نوشته‌ها
1
سکه
2
Username: Arjmand

نام و نام خانوادگی: تهمینه ارجمندپور|کاربر انجمن بوکینو

نوع کتاب: رمان

عنوان کتاب: وصله‌ی جانت شدم

ژانر کتاب: #عاشقانه

نویسنده کتاب: تهمینه ارجمندپور

زبان اصلی کتاب: فارسی

تعداد صفحات (پارت)‌: ۲۰۰

خلاصه کتاب: خلاصه رمان:
روایت داستان عاشقانه‌ی ما در مورد دختری به نام شاهدخت است که با مادر و مادربزرگش در خانواده‌ی مذهبی زندگی می‌کند. علاقه‌ی خامش در نوجوانی به سامان همان قطعه‌ی ناجوری و گمشده‌ایی بود از اهتمامش برای چپانده شدن در زندگی آدمی اشتباه که او را با چالش‌هایِ پرفراز و نشیبی در سرنوشتش روبرو می‌کند. در روز عروسی دختردایی‌اش با رخ دادن سؤتفاهمی، مسیر زندگی‌اش تغییر می‌کند و برای پنهان نمودن فریفتگی‌اش، ناچار به ازدواجی اجباری با پسردایی مغرورش می‌شود. در نهایت پی می‌برد احساسش به ارسلان که حکم دشمنش را دارد، آن‌گونه که همیشه فکر می‌کرد نیست و دوست‌داشتنی وهم‌انگیز تبدیل به وصله‌ی جانش می‌شود. آیا شاهدخت دوباره عشق را در زندگی به دست می‌آورد؟
با پایان خوش.


مقدمه کتاب: نهایت سپاس از خوانندگانی که همچنان در این کتاب با من همراه بودند. زیرا، همه درون خود وصله‌ی جانی برای دوست‌داشتن دارند. حتی آن جایی که خام و هیجان‌زده به آدم‌های اشتباه برمی‌خورند تا قسمتی از تجربه‌ی‌شان شود که چون منطق را نمی‌فهمد، شاید گذر زمان تسکینش ‌دهد"

در صورت بیان ایرادات توسط ناظر، آیا خودتان آنها را ویرایش می‌کنید یا به ناظر واگذار می‌کنید؟ به ناظر واگذار می‌کنم.

مورخ ثبت درخواست: Jul 24, 2025
 

Melina.N

[مدیر تالار شعر]
کادر مدیریت بوکینو
سطح
0
 
تاریخ ثبت‌نام
2023-08-19
نوشته‌ها
104
سکه
516
نام‌کاربری: Melina.N

نام و نام خانوادگی: ملینا نامور

نوع کتاب: رمان

عنوان کتاب: میراژ

ژانر کتاب: اجتماعی_معمایی

نویسنده کتاب: ملینا نامور

زبان اصلی کتاب: فارسی

تعداد صفحات (پارت)‌: نامشخص

خلاصه کتاب: خلاصه: می‌گفتند زن باید صبور باشد، باید مادر باشد، اما هیچ‌کس نگفت زن می‌تواند زنده بماند. در شغلی که تنها مُسکن درد دیگران است و در ذهنی که شب‌ها ساکت نمی‌شود! اتفاق‌ها، شبیه همان چیزهایی شدند که نباید واقعی باشند. در جهانی که هر حقیقتی می‌تواند سرابی بیش نباشد. ویان، پزشک مغز و اعصابی در آستانه فروپاشی تحت فشارهای خانواده، سایه‌ای از گذشته گرفتار بازی‌ای می‌شود که مرز واقعیت و توهم را تار می‌کند و در منجلاب دردسر غرق می‌شود تا متوجه بشود خودش را می‌تواند نجات دهد. «میراژ» داستان زنی است که در جستجوی حقیقت،
خودش را در همه مشکلات می‌شکند تا ببیند کدام یک از این دو، سراب است!


مقدمه کتاب: میراژ» داستان زنی است که در جستجوی حقیقت،
خودش را در همه مشکلات می‌شکند تا ببیند کدام یک از این دو، سراب است!


در صورت بیان ایرادات توسط ناظر، آیا خودتان آنها را ویرایش می‌کنید یا به ناظر واگذار می‌کنید؟ خودم ویرایش می‌کنم.

مورخ ثبت درخواست: Jan 24, 2025
 
امضا : Melina.N
  • لایک
واکنش‌ها[ی پسندها]: mahban

YAS

[مدیرکل - مدیر تالار نظارت+مترجم انجمن]
کادر مدیریت بوکینو
ارسال‌کننده‌ی برتر ماه
سطح
0
 
تاریخ ثبت‌نام
2024-09-04
نوشته‌ها
887
سکه
5,830
Username: Arjmand

نام و نام خانوادگی: تهمینه ارجمندپور|کاربر انجمن بوکینو

نوع کتاب: رمان

عنوان کتاب: وصله‌ی جانت شدم

ژانر کتاب: #عاشقانه

نویسنده کتاب: تهمینه ارجمندپور

زبان اصلی کتاب: فارسی

تعداد صفحات (پارت)‌: ۲۰۰

خلاصه کتاب: خلاصه رمان:
روایت داستان عاشقانه‌ی ما در مورد دختری به نام شاهدخت است که با مادر و مادربزرگش در خانواده‌ی مذهبی زندگی می‌کند. علاقه‌ی خامش در نوجوانی به سامان همان قطعه‌ی ناجوری و گمشده‌ایی بود از اهتمامش برای چپانده شدن در زندگی آدمی اشتباه که او را با چالش‌هایِ پرفراز و نشیبی در سرنوشتش روبرو می‌کند. در روز عروسی دختردایی‌اش با رخ دادن سؤتفاهمی، مسیر زندگی‌اش تغییر می‌کند و برای پنهان نمودن فریفتگی‌اش، ناچار به ازدواجی اجباری با پسردایی مغرورش می‌شود. در نهایت پی می‌برد احساسش به ارسلان که حکم دشمنش را دارد، آن‌گونه که همیشه فکر می‌کرد نیست و دوست‌داشتنی وهم‌انگیز تبدیل به وصله‌ی جانش می‌شود. آیا شاهدخت دوباره عشق را در زندگی به دست می‌آورد؟
با پایان خوش.


مقدمه کتاب: نهایت سپاس از خوانندگانی که همچنان در این کتاب با من همراه بودند. زیرا، همه درون خود وصله‌ی جانی برای دوست‌داشتن دارند. حتی آن جایی که خام و هیجان‌زده به آدم‌های اشتباه برمی‌خورند تا قسمتی از تجربه‌ی‌شان شود که چون منطق را نمی‌فهمد، شاید گذر زمان تسکینش ‌دهد"

در صورت بیان ایرادات توسط ناظر، آیا خودتان آنها را ویرایش می‌کنید یا به ناظر واگذار می‌کنید؟ به ناظر واگذار می‌کنم.

مورخ ثبت درخواست: Jul 24, 2025
سلام و درود.
با درخواست نظارت شما موافقت شد.✅
ناظر شما: @Narin ✿
لطفا منتظر گفت‌و‌گویی از جانب ناظر خود بمانید و تاپیک اثر خود را تا زمان تایید توسط ناظر ایجاد نکنید.
موفق و موید باشید.🤝🤍
 
امضا : YAS

YAS

[مدیرکل - مدیر تالار نظارت+مترجم انجمن]
کادر مدیریت بوکینو
ارسال‌کننده‌ی برتر ماه
سطح
0
 
تاریخ ثبت‌نام
2024-09-04
نوشته‌ها
887
سکه
5,830
نام‌کاربری: Melina.N

نام و نام خانوادگی: ملینا نامور

نوع کتاب: رمان

عنوان کتاب: میراژ

ژانر کتاب: اجتماعی_معمایی

نویسنده کتاب: ملینا نامور

زبان اصلی کتاب: فارسی

تعداد صفحات (پارت)‌: نامشخص

خلاصه کتاب: خلاصه: می‌گفتند زن باید صبور باشد، باید مادر باشد، اما هیچ‌کس نگفت زن می‌تواند زنده بماند. در شغلی که تنها مُسکن درد دیگران است و در ذهنی که شب‌ها ساکت نمی‌شود! اتفاق‌ها، شبیه همان چیزهایی شدند که نباید واقعی باشند. در جهانی که هر حقیقتی می‌تواند سرابی بیش نباشد. ویان، پزشک مغز و اعصابی در آستانه فروپاشی تحت فشارهای خانواده، سایه‌ای از گذشته گرفتار بازی‌ای می‌شود که مرز واقعیت و توهم را تار می‌کند و در منجلاب دردسر غرق می‌شود تا متوجه بشود خودش را می‌تواند نجات دهد. «میراژ» داستان زنی است که در جستجوی حقیقت،
خودش را در همه مشکلات می‌شکند تا ببیند کدام یک از این دو، سراب است!


مقدمه کتاب: میراژ» داستان زنی است که در جستجوی حقیقت،
خودش را در همه مشکلات می‌شکند تا ببیند کدام یک از این دو، سراب است!


در صورت بیان ایرادات توسط ناظر، آیا خودتان آنها را ویرایش می‌کنید یا به ناظر واگذار می‌کنید؟ خودم ویرایش می‌کنم.

مورخ ثبت درخواست: Jan 24, 2025
سلام و درود.
با درخواست نظارت شما موافقت شد.✅
ناظر شما: @yeganeh
لطفا منتظر گفت‌و‌گویی از جانب ناظر خود بمانید و تاپیک اثر خود را تا زمان تایید توسط ناظر ایجاد نکنید.
موفق و موید باشید.🤝🤍
 
امضا : YAS
  • لایک
واکنش‌ها[ی پسندها]: mahban

Ayli🌙

[مدیریت تالار رمان]
کادر مدیریت بوکینو
سطح
0
 
تاریخ ثبت‌نام
2025-04-22
نوشته‌ها
25
سکه
119
نام‌کاربری: Ayli🌙

نام و نام خانوادگی: آیلی فام

نوع کتاب: رمان

عنوان کتاب: میان آغوش و آماج

ژانر کتاب: عاشقانه معمایی اجتماعی

نویسنده کتاب: آیلی فام

زبان اصلی کتاب: فارسی

تعداد صفحات (پارت)‌: نامشخص

خلاصه کتاب: وقتی نگاه‌ها در دل مه به هم گره می‌خورند، عشق آرام و بی‌صدا میانشان رخنه می‌کند؛
اما هر لبخند، هر سکوت، هر لمس شاید معنایی دیگر داشته باشد.
در جهانِ بی‌اعتمادی و خاطراتِ زخمی، هیچ‌کس آن‌طور که نشان می‌دهد نیست.
و عشق… گاهی تنها پرده‌ای‌ست بر چهره‌ی حقیقت.


مقدمه کتاب: همه‌چیز از یک نگاه شروع شد.
نگاهی که نه وعده بود، نه تهدید، فقط سکوتی مایل به لرز.
جنگل نفس می‌کشید، انگار خودش شاهد چیزی بود که هنوز گفته نشده.
او آمد… نه با فریاد، نه با خنجر، بلکه با حضوری که شبیه آغوش بود و شاید هم آماج.
و من میان حقیقت و خیال، میان خاطره‌های پنهان و لبخندهای ناآشنا فقط ماندم.
با قلبی که نمی‌دانست به کدام سمت بتپد.


در صورت بیان ایرادات توسط ناظر، آیا خودتان آنها را ویرایش می‌کنید یا به ناظر واگذار می‌کنید؟ به ناظر واگذار می‌کنم.

مورخ ثبت درخواست: 2025-06-28
 
  • لایک
واکنش‌ها[ی پسندها]: mahban

YAS

[مدیرکل - مدیر تالار نظارت+مترجم انجمن]
کادر مدیریت بوکینو
ارسال‌کننده‌ی برتر ماه
سطح
0
 
تاریخ ثبت‌نام
2024-09-04
نوشته‌ها
887
سکه
5,830
نام‌کاربری: Ayli🌙

نام و نام خانوادگی: آیلی فام

نوع کتاب: رمان

عنوان کتاب: میان آغوش و آماج

ژانر کتاب: عاشقانه معمایی اجتماعی

نویسنده کتاب: آیلی فام

زبان اصلی کتاب: فارسی

تعداد صفحات (پارت)‌: نامشخص

خلاصه کتاب: وقتی نگاه‌ها در دل مه به هم گره می‌خورند، عشق آرام و بی‌صدا میانشان رخنه می‌کند؛
اما هر لبخند، هر سکوت، هر لمس شاید معنایی دیگر داشته باشد.
در جهانِ بی‌اعتمادی و خاطراتِ زخمی، هیچ‌کس آن‌طور که نشان می‌دهد نیست.
و عشق… گاهی تنها پرده‌ای‌ست بر چهره‌ی حقیقت.


مقدمه کتاب: همه‌چیز از یک نگاه شروع شد.
نگاهی که نه وعده بود، نه تهدید، فقط سکوتی مایل به لرز.
جنگل نفس می‌کشید، انگار خودش شاهد چیزی بود که هنوز گفته نشده.
او آمد… نه با فریاد، نه با خنجر، بلکه با حضوری که شبیه آغوش بود و شاید هم آماج.
و من میان حقیقت و خیال، میان خاطره‌های پنهان و لبخندهای ناآشنا فقط ماندم.
با قلبی که نمی‌دانست به کدام سمت بتپد.


در صورت بیان ایرادات توسط ناظر، آیا خودتان آنها را ویرایش می‌کنید یا به ناظر واگذار می‌کنید؟ به ناظر واگذار می‌کنم.

مورخ ثبت درخواست: 2025-06-28
سلام و درود.
با درخواست نظارت شما موافقت شد.✅
ناظر شما: @یآس
لطفا منتظر گفت‌و‌گویی از جانب ناظر خود بمانید و تاپیک اثر خود را تا زمان تایید توسط ناظر ایجاد نکنید.
موفق و موید باشید.🤝🤍
 
امضا : YAS

Vigen

کاربر بوکینو
سطح
0
 
تاریخ ثبت‌نام
2025-07-26
نوشته‌ها
1
سکه
2
نام‌کاربری: Vigen

نام و نام خانوادگی: محمد منظری

نوع کتاب: رمان

عنوان کتاب: Villager

ژانر کتاب: عاشقانه ، اجتماعی ، دارم

نویسنده کتاب: Vigen

زبان اصلی کتاب: فارسی

تعداد صفحات (پارت)‌: نامشخص

خلاصه کتاب: در روستایی دورافتاده، دختری به نام الی، یتیم و ساده‌دل، زیر نظر خانواده‌ای سخت‌گیر به نام هتر‌برگ بزرگ می‌شود. تنها دلخوشی‌اش دوستی‌ با دختری به نام امیلی است. اما سرنوشت با او بازی می‌کند؛ وقتی برخلاف انتظار، نه امیلی بلکه الی برای ازدواج با مرد مرموز و ثروتمندی به نام ادوارد انتخاب می‌شود — ارباب ناشناخته‌ای که صاحب کل روستاست. ورود الی به دنیای او، آغاز برخورد دو جهان کاملاً متفاوت است: دنیای بی‌پیرایه‌ی روستا و دنیای تاریک، قدرتمند و ناشناخته‌ی شهری

مقدمه کتاب: گاهی سرنوشت بی‌صدا سراغت می‌آید، نه با طوفان، که با سکوتی سنگین.
الی، دختری از دل روستا، زندگی‌اش را میان خاک، باد و نگاه‌های سرد می‌گذراند؛ بی‌پناه، اما با قلبی زنده.
وقتی انتخاب شد — نه برای هدیه، بلکه برای معامله‌ای خاموش — هیچ‌کس فکر نمی‌کرد این دختر ساده‌دل، قدم به دنیایی بگذارد که حتی رؤیاهایش را هم آلوده می‌کند.

دنیای مردی که همه از او حرف می‌زنند، اما هیچ‌کس چهره‌اش را ندیده.
دنیای قدرت، ثروت، و رازهایی که حتی زمان از فاش‌کردنشان می‌ترسد.
این داستان برخورد دو جهان است: جهان سکوت و فرمان، جهان ترس و جسارت.

و شاید... داستان عشقی که هرگز نباید شکل می‌گرفت.


در صورت بیان ایرادات توسط ناظر، آیا خودتان آنها را ویرایش می‌کنید یا به ناظر واگذار می‌کنید؟ خودم ویرایش می‌کنم.

مورخ ثبت درخواست: 1970-01-01
 
  • لایک
واکنش‌ها[ی پسندها]: mahban
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

بازدید کنندگان موضوع (تعداد: 22) مشاهده جزئیات

بالا پایین