جدیدترین‌ها

بزرگترین مرجع تایپِ کتاب | انجمن رمان نویسی بوکینو

انجمن فرهنگی بوکینو، مکانی‌ برای انتشار و تایپ آثارِ شما عزیزان بوده و طبقِ قوانین جمهوری اسلامی ایران اداره می‌شود. هدف ما همواره ایجاد یک محیط گرم و صمیمانه است. برای دسترسی به امکانات انجمن و تعامل در آن، همین حالا ثبت نام کنید.

سوالات متداول

آموزش کار با انجمن را از این لینک مطالعه کنید.

ایجاد موضوع

برای شروع موضوعی در تالار مورد نظر خود بفرستید.

کسب مقام

به خانواده‌ی بزرگ بوکینو بپیوندید!
  • ✵ انجمن رمانِ بوکـــیــنــو✵

    بزرگترین انجمن فرهنگی و کتابخانه‌ی مجازی ایران!

درخواست تعیین ناظر رمان | تالار نظارت

وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

YAS

[مدیرکل - مدیر تالار نظارت+مترجم انجمن]
کادر مدیریت بوکینو
ارسال‌کننده‌ی برتر ماه
سطح
0
 
تاریخ ثبت‌نام
2024-09-04
نوشته‌ها
871
پسندها
3,480
زمان آنلاین بودن
20d 11h 32m
امتیازها
253
محل سکونت
بیرجند
سکه
5,750
  • #151
نام‌کاربری: ballerina

نام و نام خانوادگی: فاطمه عبدالهی

نوع کتاب: فن فیکشن

عنوان کتاب: خاکستر نیلوفر آبی

ژانر کتاب: درام، معمایی،‌ عاشقانه، ورزشی

نویسنده کتاب: فاطمه.ع

زبان اصلی کتاب: فارسی

تعداد صفحات (پارت)‌: نامشخص

خلاصه کتاب: رن اچیزن، نابغهٔ ۱۴سالهٔ تنیس، پس از قهرمانی در آمریکا به ژاپن بازمی‌گردد و در مدرسه‌ای جدید شروع به بازی می‌کند. اما زیر سطح موفقیت‌های ورزشی او، رازهای خانوادگی عمیقی نهفته است.

مقدمه کتاب: خط قرمز بین برنده و بازنده، به باریکی تور تنیس بود... و رن اچیزن دقیقاً روی آن ایستاده بود.
صدای توپ‌ها مثل نبض یک راز قدیمی می‌زد. هر ضربه، سوالی بی‌جواب را در ذهن رن زنده می‌کرد:
- چرا دستان نانجیرو هنگام گفتن «خوش آمدی» می‌لرزید؟
- چرا آتوبه آن شب بارانی، گردنبند عجیبش را پنهان کرد؟
- و چرا توپ‌های تمرینی همیشه به سمت آن نقطهٔ سوخته در حصار زمین می‌رفتند؟
«بازی فقط روی زمین تنیس نیست... .»
این آخرین جملهٔ مربی پیش از سکوت مرموزش بود.
حالا رن باید بین سه انتخاب یکی را برمی‌گزید:
- گریز از گذشته
- مقابله با حقیقت
- یا باز کردن دروازهٔ جهنمی که سالها بسته مانده بود... .


در صورت بیان ایرادات توسط ناظر، آیا خودتان آنها را ویرایش می‌کنید یا به ناظر واگذار می‌کنید؟ به ناظر واگذار می‌کنم.

مورخ ثبت درخواست: Jul 1, 2025
سلام و درود.
با درخواست نظارت شما موافقت شد.✅
ناظر شما: @yeganeh
لطفا منتظر گفت‌و‌گویی از جانب ناظر خود بمانید و تاپیک اثر خود را تا زمان تایید توسط ناظر ایجاد نکنید.
موفق و موید باشید.🤝🤍
 

آینازاولادی

[گرافیست و کیدرامر+مدیرتالارمینیمال+کتابخوان]
سطح
0
 
تاریخ ثبت‌نام
2024-09-24
نوشته‌ها
109
پسندها
380
زمان آنلاین بودن
2d 3m
امتیازها
103
سن
19
محل سکونت
ناکجا آباد (:
سکه
624
  • #152
نام‌کاربری: آینازاولادی

نام و نام خانوادگی: آیناز اولادی

نوع کتاب: داستانک

عنوان کتاب: رویای سفید

ژانر کتاب: فانتزی

نویسنده کتاب: آینازاولادی

زبان اصلی کتاب: فارسی

تعداد صفحات (پارت)‌: 1

خلاصه کتاب: خلاصه: همیشه می‌دانستم ما به جایی که زندگی می‌کنیم محدود نیستیم! جای دیگری نیز وجود خواهد داشت که چشمان مادی ما آن را نمی‌تواند درک کند تا ببیند!

مقدمه کتاب: مقدمه: وقتی چشمانت را می‌بندی همیشه انتظار نداشته باش که سر جای قبلی‌ات بیدار شوی!
این انتظاری فان و بی‌فایده است.


در صورت بیان ایرادات توسط ناظر، آیا خودتان آنها را ویرایش می‌کنید یا به ناظر واگذار می‌کنید؟ خودم ویرایش می‌کنم.

مورخ ثبت درخواست: Jul 27, 2025
 

YAS

[مدیرکل - مدیر تالار نظارت+مترجم انجمن]
کادر مدیریت بوکینو
ارسال‌کننده‌ی برتر ماه
سطح
0
 
تاریخ ثبت‌نام
2024-09-04
نوشته‌ها
871
پسندها
3,480
زمان آنلاین بودن
20d 11h 32m
امتیازها
253
محل سکونت
بیرجند
سکه
5,750
  • #153
نام‌کاربری: آینازاولادی

نام و نام خانوادگی: آیناز اولادی

نوع کتاب: داستانک

عنوان کتاب: رویای سفید

ژانر کتاب: فانتزی

نویسنده کتاب: آینازاولادی

زبان اصلی کتاب: فارسی

تعداد صفحات (پارت)‌: 1

خلاصه کتاب: خلاصه: همیشه می‌دانستم ما به جایی که زندگی می‌کنیم محدود نیستیم! جای دیگری نیز وجود خواهد داشت که چشمان مادی ما آن را نمی‌تواند درک کند تا ببیند!

مقدمه کتاب: مقدمه: وقتی چشمانت را می‌بندی همیشه انتظار نداشته باش که سر جای قبلی‌ات بیدار شوی!
این انتظاری فان و بی‌فایده است.


در صورت بیان ایرادات توسط ناظر، آیا خودتان آنها را ویرایش می‌کنید یا به ناظر واگذار می‌کنید؟ خودم ویرایش می‌کنم.

مورخ ثبت درخواست: Jul 27, 2025
سلام و درود.
با درخواست نظارت شما موافقت شد.✅
ناظر شما: @(SINA)
لطفا منتظر گفت‌و‌گویی از جانب ناظر خود بمانید و تاپیک اثر خود را تا زمان تایید توسط ناظر ایجاد نکنید.
موفق و موید باشید.🤝🤍
 

Arjmand

کاربر بوکینو
سطح
0
 
تاریخ ثبت‌نام
2025-07-24
نوشته‌ها
1
پسندها
1
زمان آنلاین بودن
2h 20m
امتیازها
4
سن
24
سکه
2
  • #154
Username: Arjmand

نام و نام خانوادگی: تهمینه ارجمندپور|کاربر انجمن بوکینو

نوع کتاب: رمان

عنوان کتاب: وصله‌ی جانت شدم

ژانر کتاب: #عاشقانه

نویسنده کتاب: تهمینه ارجمندپور

زبان اصلی کتاب: فارسی

تعداد صفحات (پارت)‌: ۲۰۰

خلاصه کتاب: خلاصه رمان:
روایت داستان عاشقانه‌ی ما در مورد دختری به نام شاهدخت است که با مادر و مادربزرگش در خانواده‌ی مذهبی زندگی می‌کند. علاقه‌ی خامش در نوجوانی به سامان همان قطعه‌ی ناجوری و گمشده‌ایی بود از اهتمامش برای چپانده شدن در زندگی آدمی اشتباه که او را با چالش‌هایِ پرفراز و نشیبی در سرنوشتش روبرو می‌کند. در روز عروسی دختردایی‌اش با رخ دادن سؤتفاهمی، مسیر زندگی‌اش تغییر می‌کند و برای پنهان نمودن فریفتگی‌اش، ناچار به ازدواجی اجباری با پسردایی مغرورش می‌شود. در نهایت پی می‌برد احساسش به ارسلان که حکم دشمنش را دارد، آن‌گونه که همیشه فکر می‌کرد نیست و دوست‌داشتنی وهم‌انگیز تبدیل به وصله‌ی جانش می‌شود. آیا شاهدخت دوباره عشق را در زندگی به دست می‌آورد؟
با پایان خوش.


مقدمه کتاب: نهایت سپاس از خوانندگانی که همچنان در این کتاب با من همراه بودند. زیرا، همه درون خود وصله‌ی جانی برای دوست‌داشتن دارند. حتی آن جایی که خام و هیجان‌زده به آدم‌های اشتباه برمی‌خورند تا قسمتی از تجربه‌ی‌شان شود که چون منطق را نمی‌فهمد، شاید گذر زمان تسکینش ‌دهد"

در صورت بیان ایرادات توسط ناظر، آیا خودتان آنها را ویرایش می‌کنید یا به ناظر واگذار می‌کنید؟ به ناظر واگذار می‌کنم.

مورخ ثبت درخواست: Jul 24, 2025
 
  • لایک
واکنش‌ها[ی پسندها]: Narin ✿

Melina.N

[مدیر تالار شعر]
کادر مدیریت بوکینو
سطح
0
 
تاریخ ثبت‌نام
2023-08-19
نوشته‌ها
102
پسندها
461
زمان آنلاین بودن
1d 1h 55m
امتیازها
153
محل سکونت
جزیره داستان
سکه
506
  • #155
نام‌کاربری: Melina.N

نام و نام خانوادگی: ملینا نامور

نوع کتاب: رمان

عنوان کتاب: میراژ

ژانر کتاب: اجتماعی_معمایی

نویسنده کتاب: ملینا نامور

زبان اصلی کتاب: فارسی

تعداد صفحات (پارت)‌: نامشخص

خلاصه کتاب: خلاصه: می‌گفتند زن باید صبور باشد، باید مادر باشد، اما هیچ‌کس نگفت زن می‌تواند زنده بماند. در شغلی که تنها مُسکن درد دیگران است و در ذهنی که شب‌ها ساکت نمی‌شود! اتفاق‌ها، شبیه همان چیزهایی شدند که نباید واقعی باشند. در جهانی که هر حقیقتی می‌تواند سرابی بیش نباشد. ویان، پزشک مغز و اعصابی در آستانه فروپاشی تحت فشارهای خانواده، سایه‌ای از گذشته گرفتار بازی‌ای می‌شود که مرز واقعیت و توهم را تار می‌کند و در منجلاب دردسر غرق می‌شود تا متوجه بشود خودش را می‌تواند نجات دهد. «میراژ» داستان زنی است که در جستجوی حقیقت،
خودش را در همه مشکلات می‌شکند تا ببیند کدام یک از این دو، سراب است!


مقدمه کتاب: میراژ» داستان زنی است که در جستجوی حقیقت،
خودش را در همه مشکلات می‌شکند تا ببیند کدام یک از این دو، سراب است!


در صورت بیان ایرادات توسط ناظر، آیا خودتان آنها را ویرایش می‌کنید یا به ناظر واگذار می‌کنید؟ خودم ویرایش می‌کنم.

مورخ ثبت درخواست: Jan 24, 2025
 

YAS

[مدیرکل - مدیر تالار نظارت+مترجم انجمن]
کادر مدیریت بوکینو
ارسال‌کننده‌ی برتر ماه
سطح
0
 
تاریخ ثبت‌نام
2024-09-04
نوشته‌ها
871
پسندها
3,480
زمان آنلاین بودن
20d 11h 32m
امتیازها
253
محل سکونت
بیرجند
سکه
5,750
  • #156
Username: Arjmand

نام و نام خانوادگی: تهمینه ارجمندپور|کاربر انجمن بوکینو

نوع کتاب: رمان

عنوان کتاب: وصله‌ی جانت شدم

ژانر کتاب: #عاشقانه

نویسنده کتاب: تهمینه ارجمندپور

زبان اصلی کتاب: فارسی

تعداد صفحات (پارت)‌: ۲۰۰

خلاصه کتاب: خلاصه رمان:
روایت داستان عاشقانه‌ی ما در مورد دختری به نام شاهدخت است که با مادر و مادربزرگش در خانواده‌ی مذهبی زندگی می‌کند. علاقه‌ی خامش در نوجوانی به سامان همان قطعه‌ی ناجوری و گمشده‌ایی بود از اهتمامش برای چپانده شدن در زندگی آدمی اشتباه که او را با چالش‌هایِ پرفراز و نشیبی در سرنوشتش روبرو می‌کند. در روز عروسی دختردایی‌اش با رخ دادن سؤتفاهمی، مسیر زندگی‌اش تغییر می‌کند و برای پنهان نمودن فریفتگی‌اش، ناچار به ازدواجی اجباری با پسردایی مغرورش می‌شود. در نهایت پی می‌برد احساسش به ارسلان که حکم دشمنش را دارد، آن‌گونه که همیشه فکر می‌کرد نیست و دوست‌داشتنی وهم‌انگیز تبدیل به وصله‌ی جانش می‌شود. آیا شاهدخت دوباره عشق را در زندگی به دست می‌آورد؟
با پایان خوش.


مقدمه کتاب: نهایت سپاس از خوانندگانی که همچنان در این کتاب با من همراه بودند. زیرا، همه درون خود وصله‌ی جانی برای دوست‌داشتن دارند. حتی آن جایی که خام و هیجان‌زده به آدم‌های اشتباه برمی‌خورند تا قسمتی از تجربه‌ی‌شان شود که چون منطق را نمی‌فهمد، شاید گذر زمان تسکینش ‌دهد"

در صورت بیان ایرادات توسط ناظر، آیا خودتان آنها را ویرایش می‌کنید یا به ناظر واگذار می‌کنید؟ به ناظر واگذار می‌کنم.

مورخ ثبت درخواست: Jul 24, 2025
سلام و درود.
با درخواست نظارت شما موافقت شد.✅
ناظر شما: @Narin ✿
لطفا منتظر گفت‌و‌گویی از جانب ناظر خود بمانید و تاپیک اثر خود را تا زمان تایید توسط ناظر ایجاد نکنید.
موفق و موید باشید.🤝🤍
 
  • لایک
واکنش‌ها[ی پسندها]: Narin ✿

YAS

[مدیرکل - مدیر تالار نظارت+مترجم انجمن]
کادر مدیریت بوکینو
ارسال‌کننده‌ی برتر ماه
سطح
0
 
تاریخ ثبت‌نام
2024-09-04
نوشته‌ها
871
پسندها
3,480
زمان آنلاین بودن
20d 11h 32m
امتیازها
253
محل سکونت
بیرجند
سکه
5,750
  • #157
نام‌کاربری: Melina.N

نام و نام خانوادگی: ملینا نامور

نوع کتاب: رمان

عنوان کتاب: میراژ

ژانر کتاب: اجتماعی_معمایی

نویسنده کتاب: ملینا نامور

زبان اصلی کتاب: فارسی

تعداد صفحات (پارت)‌: نامشخص

خلاصه کتاب: خلاصه: می‌گفتند زن باید صبور باشد، باید مادر باشد، اما هیچ‌کس نگفت زن می‌تواند زنده بماند. در شغلی که تنها مُسکن درد دیگران است و در ذهنی که شب‌ها ساکت نمی‌شود! اتفاق‌ها، شبیه همان چیزهایی شدند که نباید واقعی باشند. در جهانی که هر حقیقتی می‌تواند سرابی بیش نباشد. ویان، پزشک مغز و اعصابی در آستانه فروپاشی تحت فشارهای خانواده، سایه‌ای از گذشته گرفتار بازی‌ای می‌شود که مرز واقعیت و توهم را تار می‌کند و در منجلاب دردسر غرق می‌شود تا متوجه بشود خودش را می‌تواند نجات دهد. «میراژ» داستان زنی است که در جستجوی حقیقت،
خودش را در همه مشکلات می‌شکند تا ببیند کدام یک از این دو، سراب است!


مقدمه کتاب: میراژ» داستان زنی است که در جستجوی حقیقت،
خودش را در همه مشکلات می‌شکند تا ببیند کدام یک از این دو، سراب است!


در صورت بیان ایرادات توسط ناظر، آیا خودتان آنها را ویرایش می‌کنید یا به ناظر واگذار می‌کنید؟ خودم ویرایش می‌کنم.

مورخ ثبت درخواست: Jan 24, 2025
سلام و درود.
با درخواست نظارت شما موافقت شد.✅
ناظر شما: @yeganeh
لطفا منتظر گفت‌و‌گویی از جانب ناظر خود بمانید و تاپیک اثر خود را تا زمان تایید توسط ناظر ایجاد نکنید.
موفق و موید باشید.🤝🤍
 
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

بازدید کنندگان موضوع (تعداد: 23) مشاهده جزئیات

shape1
shape2
shape3
shape4
shape5
shape6
بالا پایین