• ✵ انجمن رمانِ بوکـــیــنــو✵

    بزرگترین انجمن فرهنگی و کتابخانه‌ی مجازی ایران!

  • تصاویر لینک‌دار
  • تصاویر لینک‌دار
  • تصاویر لینک‌دار

;RAHA

[معاونت کل سایت]
Staff member
LV
0
 
Joined
Mar 7, 2023
Messages
1,040
سکه
6,922
IMG_20230831_235926_918.jpg
-افسانه هاناهاکی
هاناهاکی افسانه ای مربوط به شرق آسیا به خصوص کشور های کره و ژاپن است. این واژه از دو واژه ی هانا (به معنی گل)هاکیماسو (به معنی بالا اوردن)تشکیل شده که به یک بیماری اشاره دارد:‌)
وقتی کسی درگیر یه عشق یک طرفه میشه داخل ریه هاش گل رشد میکنه و هرچی این عشق بیشتر بشه،رشد گل ها نیز بیشتر و بیشتر میشه تا جایی که این باعث میشه فرد عاشق با سرفه های شدید و دردناک،خون و گل بالا بیاره. برای درمان هاناهاکی ۳ راه هست..
راه اول اینه که معشوقه متوجه این عشق بشه و حس متقابلی داشته باشه تا رشد گل ها متوقف شن.
راه دوم اینه که عاشق انقدر با این وضعیت زندی میکنه و رشد گل ها درون ریه هاش و خون بالا اوردن هاش بیشتر میشه تا در نهایت میمیره…
راه سوم اینه که گل ها رو به طور کامل از داخل گریه هاش بیرون بکشه اما در عوض ممکنه کسی که عاشقش بوده و تمام خاطراتش رو به کل فراموش کنه یا حتی قدرت عاشق شدن دوباره رو از دست بده.🥀
 
امضا : ;RAHA

;RAHA

[معاونت کل سایت]
Staff member
LV
0
 
Joined
Mar 7, 2023
Messages
1,040
سکه
6,922
IMG_20230901_000100_284.jpg
-افسانه روح اوکیکو
داستان این روح از این قرار است که زمانی دختری به نام اوکیکو در قلعه‌ای، خدمتکار یک سامورایی بوده است. یکی از وظایف اوکیکو این بود که از کلکسیون ظروف قیمتی این سامورایی محافظت کند، اما یک روز یکی از این ظرف‌ها کم می‌شود و مشخص نمی‌شود چه بلایی سر آن آمده. سامورایی نیز به همین دلیل او را به یک چاه می‌اندازد. اوکیکو می‌میرد، اما روحش آرامش ندارد. روح او هرشب از چاه بیرون می‌آید و ظرف‌ها را شمارش می‌کند. بعد از آنکه یک ظرف کم می‌آورد شروع به جیغ کشیدن می‌کند. این روندبرای مدت‌ها ادامه پیدا می‌کند تااینکه یک کشیش بودایی او را به آرامش می‌رساند.
 
امضا : ;RAHA

;RAHA

[معاونت کل سایت]
Staff member
LV
0
 
Joined
Mar 7, 2023
Messages
1,040
سکه
6,922
img_20230623_011655_606_b081.jpg
-افسانه تیکی تیکی
داستان Teke-teke که یک افسانه ترسناک شهری است این افسانه به ما می گوید که چگونه یک زن جوان خجالتی و شکننده قربانی زورگویی شده است. زن جوان مورد آزار و تحقیر مداوم قرار گرفت و قادر به دفاع از خود نبود. روزی زن جوان در فکر فرو رفت و منتظر قطار برای بازگشت به خانه بود که برخی از شکنجه گران وی را مشاهده کردند. آنها یک سیکادا را از جاده گرفتند و آن را به پشت خود انداختند. هنگامی که حیوان از پشت شروع به آواز خواندن کرد ، دختر ترسید و به کنار زمین افتاد به گونه ای که یک قطار از بالای سرش عبور کرد: دختر در حالی که قطار به دو قسمت شد ، فوت کرد. از آن به بعد گفته می شود که در طول شب ها می توان قسمت بالایی بدن او را که با ناخن هایش در حال خزیدن است ، نیمه دیگر او را به روشی ناامیدانه و عصبانی جستجو کرد. اگر کسی را پیدا کند ، از او می پرسد که پاهای او کجاست ، و گاهی اوقات او با چنگال به او حمله می کند (حتی دیگران را به داخل ریل ها هل می دهد و حتی آنها را می کشد و به موجوداتی مانند او تبدیل می کند).
 
امضا : ;RAHA

Who has read this thread (Total: 0) View details

Top Bottom