با سم =/میدادمش دست ممد قلی
با سم =/میدادمش دست ممد قلی
تو اسید حلش میکنمبا سم =/
بزار سریال ترکیش کنمبا سم =/
با قیچی اول انگشتاشو قیچی میکردمحالا نفر های قبلی جابه جا شدن عیب نداره دقیقا همون کار رو میکنم
دست و پاهاش رو میبستم مینداختمش تو دریا کوسه ها بخورنششماها دیگه کی هستین خیلی خشنین
+
با ماشین از روش رد میشدم