تو دلت یه دریاست که همرنگ چشماتهوای دلم رفت دلی که واسه تو میکنه ضعف
نکن اینجوری با من اینجوری من میرم از دست
دلم یه صحراس، که کویر بغضامه
الان کجایی
تو دلت یه دریاست که همرنگ چشماتهوای دلم رفت دلی که واسه تو میکنه ضعف
نکن اینجوری با من اینجوری من میرم از دست
یه روز یه باغبونی ، یه مرد آسمونیتو دلت یه دریاست که همرنگ چشماته
دلم یه صحراس، که کویر بغضامه
الان کجایی
یک روزی باران میباردیه روز یه باغبونی ، یه مرد آسمونی
نهالی کاشت میون باغچه ی مهربونی
می گفت سفر که رفتم یه روزو روزگاری
این بوته ی یاس من میمونه یادگاری
در نگاهت لیلی خود پیدا نکردمیک روزی باران میبارد
آرام آرام میشورد غم هارا
ساحل میگیرد رنگ دریارا
این نیز بگذرد
ارام جان من باش؛ ماه من باشدر نگاهت لیلی خود پیدا نکردم
با خجالت از چشم تو گلایه کردم
از خود چه بی خود می کند
نگاه تو هی می بُرد صبر مرا
میدونی حالم اینروزاارام جان من باش؛ ماه من باش
مانده در راهم
دلتنگم، روی شانهات
گریه میخواهم
ساده بود دل کندن از اون همه خاطره برات...میدونی حالم اینروزا
بدتر از همه اس
آخه هرکی رسید دل ساده ی من رو شکست
قول بده که تو از پیشم نری
واسه من دیگه عاشقی جاده ی یکطرفه اس!
توی دستای من گل نبودساده بود دل کندن از اون همه خاطره برات...
الان خوبی بی من خوش میگذره آرومه شبات؟
دلگیرم از تو تا بینهایت؛ پس تا قیامت خداحافظ!توی دستای من گل نبود
پوچ شد
شیرین بود خنده هات
زندگیم نوچ شد
ظ ظاهر زیبای تو ع عدالت داشته باش غ غرورمو نشکن …دلگیرم از تو تا بینهایت؛ پس تا قیامت خداحافظ!
خداحافظ، خداحافظ، خداحافظ…