بوکینو با هدف ترویج فرهنگ کتاب و کتابخوانی ایجاد شده است و همواره در تلاشیم تا فضایی با کیفیت و صمیمیت را خدمت شما ارائه دهیم. با بوکینو، طعم شیرین و لذتبخش موفقیت را بچشید!
ثبتنام
ورود به حساب کاربری
نويسندگان گرامی توجه کنید:
انجمن بوکینو تابع قوانین جمهوری اسلامی ایران میباشد؛ لذا از نوشتن آثار غیراخلاقی و مبتذل جداً خودداری کنید. در صورت عدم رعایت قوانین انجمن، آثار شما حذف خواهد شد. در صورت مشاهده هرگونه تخلف، با گزارش کردن ما را یاری کنید.
(کلیک کنید.)
قوانین فعالیت و ارسال محتوا در انجمن بوکینو
(کلیک کنید.)
انجمن مجهز به سیستم تشخیص کاربران دارای چند حساب کاربری میباشد؛ در صورت مشاهده حساب کاربری شما
مسدود میگردد.
باز کردن گره از یک ماجرای جنایی، زمانی راحت است که شواهد و مدارک کافی داشته باشیم یا حداقل کسی باشد که بتواند با حرفهایش، ما را به کشف حقیقت نزدیکتر کند؛ اما اگر تمام افراد به قتل رسیده باشند، چه؟!
رمان - کاراکال | حدیثه شهبازی کاربر انجمن بوکینو
You are using an out of date browser. It may not display this or other websites correctly. You should upgrade or use an alternative browser.
ای کاش پاییز بودم
تا برگهایم یکایک زرد میشد
ای کاش باد بودم
دستهایم نوازش گونههایت میشد
ای کاش باران بودم
نمنمکهایم اشکی در چشمانت میشد
ای کاش خورشید بودم
اشعههای ریز و درشتم در صورتت نمایان میشد
کسی نتوانست در ذهن خستهام
فکرت را از سرم بگیرد
روزگار، خنجرهایت را به تن تکهتکه شدهام بنشان
هر آنچه که تیغه زدی برای تنم کم است
ماه در آسمان ز عشق تو شادمانه میرقصد
هزاران پرنده ز عشق تو تدارک میبینند
آنها میخواهند به نوای روی تو آواز بخوانند
قطرههای باران میخواهد گیسوبان سیاه رنگت را
به نوازش دستان لطیف گونهاش دعوت کند.