• ✵ انجمن رمانِ بوکـــیــنــو✵

    بزرگترین انجمن فرهنگی و کتابخانه‌ی مجازی ایران!

  • تصاویر لینک‌دار
  • تصاویر لینک‌دار
  • تصاویر لینک‌دار

YAS

[مدیریت کل سایت + مدیریت تالار نظارت+نویسنده برتر]
Staff member
LV
0
 
Joined
Sep 4, 2024
Messages
985
سکه
6,332
خزان آمد و با خود همه شاخه ها شکست
دلم ز مهر تو، اینک چو برگ ریزان است
تو رفتی و فراموشم، چو برف بر کوهسار
ولی ترا به دل اندر، هنوز باران است

چه بی ثمر نشستیم به انتظار تو ما
که چشم های من از گریه، بی امان شده است
بهانه های تو چون ابر، پوشاند راه را
رَهَت چو ماه محاق از نظر نهان شده است

زمانه رفت و تو رفتی، ولیکن ای عزیز
هنوز در نفس های من است بوی تو تیز
دلم برای تو می تپد، چو پرِ پرنده ای
که در قفس گرفتار است و مژده ای ندارد
 
امضا : YAS

YAS

[مدیریت کل سایت + مدیریت تالار نظارت+نویسنده برتر]
Staff member
LV
0
 
Joined
Sep 4, 2024
Messages
985
سکه
6,332
برف آمد و پنهان کرد همه نشانِ تو را
یادت چو دانه‌ی برف آب شد ز مهرِ ما
تو رفتی و فراموشم، چو برف بر پشتِ بام
ولی ترا به دل اندر، هنوز جا مانده است

چه بی‌ثمر نشستیم به انتظارِ تو ما
که چشم‌های من از گریه، بی‌امان شده است
بهانه‌های تو چون ابر، پوشاند راه را
رَهَت چو ماهِ محاق از نظر نهان شده است

زمانه رفت و تو رفتی، ولیکن ای عزیز
هنوز در نفس‌های من است بویِ تو تیز
دلم برای تو می‌تپد، چو پرِ پرنده‌ای
که در قفس گرفتار است و مژده‌ای ندارد
 
امضا : YAS

YAS

[مدیریت کل سایت + مدیریت تالار نظارت+نویسنده برتر]
Staff member
LV
0
 
Joined
Sep 4, 2024
Messages
985
سکه
6,332
دلم گرفت که دریای تو چنین بی‌کران شد
کشیدم بندِ دل و ناگهان بی‌امان شد
تو آتشی زدی و گفتی: «جاویدان بمان»
ولی چه زود شعورت به خاکستر گران شد

نسیمِ عهدِ تو آمد، ولی چو بادِ خزان
گُلِ امیدِ دلم را ز شاخه بریان شد
من و تو و شبِ پُرستاره‌ای که ناگهان
سحرگهان چو مه از یاد‌ها نهان شد

کنون زلالِ وجودم، چو موج، آشفته شد
جهانِ بی‌تو برایم، همه زِ رشته شد
تو رفتی و مرا با خیالِ تو شب و روز
همان قفس شده است، آسمانِ بی‌پرنده شد
 
امضا : YAS

YAS

[مدیریت کل سایت + مدیریت تالار نظارت+نویسنده برتر]
Staff member
LV
0
 
Joined
Sep 4, 2024
Messages
985
سکه
6,332
آینه‌ها همه خاموش شد ز فراقِ تو
هیچکس از غمِ من، نیست آگاه ز هیچ سو
تو رفتی و فراموشم، چو نقشِ بر دیوار
ولی ترا به دل اندر، هنوز پابرجاست

چه بی‌ثمر نشستیم به انتظارِ تو ما
که چشم‌های من از گریه، بی‌امان شده است
بهانه‌های تو چون ابر، پوشاند راه را
رَهَت چو ماهِ محاق از نظر نهان شده است

زمانه رفت و تو رفتی، ولیکن ای عزیز
هنوز در نفس‌های من است بویِ تو تیز
دلم برای تو می‌تپد، چو پرِ پرنده‌ای
که در قفس گرفتار است و مژده‌ای ندارد
 
امضا : YAS

YAS

[مدیریت کل سایت + مدیریت تالار نظارت+نویسنده برتر]
Staff member
LV
0
 
Joined
Sep 4, 2024
Messages
985
سکه
6,332
خزان آمد و با خود همه شاخه ها شکست
دلم ز مهر تو، اینک چو برگ ریزان است
تو رفتی و فراموشم، چو برف بر کوهسار
ولی ترا به دل اندر، هنوز باران است

چه بی ثمر نشستیم به انتظار تو ما
که چشم های من از گریه، بی امان شده است
بهانه های تو چون ابر، پوشاند راه را
رَهَت چو ماه محاق از نظر نهان شده است

زمانه رفت و تو رفتی، ولیکن ای عزیز
هنوز در نفس های من است بوی تو تیز
دلم برای تو می تپد، چو پرِ پرنده ای
که در قفس گرفتار است و مژده‌ای ندارد
 
امضا : YAS

YAS

[مدیریت کل سایت + مدیریت تالار نظارت+نویسنده برتر]
Staff member
LV
0
 
Joined
Sep 4, 2024
Messages
985
سکه
6,332
به پایان امد این داستانِ بی‌سرانجام
دلم ز عشق تو شد خرمنی ز درد و الم
تو رفتی و فراموشم، چو نقشِ برف بر آب
ولی ترا به دل اندر، هنوز جا مانده است

چه بی‌ثمر نشستیم به انتظارِ تو ما
که چشم‌های من از گریه، بیامان شده است
بهانه‌های تو چون ابر، پوشاند راه را
رَهَت چو ماهِ محاق از نظر نهان شده است

زمانه رفت و تو رفتی، ولیکن ای عزیز
هنوز در نفس‌های من است بویِ تو تیز
دلم برای تو می‌تپد، چو پرِ پرندهای
که در قفس گرفتار است و مژده‌ای ندارد
 
امضا : YAS

YAS

[مدیریت کل سایت + مدیریت تالار نظارت+نویسنده برتر]
Staff member
LV
0
 
Joined
Sep 4, 2024
Messages
985
سکه
6,332
به خاک افتاد آن همه وعده‌های رنگینت
که باد، با خود انداختشان به هر سو بی‌تأمل
تو رفتی و فراموشم، چو گردبادِ کویر
ولی ترا به دل اندر، هنوز پا برجاست

چه بی‌ثمر نشستیم به انتظارِ تو ما
که چشم‌های من از گریه، بی‌امان شده است
بهانه‌های تو چون ابر، پوشاند راه را
رَهَت چو ماهِ محاق از نظر نهان شده است

زمانه رفت و تو رفتی، ولیکن ای عزیز
هنوز در نفس‌های من است بویِ تو تیز
دلم برای تو می‌تپد، چو پرِ پرنده‌ای
که در قفس گرفتار است و مژده‌ای ندارد
 
امضا : YAS

YAS

[مدیریت کل سایت + مدیریت تالار نظارت+نویسنده برتر]
Staff member
LV
0
 
Joined
Sep 4, 2024
Messages
985
سکه
6,332
ستاره‌ها همه خاموش شد ز فراقِ تو
جهانِ من ز فراقت، چو شب، تار و تبَهشت
نوایِ وعده‌هایت چو نغمه‌ای فراموش
که در گذرِ زمان، بی‌صدا شد و نخوشت

چه آتشین نواختی، چه سرد شد نوایت
رَهِ عشقِ ناتمامت، چه زود شد زمایت
من و تپشِ دلِ بی‌قرار، بی‌تو مانده
تو و گذرِ زمان، بی‌زمان شده همایت

کنون زلالِ وجودم، چو موج، آشفته شد
جهانِ بی‌تو برایم، همه زِ رشته شد
تو رفتی و مرا با خیالِ تو شب و روز
همان قفس شده است، آسمانِ بی‌پرنده شد
 
امضا : YAS

YAS

[مدیریت کل سایت + مدیریت تالار نظارت+نویسنده برتر]
Staff member
LV
0
 
Joined
Sep 4, 2024
Messages
985
سکه
6,332
همه آرزوهایم به باد رفت این بار
چو برگ های خزان، سوخت در هوای غمبار
تو رفتی و فراموشم، چو دود بر آسمان
ولی ترا به دل اندر، هنوز پابرجاست

چه بی‌ثمر نشستیم به انتظار تو ما
که چشم های من از گریه، بی امان شده است
بهانه های تو چون ابر، پوشاند راه را
رَهَت چو ماه محاق از نظر نهان شده است

زمانه رفت و تو رفتی، ولیکن ای عزیز
هنوز در نفس های من است بوی تو تیز
دلم برای تو می تپد، چو پرِ پرنده ای
که در قفس گرفتار است و مژده ای ندارد
 
امضا : YAS

YAS

[مدیریت کل سایت + مدیریت تالار نظارت+نویسنده برتر]
Staff member
LV
0
 
Joined
Sep 4, 2024
Messages
985
سکه
6,332
به پایان آمد این فصلِ ناتمامِ عشق
دلم ز دردِ فراقت، چو برگ‌ریزِ خزان
تو رفتی و فراموشم، چو برف بر آفتاب
ولی ترا به دل اندر، هنوز جا مانده است

چه بی‌ثمر نشستیم به انتظارِ تو ما
که چشم‌های من از گریه، بی‌امان شده است
بهانه‌های تو چون ابر، پوشاند راه را
رَهَت چو ماهِ محاق از نظر نهان شده است

زمانه رفت و تو رفتی، ولیکن ای عزیز
هنوز در نفس‌های من است بویِ تو تیز
دلم برای تو می‌تپد، چو پرِ پرنده‌ای
که در قفس گرفتار است و مژده‌ای ندارد
 
امضا : YAS

Who has read this thread (Total: 2) View details

Top Bottom