
در حال تایپ - رمان از من تا به تو | سیده نرگس مرادی خانقاه _ کاربر انجمن بوکینو
سینی چای را به طرف پدرش گرفت و نیز گفت: - حالا نگفتید که این حرفتون دربارهی چیه؟ پدرش لبخندی از جنس مهربانی زد و گفت: - کنارم بشین تا بهت بگم که چی میخوام بگم دخترم. نرگس از کنجکاوی پیش از اندازه، سینی چای را روی میز نهاد و کنار پدر خود نشست. - گوش شنوای حرفهاتون هستم. پدرش دستی بر زلف...

سلام درخواست جلد داشتم

و این عکس پایینی هم باشه. یعنی هردو محو در یک تصویر
