قلم برمیدارم و مینویسم آنچه را که در دنیای خیالم برای آرزوهایم متولد کردم
من یک دخترم مانند دختران دیگر سرزمینم.دختری که در سعی و تلاش است تا زندگیاش را تغییر دهد من یک دخترم همانند دختران دیگر سرزمینم، دختری که در تلاش است تا زندگیاش را تغییر دهد، دختری که سعی دارد نشان دهد دخترها هم میتوانند به خواستههایشان برسند. آرزوهای یک دختر به حقیقت دست مییابد و آرزوهایش آرزو نمیشود.
*الامل رحمه لامتی ولولا الامل ما رضعت والده ولدها ولا غرس غارش شجرا*
*امید و ارزو برای امت من لطف و رحمت الهی است.اگر امید و ارزو نبود هیچ مادری به فرزندش شیر نمیداد.و هیچ باغبانی درختی نمی نشاند*
«امید و آرزو برای امت من، لطف و رحمت الهی است. اگر امید و آرزو نبود، هیچ مادری به فرزندش شیر نمیداد و هیچ باغبانی درختی نمینشاند.»
این رو هم جایگزین معنی آیهی قرآنی کنین.
در دیار من پشت جنگلهای شعر من. که شعر من درختی بزرگ و زیبا است. بزرگ و زیبا است. آن درخت ریشههای به وسعت دریا داشت. ریشههایش تا به ابرها رفته و در ابرها فرو رفته بود .پاهایش همان ریشههایش بود که در هوا معلق بود شاخههایش را روی زمین گسترانیده بود
درخت کهنسال من مانند دیگر درختان نبود.
او معکوس به زندگی خود ادامه میداد کسی نمیتوانست به آن درخت تکیه دهد یا از سایهاش بهره ببرد یا حتی از میوههایش لذت ببرد؛ اما من آن درخت زیبا را دوست داشتم
آن درخت مانند زندگی مشقت بار من است. انگار خودم هستم که با تمام توان دستهایم را روی خاک میکشم تا مانند دیگران شوم؛ اما من نمیدانستم که دستانم در تلاشی بیفایده بودند.
زیرا باید از زمان حال لذت برد و قدر تک تک لحظات زندگی را دانست. مدتها گذشت تا من فلسفه آن درخت کهنسال را دانستم؛دانستم اگرچه او در سختی بود ولی مهم این بود که او با دیگران فرق داشت همیشه مانند دیگران بودن خوب نیست. اگر همانند دیگران باشی هم تو خسته میشوی و هم دیگران.
آری آرزو من این است که در مقابل سختیها مقاوم باشم.
در زندگیام تلاش کنم که تغییری در آن ایجاد کنم هر چند سخت است و حدس میزنم غیرممکن, اما من این را میدانم که غیر ممکن غیر ممکن است*
*افکار امروزتان به واقعیت تبدیل میشود زندگیتان را تباه میکند و یا شما را موفقترین آدم روی زمین میکند یادتان باشد قدمهای کوچک امروز شما میتواند موفقیتهای بزرگ فردایتان است هرچقدر هم که در وجودتان کاستیهایی دارید تلاش کنید که به آنها غلبه کنید