عنوان رمان: جهنمِ یخزده
نویسنده: سارا بهار
ژانر: عاشقانه، فانتزی، معمایی، ترسناک
خلاصه:
ماهوا مهرانفر دختری که به تازگی تجربه شکست عاطفیِ تلخی داشته و اکنون برای جستجوی آرامش به جایی میرود. جایی که درونش آرامشی نیست هیچ، که همان یک ذره ته مانده آرامشش نیز از او سلب میشود. او پا گذاشته درونِ جهنمی از جنس خون، خونی که طعم سرد و یخزدهی مرگ میدهد... .
مقدمه:
«ناتوانیام مُدام بیشتر میشود.
ناتوانی در فکر کردن، در دیدن، در تشخیص حقیقت اشیاء، به یاد آوردن، سهیم شدن در یک تجربه؛ دارم مثل سنگ میشوم، این حقیقت دارد!»
***
جدای ژانر فانتزی و معمایی (که عضو جدا نشدنی از قلم بنده هستن و کاملاً زاده تخیل اند) در ژانر عاشقانهی این داستان بیشتر سعی کردم به جای داستان سرایی، از دفتر خاطرات قلب و مغزم؛ گوشهای از احساسات و دردکدهای رو به صفحات این داستان تزریق کنم.
نویسنده: سارا بهار
ژانر: عاشقانه، فانتزی، معمایی، ترسناک
خلاصه:
ماهوا مهرانفر دختری که به تازگی تجربه شکست عاطفیِ تلخی داشته و اکنون برای جستجوی آرامش به جایی میرود. جایی که درونش آرامشی نیست هیچ، که همان یک ذره ته مانده آرامشش نیز از او سلب میشود. او پا گذاشته درونِ جهنمی از جنس خون، خونی که طعم سرد و یخزدهی مرگ میدهد... .
مقدمه:
«ناتوانیام مُدام بیشتر میشود.
ناتوانی در فکر کردن، در دیدن، در تشخیص حقیقت اشیاء، به یاد آوردن، سهیم شدن در یک تجربه؛ دارم مثل سنگ میشوم، این حقیقت دارد!»
***
جدای ژانر فانتزی و معمایی (که عضو جدا نشدنی از قلم بنده هستن و کاملاً زاده تخیل اند) در ژانر عاشقانهی این داستان بیشتر سعی کردم به جای داستان سرایی، از دفتر خاطرات قلب و مغزم؛ گوشهای از احساسات و دردکدهای رو به صفحات این داستان تزریق کنم.
آخرین ویرایش توسط مدیر: