#پارت_۹
#رمان_به_صرف_سیگار_مارلبرو
#زهرا_تیموری✍
برق رفته بود و گرما آزار میداد. جهان هم اونجا نبود و مجبور شدم یکم منتظر بمونم. سرکی به دنیای مجازی زدم. پروفایل آرش عکس آنیل بود. بازش کردم و خالی از کنجکاوی بیو تلگرامش رو دیدم.
«در سینهام قبرستانیست که ساکنانش روزی بهترینهایم بودند.»
ناخواسته پوزخند زدم. دروغگوی مضحک! هیچکی بهتر از من حفظش نبود و نمیدونست چرند میبافه.
احساسات کنترل نشدنی داشت. بلد نبود در خفا نفرت یا عشقش رو پنهون کنه. زبون و دلی شلوول داشت و احساساتش زود لو میرفت. برعکس من. یکیمون برونگرا و دیگری درونگرا. روزهای زیادی از افتادنش به دست و پام نگذشته بود. زار میزد که نرم. خیره به روبهرو، محکم از بیرون و خالی از درون گفتم:
- میخواستی نوزده بشی ولی صفر شدی.
- نرو شهرزاد!
- بمونم که راحتتر خیانت کنی؟
- اون فقط یه اشتباه بود.
- هر اشتباهی بهایی داره.
- قول میدم جبران کنم. به خاطر بچهامون ببخش!
- ببخشم تا دو روز دیگه بگی میتونستی بری ولی موندی؟
- تو جایی رو نداری، کجا میخوای بری؟
- نداشتن جا نقطه ضعف من نیست... من کنار کسی که تو دلم نیس جایی ندارم.
- ولی من دوستت دارم.
- دوست داشتنهای تو همه لاف بود.
- بیانصافی نکن!
حالم طوفانی شد و خشمدار پلک بستم.
- بیانصاف تویی نه من. اونا چیشون از من سرتر بود؟
- اونا یه تار موی گندیدهی تو هم نبودن من فقط میخواستم سرگرم بشم.
- اسم خیانت رو عوض نکن. تو حق نداشتی سرگرم شی وقتی من و به حال خودم ول میکردی.
- چند بار بگم اشتباه کردم. تو چرا امتحانم کردی؟
- چون از چشمهات خیانت و میخوندم.
- این قد نگو خیانت. من فقط باهاشون حرف میزدم.
#رمان_به_صرف_سیگار_مارلبرو
#زهرا_تیموری✍
برق رفته بود و گرما آزار میداد. جهان هم اونجا نبود و مجبور شدم یکم منتظر بمونم. سرکی به دنیای مجازی زدم. پروفایل آرش عکس آنیل بود. بازش کردم و خالی از کنجکاوی بیو تلگرامش رو دیدم.
«در سینهام قبرستانیست که ساکنانش روزی بهترینهایم بودند.»
ناخواسته پوزخند زدم. دروغگوی مضحک! هیچکی بهتر از من حفظش نبود و نمیدونست چرند میبافه.
احساسات کنترل نشدنی داشت. بلد نبود در خفا نفرت یا عشقش رو پنهون کنه. زبون و دلی شلوول داشت و احساساتش زود لو میرفت. برعکس من. یکیمون برونگرا و دیگری درونگرا. روزهای زیادی از افتادنش به دست و پام نگذشته بود. زار میزد که نرم. خیره به روبهرو، محکم از بیرون و خالی از درون گفتم:
- میخواستی نوزده بشی ولی صفر شدی.
- نرو شهرزاد!
- بمونم که راحتتر خیانت کنی؟
- اون فقط یه اشتباه بود.
- هر اشتباهی بهایی داره.
- قول میدم جبران کنم. به خاطر بچهامون ببخش!
- ببخشم تا دو روز دیگه بگی میتونستی بری ولی موندی؟
- تو جایی رو نداری، کجا میخوای بری؟
- نداشتن جا نقطه ضعف من نیست... من کنار کسی که تو دلم نیس جایی ندارم.
- ولی من دوستت دارم.
- دوست داشتنهای تو همه لاف بود.
- بیانصافی نکن!
حالم طوفانی شد و خشمدار پلک بستم.
- بیانصاف تویی نه من. اونا چیشون از من سرتر بود؟
- اونا یه تار موی گندیدهی تو هم نبودن من فقط میخواستم سرگرم بشم.
- اسم خیانت رو عوض نکن. تو حق نداشتی سرگرم شی وقتی من و به حال خودم ول میکردی.
- چند بار بگم اشتباه کردم. تو چرا امتحانم کردی؟
- چون از چشمهات خیانت و میخوندم.
- این قد نگو خیانت. من فقط باهاشون حرف میزدم.
آخرین ویرایش: